مهاجران چشم آبی، سرزمین باستانی قوم یهود (در شمال بحر المیت ) در 6500 سال قبل را ، دگرگون نمودند
 
چکیده
مهاجرت مردم اغلب باعث اختلاط نژادی و فرهنگی می شود. گاهی نژاد حاصله از این اختلاط، خیلی متفاوت از گونه ی ایجاد کننده خود است. مهاجرت مردم خاور نزدیک به اسرائیل قدیم، باعث ایجاد نسلی چشم آبی با پوستی لطیف گردید که امروزه شاهد آنیم.

تعداد کلمات : 1320 / تخمین زمان مطالعه : 6 دقیقه
 
 
نویسنده: ویندی ویسبرگر
مترجم: محمدتقی مهری
استخوان دانها (ظرف یا حفره یا جایی که استخوان مردگان را در آن جمع کرده اند)- که شامل بقایای انسانی اند-  از عصر مس یا عصر فرانوسنگی (دوره‌ای بین نوسنگی و عصر مفرغ است که در آن از سنگ و ابزارهای مسی استفاده می‌کردند)، در غار پکین در منطقه ی شمالی اسرائیل باستان، استخراج شدند. هزاران سال قبل در جایی که الان شمال سرزمین های اشغالیست، موجی از مهاجران سرزمینهای شمال و شرق- که امروزه در ایران و ترکیه واقعند- به این خطه رسیدند. این سیل و هجوم تازه واردها، تاثیر عمیقی برجای گذاشت، که همانا ایجاد دگرگونی فرهنگی بود.

علاوه بر این، این مهاجران نه تنها رسومات فرهنگی جدیدی با خود آوردند، بلکه ژنهای جدیدی را هم با خود آوردند-  مثل جهشی که باعث ایجاد چشمهای آبی میشود- که بر اساس مطالعات اخیر، تا قبل از این، در این منطقه ی جغرافیایی، ناشناخته باقی مانده بود. باستان شناسان به تازگی این تغییر جمعیتی را توسط تجزیه تحلیل اسکلت هایی که در یک غار در سرزمین اشغالی تحت حفاظت است، کشف کرده اند. بنابر نقل دانشمندان، این مکان، واقع در شمال روستایی کوچک، شامل چندین مدفنه و 600 جسد که تقریبا مربوط به 6500 سال قبل است می باشد.

بر اساس مطالعات، آزمایشهای بر روی دی ان ای نشان میدهد که اسکلت های نگهداری شده در آن غار، از نظر ژنتیکی با مردمی که در آن تاریخ در آن خطه زندگی میکردند متفاوت بودند. بسیاری از این تفاوتهای ژنتیکی، با مردمی که در همسایگی آناتولی (بخش آسیایی ترکیه) و کوههای زاگرس که امروزه بخشهایی از ترکیه و ایرانند، تطابق دارد.

محققین میگویند سرزمین باستانی اسرائیل (ایالت جلیل در شمال فلسطین یا اسرائیل کنونی)، متعلق به منطقه ای بوده که به بخش جنوبی خاور نزدیک (سر زمین هایی که در کرانه ى خاورى مدیترانه قرار دارند) شهره است، بخشی از منطقه ای بزرگ بنام خاور نزدیک که امروزه شامل کشورهای شرقی مدیترانه است. خاور جنوبی تغییر فرهنگی بزرگی را در طول عصر مس،  در حدود 4500 تا 3800 سال قبل از میلاد، با انبوه کوچگاه ها تجربه کرده است. بسیاری از مراسم و تشریفات در ملاء عام برگزار میشد و استفاده ی زیادی از استخوان دان ها در تدارک کفن و دفن ها وجود داشته است.

با آنکه برخی متخصصین در پیش از این بر این گمان بودند که دگرگونی فرهنگی توسط مردم بومی متصل به جنوب خاور نزدیک صورت گرفته، نویسندگان مطالعات جدید بر این باورند که انبوه مهاجران این تغییر فرهنگ را بهتر توضیح میدهد. برای یافتن جواب، دانشمندان به سوی محل تدفین در غار پکین سرزمین اشغالی روی آوردند، جایی که 6500 سال قبل، بخش بالایی ایالت جلیل بوده است.
 

 بیشتر بخوانید : اهداف "اسرائیل" از جنگ با فلسطینیان



واکاوی معمایی از پیشینیان
پگین یک غار طبیعی ست، به وسعت حدود 56 قوت (17متر) درازا و 16 تا 26 فوت (5تا 8 متر) پهنا. درون غار با کوزه ها و خیرات دفینه ای- در بین آنها صدها اسکلت وجود دارد- تزیین شده که به عنوان سردخانه ی اجساد مردم عصر مس که در مجاورت آن زندگی میکردند مورد استفاده بوده است. دینا شالم، باستان شناس موسسه ی باستان شناسی جلیلی دانشگاه کینرت در سرزمین اشغالی که یک کمک نویسنده است، در جملاتی اینگونه بیان کرد که: به هر روی، همه ی محتویات این غار ظاهرا دارای اصلیت محلی نبوده اند.
شالم میگوید: "برخی یافته های این غار، خاص همان منطقه است، ولی بقیه حاکی از تبادلات فرهنگی با مناطق دور تر است". گونه ی هنری این مصنوعات دارای شباهت بیشتر و نزدیکتری با گونه ی رایج در بیشتر مناطق شمالی خاور نزدیک است. این مطلب، حاصل مطالعه ی ایدوان هارنی، کاندیدای دکتری در دپارتمان اورگانیسمی و  تکاملی بیولوژی دانشگاه هاروارد است، که در ایمیلی کوتاه به "دانش زنده" بیان کرد.

