کلیسای مسیحیت در تمام قرون وسطا با دانش‌ورزان جنگید
 
چکیده
کلیسای کاتولیک، در طول تاریخ خود، بارها با دستاوردهای علمی به نبرد برخاسته است. این مقاله، به تاریخ پیشرفت‌های علمی در اروپا و امریکا، و مقابله‌ی کلیسا با این پیشرفت‌ها می‌پردازد.
 
تعداد کلمات: 1268 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
 
نویسنده: محمد رضا توکلی صابری
 
بنیادگرایی کلیسای مسیحیت در تمام قرون وسطا با دانش‌ورزان جنگید و پس از این که جنگ را در تمام جبهه‌ها باخت، اکنون گهگاه با بعضی فرضیه‌ها و کشفیاتی مخالفت می‌کند که با اصول اعتقادی کلیسا ناسازگار است و سعی دارد به شیوه‌های گوناگون دانش‌ورزی ضربه‌هایی بزند. هزاران تن به جرم رفض، کفر، سحر و جادو در شکنجه‌گاه‌ها و روی تل‌های هیزم در اروپای قرون وسطا جان باختند. علت نیز آن بود که کلیسا یک سلسله معارف جهان‌شناختی، قوانین و قراردادهای الهی را برای سعادت و خوشبختی مؤمنین تجویز و ترغیب می‌کرد و هرگونه انحراف از آن‌ها را گناه و جرم می‌دانست. این قوانین از شعایر عبادی، تا خوردن و آشامیدن و ازدواج را شامل می‌شد.
 
محاکمه‌ی گالیله شاید اوج شکست کلیسا را نشان دهد. او نادرستی یکی از معارفی را نشان داد که کلیسا به آن معتقد بود. نظریات گالیله در مورد یک فرضیه‌ی مسیحی واکنش شدیدی نسبت به این کشف علمی ابراز داشتند. برنارد شاو دلیل این واکنش شدید را به خوبی توصیف می‌کند. او می‌گوید که گرد بودن یا چرخش زمین به دور خورشید اصلاً مسئله‌ی مهمی نبود. آن چه اساس دین مسیحیت را می‌لرزاند و پدران مقدس را بدجوری ترسانده بود چیز دیگری بود: مسئله، شوک حاصل از این کشف بود که نشان می‌داد خالق این جهان و نویسنده‌ی انجیل و تورات از ستاره‌شناسی کاملاً بی‌اطلاع است و اصلاً نمی‌داند جهان مادی واقعاً چگونه است. گو این که در سال 1983، یعنی 350 سال پس از گالیله، بالاخره پاچ جان پل دوم فرمانی صادر کرد و از سوی کلیسا معذرت خواهی کرد و اظهار داشت که تجربه‌ی واقعی گالیله و پس از آن به کلیسا آموخت که هیچ‌گاه نباید اصول ایمانی و اعتقادی را با سیستم علمی یک دوره‌ی معین تاریخی بیامیزد.

