15 عادت ناراحت کننده

چکیده:
گاهی اوقات خیلی سخت می شود کشف کرد که چرا ناراحت و خسته ایم. عوامل مختلفی در ناراحت کردن و خسته شدن وجود دارد که یکی از این عوامل می تواند عادات بد و خسته کننده و غلط ما باشد که اگر شناسایی شوند می تواند در رهایی ما از دردها و رنج ها کمک کند، عاداتی که در کوچکترین مسائل زندگی ما تاثیر گذار بوده و ما آنها را مهم نمی دانیم در صورتی که با کشف و برطرف کردن آنها می توانیم به راحتی به خودمان و اطرافیانمان کمک کنیم که راحت تر زندگی کنیم. در این مقاله به فهرستی شامل 15 عادت اشاره می‌کنیم که اگر آنها را کنار بگذارید، به مراتب زندگی‌تان ساده تر و در عین حال بسیار بسیار شادتر از این خواهد بود.

تعداد کلمات : 1778 / تخمین زمان مطالعه : 6 دقیقه

نویسنده: لومینیتا دی ساویوس
مترجم: حسین افرا

خیلی چیزها هستند که برایمان  درد و رنج و استرس به بار می آورند و ما به جای اینکه آنها را از خود دور کنیم و فردی شاد و فارغ از هر گونه استرس باشیم، خیلی محکم  همچنان به آنها چسبیده ایم. از این پس دیگر این گونه نباشید. بیایید از همین امروز شروع کنیم و همه موضوعاتی که به کارمان نمی آید را کنار بگذاریم. از همین حالا ما از ایجاد این تغییرات در زندگی مان کاملا  استقبال می کنیم. با هم به سراغ فهرست این موارد می‌رویم :
 

بسیاری از افراد هستند که نمی توانند با این حرف کنار بیایند که برخی از خواسته هایشان واقعی نیستند. حتی تا جایی که این افراد برای برآوردن این خواسته ها به ریسک‌هایی همچون از بین رفتن یک سری روابط مهم و یا ایجاد استرس‌های  فراوانی برای خود و  یا دیگران راضی می شوند. اما این ارزشی ندارد. لذا هر گاه احساس کردید خواسته تان ضروری است بلا فاصله از خود بپرسید در این شرایط چه کاری درست و چه کاری غلط است. مثلا در این باره وین دایر می گوید از خود بپرسید :" آیا برای من  مهم است که انسان درستکار و مهربانی باشم؟"می بینید با این طرز فکر وضعیت تا چه حد متفاوت خواهد بود ؟ آیا واقعا شما تا این حد روح بزرگی دارید که این گونه سوالاتی از خود بپرسید؟

2-عادت به کنترل کردن هر چیزی را در خودتان از بین ببرید.
خودتان را راضی کنید که دیگر عادت کنترل کردن هر مسئله ای که برای خودتان و یا اطرافیانتان ایجاد می‌شود را ترک کنید. فرقی ندارد که این افراد عزیزان و نزدیکان شما هستند و یا همکاران و افرادی غریبه که در خیابان با آنها  برخورد می کنید. فقط هر که هستند اجازه بدهید باشند. اجازه دهید هر چیز و هر کس همان اندازه که می بینید باشد. آن وقت خواهید دید که تا چه حد احساس بهتری خواهید داشت. "دنیا را به حال خود رها کنید.کارها پیش می‌رود. دنیا از آن کسانی است که آن را رها کرده اند. اما وقتی دائم در تلاش هستید، موفقیت فراتر از  تلاشهای  شماست" "لائو تزو"

3-عادت سرزنش کردن را کنار بگذارید.
این عادت را در خود از بین ببرید که برای داشته ها و نداشته هایتان دیگران را سرزنش کنید. سعی کنید از این به بعد استعدادهایتان را نادیده  نگیرید و اقدام به پذیرش مسئولیت های زندگی تان کنید.