دانشمندان دی ان ای پودر استخوان بقایای  48 اسکلت که قابلیت بازسازی ژنوم (همه ى کروموزم هاى گوناگون که در هسته ى سلول هاى یک گونه ى معین یافت می شوند) 22 نفر که در غار یافت شده بودند را داشتند نمونه برداری کردند. پژوهشگارن میگویند این کار یکی از بزرگترین مطالعات ژنتیکی بر دی ان ای های کهن در خاور نزدیک را رقم میزند.
 
چشم آبی و پوست لطیف!
دانشمندان دریافته اند که این اشخاص (دارای چشم آبی و پوست لطیف) دارای خصیصه های ژنتیکی مشترک با مرم شمال هستند، و این ژن های مشترک در کشاورزهایی که قبلا در شمال خاور نزدیک زندگی میکردند یافت نمیشود. به عنوان نمونه، آلل (یکی از دو یا چند گونه ی فرعی یک ژن) که مایه ی چشمان آبی ست، به 49 درصد از نمونه های باقی مانده مرتبط است، که حاکی از  این است که چشم آبی در مردمی که در بالای ایالت جلیل زندگی میکرده اند، شایع بوده است. آلل دیگر اشاره دارد که پوست لطیف احتمالا در مردم محلی به همان میزان چشم آبی شایع بوده است.  این مطالب حاصل کار نویسندگان بود.
پگین یک غار طبیعی ست، به وسعت حدود 56 قوت (17متر) درازا و 16 تا 26 فوت (5تا 8 متر) پهنا. درون غار با کوزه ها و خیرات دفینه ای- در بین آنها صدها اسکلت وجود دارد- تزیین شده که به عنوان سردخانه ی اجساد مردم عصر مس که در مجاورت آن زندگی میکردند مورد استفاده بوده است. دینا شالم، باستان شناس موسسه ی باستان شناسی جلیلی دانشگاه کینرت در سرزمین اشغالی که یک کمک نویسنده است، در جملاتی اینگونه بیان کرد که: به هر روی، همه ی محتویات این غار ظاهرا دارای اصلیت محلی نبوده اند.
هارنی میگوید: "هم چشم و هم رنگ پوست ، ویژگی هایی هستند که تحت کنترل تعاملات پیچیده  بین آلل های متعدد اند، البته بسیاری از- نه همه ی- آنهایی که شناخته شده اند.

او میگوید: "دو آللی که در مطالعه ی مان بیشتر مورد توجه قرار دادیم، به ترتیب به اینکه با فروغ چشم و رنگ پوست ارتباط بیشتری دارند معروفند، و اغلب برای پیش بینی ظاهر جماعت انسانی متفاوت در مطالعات دی ان ای باستان مورد استفاده قرار میگیرند".

هارنی  میگوید: بهر روی، مهم این است که توجه شود که آلل گونه های متعدد میتواند بر رنگ چشم و رنگ پوست افراد اثر گذارد. او افزود: "دانشمندان کاملا نمیتوانند پیش بینی کنند که چُرده (رنگ رخسار) یک موجود آلی تک باشد (یعنی حاصل اختلاط چند چیز با هم نباشد)".

بر اساس تحقیقات پژوهشگران، دانمشندان کشف کرده اند که تعدد ژنتیکی بین گروهها و دسته ها در طول زمان رو به افزایش بوده است،  در حالیکه تفاوت ژنتیکی بین رسته ها و گروهها کم شده است. این روالی ست که غالبا در جماعت ها و جمعیت ها، بعد از یک دوره مهاجرت انسانها پدیدار میشود.
 
گذشته ای پویا
دنیل مَستر، استاد تاریخ دانشگاه ویتون در ایلینویز میگوید: با حضور دی ان ای از گذشته ی دور، این یافته ها نگرشی جدید و البته هیجان آور به جهان پویای باستان و گوناگونی جمعیتی که در آن می زیسته اند بدست می دهد.
یکی از اساتیدی که مستقیما درگیر این پروژه ی تحقیقاتی نبود، در ایمیلی کوتاه به نشریه ی دانش زنده نوشت: "یکی از مسائل کلیدی عصر مس، همیشه این بوده که تا چه اندازه گروههای مردمی در ایالت جلیل با گروههای مردمی در دره ی بئرشبع[1] یا دره ی اردن یا بلندی های جولان، در ارتباط بوده اند".

این استاد میگوید: "جمعیت ورساخته (بافت شناسی  مواد یا عوامل خارجی که تصادفا با چیزى که مورد پژوهش و بازبینی می باشد مخلوط شده است) از پکین، بسیاری از زنجیره های فرهنگی بین این مناطق را نشان داده است، ولی جالب خواهد بود که آیا این زنجیره ها، ژنتیکی هم بوده اند یا خیر".

شالم در متنی میگوید: نتایج تحقیقات بحث قدیمی درباره ی فاکتورهای مهمی که خط سیر فرهنگ منحصر بفرد مردم عصر مس را تغییر داد را هم حل میکند.و سپس افزود: "اکنون ما میدانیم که پاسخ این سؤال، مهاجرت است".
یافته ها بصورت آنلاین، در 20 آگوست در نشریه ی مبادلات طبیعت، انتشار یافت.
 
[1] . بئرشبع نام بزرگ‌ترین شهر و مرکز استان جنوبی سرزمین اشغالی در منطقه صحرای نگب در جنوب اسرائیل فعلی است. شهر بئرشبع یکی از تاریخی‌ترین شهرهای سرزیمنهای اشغالی است که به آن در کتابهای مقدس و داستان‌های مشترک دین‌های ابراهیمی اشاره شده است.
 

برگرفته از: برگرفته از:   www.livescience.com