بیشتر بخوانید:  هدف علم

مخالفت کلیسا فقط با آن بخش از علوم فیزیکی نبود که با متن کتاب مقدس جور درنمی‌آمدند. بسیاری از کشفیات علمی با متافیزیک مسیحیت که بر مبنای اسطوره‌های یهودی و یونانی قرار داشت در تضاد بود. در نظر کلیسا ابتلاء به بیماری‌ها نتیجه‌ی گناه بود و به شیاطین و ارواح خبیثه نسبت داده می‌شد. از آن جا که طاعون و وبا و آبله انتقام و مجازات الهی دانسته می‌شد، تلقیح و مایه‌کوبی برای پیشگیری از این بیماری‌ها با مخالفت مسیحیان مواجه می‌شد. اما نتایج واکسیناسیون چنان قاطع بود که اکثریت مسیحیان و جامعه‌ی کلیسا آن را پذیرفت، هرچند که هم اکنون هم اقلیت کوچکی از مسیحیان با آن مخالفت می‌کنند. تشریح جسد به پیشرفت پزشکی کمک‌های بسیاری کرد، اما اگوستین قدیس مسیحی تشریح‌کنندگان را «قصاب» می‌نامید. دلیل مذهبی آن این بود که تصور می‌شد قطع اندام‌ها و بریدن اعضای انسان‌ها ممکن است در جریان جمع شدن دوباره‌ی آن‌ها در روز رستاخیز اشکالاتی ایجاد کند. علاوه بر آن مسیحیان با «ریختن خون» مخالف بودند. بگذریم از شمار زیادی که پدران مقدس کلیسا به اتهامات گوناگون خون‌شان را در این مدت بر زمین ریختند. هم اینان می‌گفتند رعدوبرق نیز از عواقب خشم الهی است که در نتیجه‌ی گناهان مختلف، از جمله غفلت در تعمیر کلیساها و پول ندادن به کشیشان نازل می‌شود. در 1752، بنیامین فرانکلین بادبادک معروف خود را در هوای طوفانی همراه با رعدوبرق هوا کرد و نشان داد که این پدیده در نتیجه‌ی تخلیه‌ی الکتریسیته بین ابرها ایجاد می‌شود. او نشان داد که با نصب میله‌ی فلزی بالای مرتفع‌ترین قسمت ساختمان‌ها و اتصال آن به زمین می‌تون از صاعقه و آتش‌سوزی حاصل از آن جلوگیری کرد. استفاده از این میله‌ی برق‌گیر در آمریکا بسیار شایع شد. اما کشیشان پیوسته با استفاده از آن مخالفت می‌کردند و مانع نصب آن در منازل و کلیساها می‌شدند. آنان وقوع زلزله‌ی 1775 در ماساچوست را نتیجه‌ی استفاده از میله‌ی برق‌گیر فرانکلین می‌دانستند. برای همگان روشن بود که صدها کلیسا در آتش ناشی از صاعقه سوختند و صدها نفر با این که زنگ ناقوس‌ها را به صدا درآوردند در اثر اصابت صاعقه مردند، اما چند کلیسایی که جرئت استفاده از برق‌گیر فرانکلین را داشتند نسوختند. علاوه بر آن، روسپی خانه‌ی شهر که میله‌ی برق‌گیر داشت از آسیب صاعقه و «خشم الهی» محفوظ ماند. سرانجام مردان خدا استفاده از میله‌ی برق‌گیر را تأیید کردند و تا پایان قرن نوزدهم، بیشتر کلیساها این وسیله‌ی مفید را بالای ساختمان‌های خود نصب کرده بودند.
 در قرون وسطا متکلمین مسیحی معتقد بودند که ستاره‌های دنباله‌دار گلوله‌های آتشینی هستند که خداوند آن‌ها را برای تنبیه مردمان شرور می‌فرستد. حتی تا اواخر قرن هفدهم از اساتید ستاره‌شناسی قسم‌نامه‌ای می‌گرفتند که آن‌ها را تدریس این موضوع که ستاره‌های دنباله‌دار اجرام آسمانی و تابع قوانین فیزیکی هستند منع می‌کرد. پیش‌بینی ادموند هالی و به واقعیت رسیدن آن ضربه‌ی مهلکی بر نظریات این متکلمین زد. یا مثلاً، اعتقاد به این که زنان جادوگر سبب بروز طوفان و سیل می‌شوند باعث شد پاپ در 1484 میلادی فرمانی مبنی بر تعقیب و مجازات زنان ساحره صادر کند و بدین ترتیب هزاران زن را به سوی شکنجه‌گاه‌ها فرستاد.
مهم‌ترین نبردی که بین کلیسا و دانش‌ورزی رخ داد، با انتشار کتاب منشأ انواع داروین در 1859 آغاز شد که هنوز ادامه دارد. این نظریه که عمر زمین را چند میلیون سال می‌دانست (تخمین کنونی پنج میلیارد سال است) با تفسیر کشیشان از کتاب مقدس که عمر زمین را حدود شش هزار سال می‌دانست تفاوت عظیمی داشت. اختلاف فقط بر سر تعیین سن زمین نبود، بلکه نظریه‌ی داروین در باب پیدایش حیات و تحول جانداران و تغییرپذیری آن‌ها و مکانیسمی که برای تغییر و تحول آن‌ها ارائه می‌داد محل اختلاف بود. انتخاب طبیعی داروین به جای یکی از براهیم مهم اثبات وجود خداوند یعنی «برهان اتقان صنع» نشسته بود. نبرد بین مسیحیان مؤمن و نظریه‌ی تکامل در تمام زمینه‌های علوم طبیعی یعنی زیست‌شناسی، زمین‌شناسی، دیرین‌شناسی، و سنگواره‌شناسی هنوز هم ادامه دارد.
 
