فاشیسم یک نظام سیاسی است.
 

چکیده
فاشیسم یک نظام سیاسی است که در آن دولت تمام قدرت را در دست دارد. تمامی شهروندان بایستی در خدمت کشور و دولت باشند. یک دیکتاتور یا یکی دیگر از شخصیتهای قدرتمند در رأس این دولت قرار دارد. او از ارتش و نیروی امنیتی قوی جهت حفظ نظم و قانون استفاده می‌کند. او اغلب رهبری قوی و مقتدر بوده که در ابتدا مورد تحسین مردم بسیاری است. فاشیسم نخستین بار پس از جنگ جهانی اول زمان به قدرت رسیدن بنیتو موسولینی در ایتالیا بوجود آمد. در آلمان دهه 1930 ناسیونال سوسیالیسم آدولف هیتلر به قدرت رسید. فاشیسم همچنین در ژاپن، اسپانیا و آرژانتین تظاهر یافت.


تعداد کلمات: 964 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

برگرفته از سایت اینگیلیش آنلاین
مترجم: رزیتا ملکی‌زاده

زندگی در یک رژیم فاشیستی

دولت‌های فاشیستی شیوه زندگی مردم را تحت کنترل خود دارند. افرادی که از حکومت انتقاد کنند یا از آن اطاعت نکنند، مجازات می‌شوند. آنها باید کشور را ترک کرده، به زندان انداخته شده یا اغلب اعدام می‌شوند.
رهبران فاشیستی خواستار آن بوده که دولت خود را قدرتمند سازند. آنها مدعی بوده که تنها قوی‌ترین و مناسب‌ترین مردم می‌توانند زنده بمانند. آنها با کمک ارتشی قوی به جنگ رفته و قلمرو خود را گسترش می‌دهند.

معلمان مدرسه به کودکان می‌آموزند که تنها دولت دارای اهمیت است. دانش آموزان باید ورزش کرده تا سالم بمانند. سازمان‌های نوپا اغلب به این منظور ایجاد شده تا به کودکان بیاموزند دولت را ستوده و شعارها و سروده‌هایی در این خصوص بیاموزند. به آنها آموزش داده می‌شود از عقاید حزب حاکم پیروی کنند.
حکومتهای فاشیستی تلاش می‌کنند زمینه اشتغال تمام مردم و عمدتاً اشتغال در صنایع مورد نیاز را فراهم سازند. آنها جاده، بیمارستان و صنایعی را ایجاد می‌کنند که به قدرت رسیدن آنها کمک کنند.
در کشورهای فاشیستی هیچ حزب سیاسی دیگری اجازه فعالیت ندارد. دولت روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون را تحت کنترل خود دارد. هیچ گونه آزادی بیان وجود ندارد.


ظهور فاشیسم

فاشیسم در طول اوایل قرن بیستم به دلایل بسیاری به یک جنبش قوی تبدیل شد. اکثر کشورها تجربه‌ای در زمینه دموکراسی نداشتند به این دلیل که به وسیله یک پادشاه یا ملکه اداره می‌شدند. پس از جنگ جهانی اول بسیاری از مردم از این وضع موجود ناامید و خشمگین بودند به دلیل آنکه جنگ ویرانی‌های بسیاری در کشورشان بوجود آورده بود یا به این دلیل که بعضی از اراضی و نقاط کشور از آنها گرفته شده بود.
دولت‌های فاشیستی شیوه زندگی مردم را تحت کنترل خود دارند. افرادی که از حکومت انتقاد کنند یا از آن اطاعت نکنند، مجازات می‌شوند. آنها باید کشور را ترک کرده، به زندان انداخته شده یا اغلب اعدام می‌شوند. رهبران فاشیستی خواستار آن بوده که دولت خود را قدرتمند سازند. آنها مدعی بوده که تنها قوی‌ترین و مناسب‌ترین مردم می‌توانند زنده بمانند. آنها با کمک ارتشی قوی به جنگ رفته و قلمرو خود را گسترش می‌دهند.
ایتالیایی‌ها از نحوه رفتار سایر کشورها با آنها پس از جنگ جهانی اول راضی نبودند. بنیتو موسولینی به عنوان یک رهبر مقتدر ظاهر شده و به مردم قول داد که غرور را به این کشور بازگردانده و ایتالیا را مجدداً به کشوری مورد احترام تبدیل ‌سازد. او ارتش خصوصی خود را با یونیفرم‌های شخصی خود آنها ایجاد نمود. پیروان موسولینی سلطه جو و متهاجم بوده و با دیگر شهروندان و سربازان عادی در خیابانها شروع به مبارزه نمودند. در نهایت در سال 1922 موسولینی دیکتاتور ایتالیا شد.
 

