چکیده :
در باب سوم سفر پیدایش آمده است که آدم و حوا در این خصوص در پیشگاه خدا قصور کردند. ادم و حوا با رعایت نکردن محدودیت هایی که در خلقت وضع شده بود، سعی کردند با نافرمانی شبیه خدا شوند، و بدین وسیله انسانیت را به ورطه گناه و ارتباط اجباری و تصنعی با خدا، با انسان ها و بقیه مخلوقات کشاندند و هماهنگی خدا- انسان به بیگانگی ناموزون تبدیل شد.

تعداد کلمات : 928 کلمه / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه

نویسنده رضا گندمی نصر آبادی
 
خدا انسان را بر صورت خود و به منظور فرمان برداری و لبیک عاشقانه، آزاد و مسئولیت پذیرانه خلق کرد. در باب سوم سفر پیدایش آمده است که آدم و حوا در این خصوص در پیشگاه خدا قصور کردند. ادم و حوا با رعایت نکردن محدودیت هایی که در خلقت وضع شده بود، سعی کردند با نافرمانی شبیه خدا شوند، و بدین وسیله انسانیت را به ورطه گناه و ارتباط اجباری و تصنعی با خدا، با انسان ها و بقیه مخلوقات کشاندند و هماهنگی خدا- انسان به بیگانگی ناموزون تبدیل شد. صورت خدا، گرچه هرگز محو نشد، اما کدر شد و زنگار گرفت، و حال نیازمند تجدید حیات است. اما خدا با وفادار ماندن   به خلقت نیکو پیوسته خواهان دوستی و رابطه با انسان است. لذا وعده داد خطاها را بی اثر و خنثا کند. بحث نجات بخشی در مسیحیت و نیز خلق آدم دوم برای جبران گناهان آدم نخست ریشه در این آیات دارد.

قوانین  هفت گانه  نوح
عهد خدا با نوح به عنوان نیای تمام بشر را در ذهن خود مرور کنید. خداوند به نوح وعده داد تا دیگر بلایایی را که قبلا بر بشز نازل می شد، فرو نخواهد فرستاد. در سفر پدایش آمده است: ‌«اینک من عهد خود را با شما و بعد از شما با ذریت شما ... و حتی با حیوانات استوار می گردانم ». بدیهی است که این عهد که با تمام بشر بسته شده یک جانبه نیست، بلکه فرزندان  نوح نیز باید به دستورهای خداوند که در هفت قانون  نوح تجلی یافته، پای بند باشند و خدا را اطاعت کنند، و بت پرستی را به کناری نهند. بنابراین، نجات فقط از آن قوم برگزیده یا کسانی که از طریق نودینی به یهودیت پیوسته‌اند نیست، بلکه باب آن به روی تمام انسان ها گشوده خواهد بود، شروط به ایکه قوانین  الهی  را به کار بندند و پارسایی پیشه کنند.در باب ششم سفر پیدایش عبارتی است که می گوید خدا از اینکه جهان را خلق کرده ناراحت است و تآسف می خورد، و به ویرانی جهان می اندیشد. اما نوح نظر لطف خدا را جلب می کند و به واسطه او خلایق نجات می یابند. خداوند بعد از طوفان، با مخلوقات خود عهد کلی بست که جهان را دیگر به این شکل مجازات نکند. نوح، نظیر آدم که قبل از او بوده و پیامبرانی که سر از او آمده اند، نمایندۀ آرمانی و انسانیت است؛ یعنی ارتباط خدا با کل نوع بشر کاملا تأمین می شود.
عهد خدا با نوح به عنوان نیای تمام بشر را در ذهن خود مرور کنید. خداوند به نوح وعده داد تا دیگر بلایایی را که قبلا بر بشز نازل می شد، فرو نخواهد فرستاد. در سفر پدایش آمده است: ‌«اینک من عهد خود را با شما و بعد از شما با ذریت شما ... و حتی با حیوانات استوار می گردانم ». بدیهی است که این عهد که با تمام بشر بسته شده یک جانبه نیست، بلکه فرزندان  نوح نیز باید به دستورهای خداوند که در هفت قانون  نوح تجلی یافته، پای بند باشند و خدا را اطاعت کنند، و بت پرستی را به کناری نهند. بنابراین، نجات فقط از آن قوم برگزیده یا کسانی که از طریق نودینی به یهودیت پیوسته‌اند نیست، بلکه باب آن به روی تمام انسان ها گشوده خواهد بود، شروط به ایکه قوانین  الهی  را به کار بندند و پارسایی پیشه کنند.
در تفسیر سفر پیدایش آمده است که خداوند هفت فرمان به فرزندان  نوح اعطا کرده است. قوانین  هفت گانه  عبارت است از: برپا داشتن دادگاه های شرعی، منع کفر، بت پرستی، فساد جنسی، آدم کشی، دزدی، و نخوردن عضو جداشده از حیوانات زنده. قوانین فوق در هیچ جای کتاب مقدس  همچون ده فرمان موسی به شماره در نیامده اند، بلکه فقط در سفر پیدایش به طور کلی به عهد خدا با نوح اشاره شده است. خداوند آسمان و زمین را به عنوان شاهد می خواند: روح پارسایی متوقف است بر ایکه هر شخصی چه رفتار و کرداری انجام دهد، اعم از اینکه یهودی یا غیریهودی، مرد یا زن، نوکر یا آقا باشد. دروازه ها همیشه به روی انسان‌های عادل و پرهیزکار باز است و هر کس بخواهد می تواند وارد شود، و همچنان که فرمان‌های هفت گانه  نوح تمام امت ها را در بر می گیرد، اعتقاد به آیین حنیف و توحید نیز که ابراهیم داعیه دار آن بود تمام انسان‌ها را در بر می گیرد، به گونه ای که هر کس به یگانگی خدا شهادت دهد، از فرزندان  ابراهیم به شمار خواهد رفت. همانطور که ملاحظه می کنید، صرف ایمان به یگانگی خدا کافی است تا انسان در زمرۀ فرزندان  ابراهیم در آید و « جمیع امت های جهان از او برکت خواهد یافت؛ زیرا او را می شناسیم که فرزندان  و اهل خانۀ خود را بعد از خود امر خواهد فرمود تا طریق خداوند را حفظ کنند و عدالت و انصاف را به جا آورند تا خداوند آنچه به ابراهیم گفته، به وی برساند‌».