در قرون وسطا متکلمین مسیحی معتقد بودند که ستاره‌های دنباله‌دار گلوله‌های آتشینی هستند که خداوند آن‌ها را برای تنبیه مردمان شرور می‌فرستد. حتی تا اواخر قرن هفدهم از اساتید ستاره‌شناسی قسم‌نامه‌ای می‌گرفتند که آن‌ها را تدریس این موضوع که ستاره‌های دنباله‌دار اجرام آسمانی و تابع قوانین فیزیکی هستند منع می‌کرد. پیش‌بینی ادموند هالی و به واقعیت رسیدن آن ضربه‌ی مهلکی بر نظریات این متکلمین زد. یا مثلاً، اعتقاد به این که زنان جادوگر سبب بروز طوفان و سیل می‌شوند باعث شد پاپ در 1484 میلادی فرمانی مبنی بر تعقیب و مجازات زنان ساحره صادر کند و بدین ترتیب هزاران زن را به سوی شکنجه‌گاه‌ها فرستاد.
 
در آغاز قرن بیستم و کشف داروهای بی‌هوشی، بسیاری از مسیحیان قشری از استفاده از آن برای کاهش درد زایمان خودداری می‌کردند؛ زیرا در سفر پیدایش در تورات، پس از این که حوا میوه‌ی ممنوعه را می‌خورد خداوند به او خطاب می‌کند که درد و رنج و آبستنی تو را افزون خواهم کرد و تو با درد فرزندانی خواهی آورد. بنابراین استفاده از داروهای بی‌هوش غرض خداوند را که تنبیه دختران حواست از میان می‌برد. تنها راه مقابله با این مخالفت غیرانسانی آن‌ها همان طور که سید جمال‌الدّین اسدآبادی توصیه کرده بود «لانقطع الراس‌الدّین الا بالسیف‌الدّین» (سر دین را جز با شمشیر دین نمی‌بریم) استفاده از کتاب مقدس بود. بنابراین پزشکان اظهار کردند طبق آیات 21 تا 23 باب دوم سفر پیدایش، خداوند برای این که همسری برای آدم خلق کند او را به خواب عمیقی فرو برد و از دنده‌ی او حوا را به وجود آورد که نشان می‌دهد خداوند نوعی بی‌حسی بر آدم مستولی کرده تا هنگام خلق حوا چیزی نفهمد! آری، تفسیر مؤمنین ناآگاه همه‌ی مذاهب از کتاب مقدس خود در طی تاریخ در همه‌ی کشورها سد راه دانش‌ورزی شده است. هم اکنون هم مسیحیان مؤمنی هستند که می‌پندارند زمین صاف و ساکن است، مؤمنین فرقه‌ی «علم مسیحی» (Christian science) در آمریکا کودکان خود را واکسن نمی‌زنند و به پزشک نمی‌رسانند و دلایل مذهبی فراوانی هم دارند. تاکنون تعدادی از این کودکان بر اثر واکسن نزدن درگذشته‌اند و دولت آمریکا والدین آن‌ها را به محاکمه کشیده است.
 
منبع:
علم چیست؟ جستارهایی درباره‌ی فلسفه، پژوهش و آموزش علم، محمد رضا توکلی صابری، تهران، اختران، چاپ اول. (1397)

  بیشتر بخوانید:
  ارتباط علم با فلسفه
  نظریه علم دینی حداکثری
  نفائس الفنون و مفهوم علم و تقسیمات آن