خداوند در «سوره­ مبارکه­ اعراف» در باب بیان رحمتش می فرماید: « وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ء».

چکیده
این «رحمت واسعه» پروردگار ممکن است اشاره به نعمتها و برکات دنیوى باشد که همگان را در برگرفته و بِرّ(انسان صالح) و فاجر و نیک و بد از آن بهره مى ‏برند. و نیز مى ‏تواند اشاره به همه رحمتهاى مادى و معنوى باشد.
تعداد کلمات: 1280/ تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه.
نویسنده: حمید حنائی نژاد
کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی
 
 
خداوند درهاى «رحمت الهى» خودش را به روى تمامی «موجودات» گشوده است؛ و این مخلوقاتش هستند که باید تصمیم بگیرند تا از این درها وارد شوند و اگر کسانى شرائط ورود در آن را برای خود فراهم نسازند دلیل بر تقصیر و کوتاهی خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا!، زیرا پروردگار در «آیات قرآن» کریم به مسئله ­ی رحمت اشاره فرموده است. خداوند در «سوره­ مبارکه­ اعراف» در باب بیان رحمتش می فرماید: « وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ء»[1]؛ یعنی اینکه "رحمت من همه چیز را در بر گرفته است". این «رحمت واسعه» پروردگار ممکن است اشاره به نعمتها و برکات دنیوى باشد که همگان را در برگرفته و بِرّ(انسان صالح) و فاجر و نیک و بد از آن بهره مى‏ برند. و نیز مى ‏تواند اشاره به همه رحمتهاى مادى و معنوى باشد زیرا نعمتهاى معنوى اختصاص به قوم و جمعیتى ندارد، هر چند شروطی دارد که بدون آن، شامل کسى نمى‏ شود.
 

هر چیزى چیز بودنش مساوى با «رحمت حق» است چون وجود و هستى عین رحمت است.

سراسر گیتى مشمول رحمانیت حق است و یا عین آن است یعنى آنچه در عالم هستى هست رحمت حق است‏.اصولًا هر چیزى چیز بودنش مساوى با رحمت حق است چون وجود و هستى عین رحمت است؛ چنان‏که در سوره اعراف آیه 156 آمده است: «وَ رَحْمَتى‏ وَسِعَتْ‏ کُلَ‏ شَىْ‏ءٍ» (رحمت من همه چیز را فرا گرفته است) و در دعاى کمیل مى‏ خوانیم: وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى وَسِعَتْ کُلَّ شَىْ‏ءٍ. این‏گونه رحمت حق استثنا ندارد و این طور نیست که شامل انسانها باشد و غیر انسانها را شامل نشود و یا در انسانها تنها انسانهاى مؤمن را فرا گیرد؛ خیر، بلکه سراسر گیتى مشمول رحمانیت حق است و یا عین آن است یعنى آنچه در عالم هستى هست رحمت حق است‏.(مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (آشنایى با قرآن(1 - 5))، 1377ش،  ج26، ص 85).
 

«سعه رحمت» و افاضه نعمت از مقتضیات الوهیت و از لوازم صفت ربوبیت است‏.

از آیات کریمه قرآن بر مى‏ آید که اصولا عذاب همان فقدان رحمت است، هم چنان که نقمت عدم بذل نعمت است، و این نرسانیدن نعمت و رحمت جز در مورد افرادى که بخاطر کفر و گناه استعداد رحمت و نعمت را از دست داده‏ اند تحقق پیدا نمى‏ کند، پس در حقیقت سبب عذاب، همان نبودن سبب رحمت است. و اینکه گفتیم از ناحیه خود او جز رحمت و نعمت ناشى نمى‏ شود دلیلش خیلى روشن است، براى اینکه سعه رحمت و افاضه نعمت از مقتضیات الوهیت و از لوازم صفت ربوبیت است‏.(طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج8، ص 356).

 

اللَّه را صد «رحمت» است...

(رسول خدا (ص): "اللَّه را صد رحمت است که از آن صد یکى فرو فرستاد در هفت آسمان و در هفت زمین، به آن یک رحمت بر خلق مى‏ بخشاید و خلق به آن بر یکدیگر مى ‏بخشایند، و نود و نه رحمت به نزدیک خود می دارد، تا روز رستاخیز..."«وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ» و رحمت من خود به هر چیز رسیده است. و تفسیر این آیت در حدیث سلمان فارسى و ابو هریره دوسى است در صحیح مسلم‏، گفت (رسول خدا (ص): "اللَّه را صد رحمت است که از آن صد یکى فرو فرستاد در هفت آسمان و در هفت زمین، به آن یک رحمت بر خلق مى‏ بخشاید و خلق به آن بر یکدیگر مى ‏بخشایند، و نود و نه رحمت به نزدیک خود می دارد، تا روز رستاخیز..."(میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، 1371ش، ج1، ص 8 با اندکی تلخیص و تصرف).
 

بیشتر بخوانید: «رحمت خدا» به معنی «عنایت» خدا؛ حتى شامل حال ابلیس ملعون نیز مى‏ شود!!.


«رحمت خدا» به معنی «عنایت» خدا؛ حتى شامل حال ابلیس ملعون نیز مى‏ شود!!.

