سیل اشک
سیل اشک
سیل اشک
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد روی تو بر آب میزدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بی خواب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
ود دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
بازش ز طره تو به مضراب میزدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش در این باب میزدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه مهراب میزدم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}