4-دیگر بر علیه خود صحبت نکنید
متاسفانه برخی از افراد دائما ذهنیت بد و منفی نسبت به  خود دارند که در این حالت در واقع به خود ضرر می زنند. هر موضوعی را که  در ذهنتان است، به خصوص  آن دسته  افکار منفی که به نوعی بر علیه خودتان است را باور نکنید. شما خیلی بهتر از آنچه در ذهن تان از خود تصور می کنید هستید. "اکهارت تولی" می گوید که  ذهن یک ابزار فوق العاده است اگر و اگر به درستی از آن استفاده شود. در عین حال اگر ذهن درست به کار گرفته نشود، ابزار مخربی خواهد بود.
س انتقاد به افراد، حوادث و چیزهای متفاوتی که در اطرافتان می بینید را کنار بگذارید. همه ما درعین برخی شباهت هایمان، بایکدیگر تفاوتهایی نیز داریم . همه ما می خواهیم که افرادی خوشحال باشیم. همه ما  تمایل داریم دیگران را دوست بداریم و نیز مورد عشق  و محبت دیگران قرار بگیریم. همه ما دوست داریم  به نوعی احساساتمان درک شود. همه ما خواستار یک چیز هستیم و در واقع  همه ما موضوعات مشترکی  را آرزو می کنیم.
5-عقاید و افکار محدود خود را کنار بگذارید.
عقاید و افکار محدود خود را در مورد آنچه که می توانید یا نمی توانید انجام دهید، در مورد آنچه که ممکن یا غیرممکن است رها کنید. از حالا به بعد اجازه ندهید افکار و عقاید محدود، شما  را در یک جا متوقف کنند. بال‌هایتان را بگشایید و آماده پرواز شوید! "عقاید چیزهایی نیستند که در ذهن جای بگیرند. این افکار هستند که  در ذهن جای دارند" "الی روزلی"

6-گله و شکایت کردن  را ترک کنید.
 سعی در ترک این عادت داشته باشید و دیگر از بسیاری چیزها مثل  افراد، موقعیت ها و حوادثی که در اطرافتان موجب بروز افسردگی و ناراحتی شما می شوند، دائما شکایت نداشته باشید. هیچ کس و هیچ شرایطی نمی تواند موجب اذیت و ناراحتی شما بشود مگر اینکه خودتان بخواهید. در واقع این شرایط نبوده که آن همه احساسات ناراحت کننده را برایتان به همراه داشته، بلکه همه چیز به این بستگی دارد که با چه نگرشی آن شرایط را در نظر می گیرید. هیچ گاه قدرت و نیروی  تفکر مثبت را نادیده نگیرید.

7-شرایط انتقاد را کنار بگذارید.
حس انتقاد به افراد، حوادث و چیزهای متفاوتی که در اطرافتان می بینید را کنار بگذارید. همه ما درعین برخی شباهت هایمان، بایکدیگر تفاوتهایی نیز داریم . همه ما می خواهیم که افرادی خوشحال باشیم. همه ما  تمایل داریم دیگران را دوست بداریم و نیز مورد عشق  و محبت دیگران قرار بگیریم. همه ما دوست داریم  به نوعی احساساتمان درک شود. همه ما خواستار یک چیز هستیم و در واقع  همه ما موضوعات مشترکی  را آرزو می کنیم.

8-عادت خود را در مورد تحت تاثیر قرار دادن دیگران کنار بگذارید
این عادت را کنار بگذارید و خیلی سعی  نکنید به نوعی باشید که دیگران دوستتان بدارند. این روش درستی نمی تواند باشد. زمانی که دیگر سعی ندارید آن کسی باشید که در واقع خود واقعی تان نیست و درست زمانی که نقابهای خود را کنار می زنید، خواهید دید که افراد بدون هیچ تلاش مضاعفی شما را می پذیرند.

9- در برابر تغییرات مقاومت نکنید
تغییر چیز خوبی است. باعث می شود شما حرکت کنید و موقعیتتان عوض شود. تغییر باعث می‌شود زندگی خود و اطرافیانتان وضعیت بهتری پیدا کند. وجود تغییرات  را بپذیرید . تغییر موهبت زیبایی است. در برابر آن مقاومت نشان ندهید. در پی سعادت و خوشبختی خود باشید , جهان درهایی به رویتان می گشاید که تا قبل از این همچون دیواری روبروی شما بودند." "جوزف کمپبل"

10- برچسب نزنید!
به اطرافیان خود و نیز شرایط و موقعیت هایی که به نظرتان قابل درک نیستند و به نوعی عجیب و متفاوت به نظر می رسند فورا برچسب نزنید. تلاش کنید کم‌کم بتوانید ذهنیت خود را نسبت به آنها بازتر کنید. "بزرگترین حالت جهل و نادانی زمانی است که شما مطلبی را که  هیچ چیزی درمورد آنرا نمی دانید، رد می کنید." "ویندایر"