رحمت خدا حتّى شامل حال ابلیس ملعون هم مى‏ شود [یعنى عنایت خدا]. امّا درباره رحمت به معناى پاداش باید گفت که خداوند این رحمت را تنها به مؤمنان و پرهیزکاران مى‏ بخشد.قرآن، «رحمت خدا» را بر «عنایت» و «پاداش» او اطلاق مى ‏کند. معناى عنایت خدا این است که تمام موجودات و حتّى ابلیس هم براى بقا و دوامشان نیاز به او دارند؛ چنان که در اصل وجود به او نیازمندند و این خداوند است که در بقاى موجودات به آنها کمک مى‏ کند و لحظه‏ به ‏لحظه به آنها وجود مى‏ بخشد، به‏ نحوى که حتّى اگر یک لحظه عنایت خود را از آنها قطع کند، دیگر موجودى باقى نخواهد ماند. بهترین بیان و تفسیر براى توضیح مفهوم این رحمت و عنایت، آیه 45 از سوره فاطر است: «و اگر خدا بخواهد که مردم را به سبب کارهایى که کرده‏ اند بازخواست کند، بر روى زمین هیچ جنبنده‏اى باقى نگذارد». رحمت با این معنا مقصود سخن خداست: وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ. رحمت خدا حتّى شامل حال ابلیس ملعون هم مى‏ شود [یعنى عنایت خدا]. امّا درباره رحمت به معناى پاداش باید گفت که خداوند این رحمت را تنها به مؤمنان و پرهیزکاران مى‏ بخشد.(مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، 1386ش، ج3، ص 622).
 

«رحمت ذاتیه» رحمتیست که همه چیز را فرارسیده چنانچه فرموده «و رحمتى وسعت کل شی‏ء» و نتیجه او عطا و بخشش، بدون ‏سابقه سؤال سائل است.

«وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ‏» و رحمت من از صفت او آنست که رسیده است‏ «کُلَّ شَیْ‏ءٍ» به همه چیز یعنى شامل است در دنیا مؤمن و کافر را به دادن جان و فرستادن روزى و گفته‏ اند رحمت تعاطف است که حق تعالى بخلق ارزانى داشته تا بدان بر یکدیگر مهربانى مى ‏ورزند یا رحمت توبه است که على العموم در این رحمت بر همه گشوده و همه را باتصال بدین رحمت دعوت فرمود که توبوا الى اللّه جمیعا و نزد محققان رحمت دو نوع است یکى «رحمت ذاتیه» که آن را مطلقه و امتنانیه گویند و دوم «رحمت وجوبیه» که مقیده نیز خوانند و آن ‏هم از رحمت ذاتیه فائز شده‏؛ اما «رحمت ذاتیه» آن رحمتیست که همه چیز را فرارسیده چنانچه فرموده «و رحمتى وسعت کل شی‏ء» و نتیجه او عطا دادنست بى‏ سابقه سؤال سائل و بى‏ وسیله حاجت محتاج بى‏ ثبوت استحقاق معطى له بوجهى از وجوه کما اشار الیه فى المثنوى‏:
در عدم ما مستحقان کى بدیم‏             که بدین جان و بدین دانش شدیم‏
ما نبودیم و تقاضا ما نبود                   لطف تو ناگفته ما مى‏ شنود
(کاشفی سبزواری، حسین بن علی، جلالی نائین، مواهب علیه، 1369ش، ص 358 با تلخیص و تصرف).

 

آیه راه امیدوارى براى ما گنهکاران را باز می کند و چنین ارائه می دهد که «رحمت خدا» به تمام موجودات احاطه دارد.

بانوی مجتهده اصفهانی مرحومه حاجیه خانم امین رضوان خدا بر ایشان در تفسیر عرفانی خود می نویسد: آیه اشاره به دو قسم «رحمت»؛ رحمتِ رحمانى و رحمتِ رحیمى دارد، «رحمت رحمانى» آن رحمت عامّى است که شمول دارد و با این رحمت است که می آفریند و روزى می دهد و گناهان را مى ‏بخشد، و «رحمت رحیمى» اختصاص بمؤمنین با تقوى دارد که بوظائف عبودیت قیام می نمایند که این رحمت در دنیا و آخرت شامل آنها می گردد. «قالَ عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِی‏ وَسِعَتْ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ» آیه اشاره به دو قسم «رحمت»؛ رحمتِ رحمانى و رحمتِ رحیمى دارد، «رحمت رحمانى» آن رحمت عامّى است که شمول دارد و با این رحمت است که می آفریند و روزى می دهد و گناهان را مى ‏بخشد، و «رحمت رحیمى» اختصاص بمؤمنین با تقوى دارد که بوظائف عبودیت قیام می نمایند که این رحمت در دنیا و آخرت شامل آنها می گردد. در پاسخ موسى از حق تعالى خطاب می رسد که عذاب گنهکاران بدست من است هر کسى را بخواهم عذاب می کنم و هر کسى را خواهم می بخشم و رحمت من وسیع است همه اشیاء را فرا گرفته. این آیه راه امیدوارى براى ما گنهکاران باز می کند و چنین ارائه می دهد که رحمت من بتمام موجودات احاطه دارد و شامل همه هست و عذاب گنهکاران باقتضاء عدل است و خطاهاى آنها عذاب را ایجاب می کند و با این حال که خودشان عذاب را بدست خود فراهم نموده ‏اند باز واقع شدن عذاب بر آنها بسته بمشیت الهى است هر کسى را که بمقتضاى حکمت می خواهد می بخشد و عفو می کند و هر کسى را خواهد آنهم بمقتضاى عدل عذاب می کند.(امین (بانوی اصفهانی)، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، 1361ش، ج5، ص301 با اندکی تصرف).

پی نوشت:
[1]. اعراف: 156.
منابع:
1 - مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران – قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1377ش.
2 - طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ یازدهم، 1378ش.
3 - میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، 1371ش.
4 - مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، ایران، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، 1386ش.
5 - کاشفی سبزواری، حسین بن علی، جلالی نائین، مواهب علیه، ایران، تهران، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، چاپ اول، 1369ش.
6 - امین (بانوی اصفهانی)، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ایران، تهران، نهضت زنان مسلمان، چاپ اول، 1361ش.