بنیتو موسولینی

آلمان یکی از بازنده‌های بزرگ جنگ جهانی اول بود. این کشور اراضی بسیاری از کشور خود را از دست داد. کشورهای پیروز در جنگ آلمان را وادار ساختند بیشتر سلاح‌های خود را کنار گذاشته و دولت هزینه خرابی‌های بوجود آمده در طول جنگ را بپردازد. کشور فقیر و اقتصاد آن ویران شده بود.

در دهه‌های 1920 و 30 حزب جدیدی تحت عنوان حزب کارگران ناسیونال سوسیالیست روی کار آمده و به قدرت رسید. تا سال 1933 نازی‌ها قویترین حزب در آلمان به حساب می‌آمدند. رهبر آنها آدولف هیتلر پارلمان را منحل ساخته و قدرت را بدست گرفت و آلمان را به کشوری فاشیستی تبدیل کرد. در سالهای بعد او نیروی پلیس و امنیتی قدرتمندی ایجاد و بزرگ‌ترین ارتش در اروپا را بوجود آورد.

هیتلر را پیشوا می‌نامیدند. او مدعی بود که مردم آلمان از مردم هر کشور دیگر بهتر، قوی‌تر و باهوش‌تر هستند. گروه‌های دیگر به ویژه یهودیان و کولی‌ها پست و حقیر به حساب می‌آمدند. هیتلر معتقد بود که آلمان تنها در صورتی نجات می‌یابد که از شر این مردم ضعیف رهایی یابد. در دوره جنگ نازی‌ها بیشتر کشورهای اروپایی را مورد تاخت و تاز قرار دادند. هنگامی که آلمان در سال 1945 شکست خورد، دولت فاشیستی از میان برداشته شد.

 

بیشتر بخوانید: فاشیسم

 

آدولف هیتلر

این وضعیت در ژاپن نیز به همین منوال بود. اقتصاد این کشور در وضعیت بد قرار داشت و مردم غذای زیادی برای خوردن نداشتند. بسیاری از ژاپنی‌ها خواستار آن بودند که ارتش دولت را در دست گرفته و ژاپن مجدداً به کشوری قدرتمند تبدیل شود. در دهه 1930 ژاپن شروع به گسترش قدرت خود کرد. این کشور از سایر کشورهای آسیایی تنفر داشته و خواستار آن بود که تمام آسیا تحت کنترل ژاپن باشند.


فاشیسم در کشورهای دیگر

اسپانیا یکی دیگر از کشورهای فاشیست در اروپا بود. ژنرال فرانکو جنبش ملی گرایانه‌ای را در جنگ داخلی اسپانیا رهبری کرد و در این راه از ایتالیا و آلمان کمک گرفت. فرانکو پس از پیروزی در جنگ، دیکتاتور اسپانیا شد و کشور را تا زمان مرگ خود در سال 1975 اداره نمود.
در آرژانتین، خوان پرون جنبشی فاشیستی را رهبری نمود که به مدت یک دهه دوام آورد و در کشور شیلی گروهی نظامی تحت فرمان آگوستو پینوشه نزدیک به دو دهه به قدرت رسیدند.


نئو فاشیسم

اگرچه پس از جنگ جهانی دوم احزاب فاشیستی در بسیاری از کشورها ممنوع به کار شدند، اما فاشیسم به طور کامل از بین نرفت.
گروه‌های نو فاشیست یا نئو فاشیست در سراسر جهان پدیدار شدند. اعضای آنها نظرات متفاوتی نسبت به ارزش‌های اجتماعی دارند.
•    آنها خواهان قوانین سختگیرانه ضد مهاجرت هستند. خارجی‌ها باید کشور را ترک کنند.
•    پلیس باید از حقوق بیشتری برخوردار باشد. نظم و قانون بیشتری باید در کشور حاکم باشد.
•    نئو فاشیست‌ها خواهان برقراری رابطه با کشورهای دیگر نیستند.
جنبش نئو فاشیستی اعمال خشونت آمیزی انجام داده و گاهی اوقات درگیر حملات تروریستی می‌شوند اما تعدادشان برای شورش گسترده در یک کشور بسیار اندک است.

 

منبع: راسخون