11-احساس ترس خود را کنار بگذارید
حس ترس تنها یک توهم است که وجود خارجی ندارد. این شمایید که آن را برای خود ایجاد کرده اید. حس ترس در ذهن شماست. "تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است" "فرانکلین دی روزولت"

12-عذر و بهانه تراشی را کنار بگذارید
تصور کنید بهانه های خود را بسته بندی کرده و یک‌جا آتش زده اید و دیگر نیازی به وجودشان ندارید. ما خیلی فرصت های خود را با همین عذر و بهانه ها از بین می بریم. در واقع به جای اینکه به فکر تلاش و پیشرفت زندگی خود باشیم به خودمان هم دروغ می گوییم و بهانه تراشی می کنیم. بهانه هایی که 99 درصد و حتی بیشتر واقعی هم نیستند.

13-گذشته را رها کنید
می‌دانم. باور کنید می‌دانم که کاری  مشکل است . به خصوص اگر گذشته تان بهتر از وضعیت زمان حال بوده و و آینده نیز  برایتان مبهم و ترسناک به نظر می رسد. اما به یاد داشته باشید  زمان حال همین لحظاتی است که در آن به سر می برید و در اختیارتان است.گذشته ای که اکنون همچنان حسرت و آرزویش را دارید و برای آن دائما غرق در رویاپردازی هستید، روزی زمان حال بود و شما نسبت به آن بی تفاوت بودید. خودتان را فریب ندهید. به هر فعالیتی  که مشغول هستید زمان فعلی را در نظر داشته باشید و از زندگی تان لذت ببرید. با این همه یادتان نرود زندگی یک سفر است نه یک مقصد! نگرش و دیدگاه‌های روشنی نسبت به آینده داشته باشید و برای آینده خود را آماده کنید اما  همیشه در زمان حال به سر ببرید.
 

14- وابستگی ها را رها کنید
ترک وابستگی ها مفهومی است که درک آن برای بسیاری از ما دشوار است و باید بگویم برای من نیز سخت بوده(و همچنان نیز هست) اما نمی توان گفت امری غیرممکن است. به مرور زمان و با تمرین بیشتر در این باره وضعیت شما بهتر و بهتر خواهد شد. ترک وابستگی  زمانی است که خود را از همه چیز جدا می کنی ( البته این بدان معنا نیست که شما  دیگر آن چیزها را دوست ندارید و به آنها عشق نمی ورزید چرا که عشق و وابستگی دو مقوله جدا هستند.) به نوعی باید گفت حس وابستگی برخاسته از حس ترس است اما حس عشق  برگرفته از حسی ناب، مهربانانه و فارغ از خود شدن  است. در واقع جایی که عشق باشد، خبری از ترس نیست. به همین خاطر عشق و وابستگی نمی توانند همزمان وجود داشته باشند. شما آن گاه فردی بسیار مهربان، آرام و صبور خواهید بود و به موقعیتی خواهید رسید که همه چیز را حتی  بدون هیچ گونه سعی و تلاشی  می فهمید و درک می کنید. با بیانی فراتر از واژه ها.

15- دیگر بر اساس انتظارات دیگران زندگی تان را نسازید.
روش زندگی بسیاری از افراد آن چیزی نیست که خود برای زندگی شان در نظر گرفته اند. در واقع آنها به نوعی زندگی می کنند که دیگران تصور کرده اند برایشان بهتر است. این دیگران، گاه والدین آنها هستند که تصور می کنند روش زندگی بهتری برایشان در نظر گرفته اند  و گاه می تواند شامل  طیف دوست و دشمن, معلمان و حتی دولت و رسانه ها باشد. آنها روشی را که به نظر خودشان بهترین است به او تحمیل کرده اند. آنها به قدری مشغول ایجاد حس رضایت دیگران و برآوردن سطح انتظارات دیگران نسبت به خود هستند که اصلا توجهی به ندای درونی خود ندارند و در واقع به نوعی کنترل و زمام زندگی خود را از دست می دهند. آنها اصلا  فراموش می کنند که چه چیزی باعث خوشحالی خودشان می شود, چه چیزهایی از زندگی می خواهند و در نهایت  به طور کلی خود را از یاد می برند. شما یک بار حق زندگی دارید, یعنی همین فرصتی که الان در اختیارتان است. پس مالکیت این لحظات عمر را به دست بگیرید و  نگذارید دیگران شما را از مسیر زندگی به انحراف بکشانند