بیشتر بخوانید : خداوند بر بندگانش سخت گیری نمی کند

معمولا در کتاب هایی که دربارۀ حقوق بشر در یهودیت نوشته می شود به آیاتی از کتاب مقدس  استناد می شود؛ در این مجال به برخی از آنها اشاره می کنیم. در سفر تثنیه آمده است « بر مزدوری که فقیر و مسکین باشد، خواه از برادرانت و خواه از غریبانی که در زمینت در اندرون دروازه های تو باشند ظلم منما ... مبادا بر تو نزد خداوند فریاد برآورد  و برای تو گناه باشد ». این قبیل آیات دربارۀ ملت ها و اقوام همسایه ای است که با بنی اسرائیل هم پیمان بودند. در باب نخست عاموس از مجازات همسایگان اسرائیل (غزه، صور، دمشق، اقوام اشدود، عقرون، ادوم و بنی عمون ) سخن گفته شده است. در آیه ١۵ باب ٣١ کتاب ایوب بر پایه الهیات  مبتنی بر خلقت دربارۀ بنده، کنیز و بیگانه  حکم شده است: « آیا آن کس که مرا در رحم آفرید او را نیز نیافرید؟ و آیا کس واحد ما را در رحم نسرشت؟».
قوانین  هفت گانه  نوح قوانین  اخلاقی حداقلی اند که همه انسان ها به آنها امر شده اند. نهی از بت پرستی، کفرگویی، خون ریزی، گناهان جنسی، دزدی و خوردن حیوانات زنده هفت قانون  فوق را تشکیل می دهند. گناهانی که این هفت قانون  را رعایت کنند مانند یهودیان واجد احترام و توجه ویژه خواهند بود. از نظر ابن میمون، جنگ مقدس  که یگانه  جنگ موجه است فقط برای گستراندن   قوانین  نوح و اصول اساسی آن جایز است. او می گوید: «موسی از طرف خدا مأمور شد که همه مردمان را به پذیرش فرمان های سفارش شده به پسران نوح را دارد. هر کس آن را نپذیرد باید کشته شود‌».


منبع : رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصر آبادی ، قم 1394 شمسی ، انتشاران دانشگاه ومذاهب 

بیشتر بخوانید :
 بنیادگرایی دینی
 یهود در صدر اسلام
 ظهور دین یهود