بازنمایی رسانه‌ای «هفت سین» در کشورهای حوزه تمدنی ایران
 
چکیده:
یکی از بخش‌های نمادین و مهم آیین نوروز، سفره «هفت سین» است که عناصر تشکیل دهنده آن با وجود برخی تفاوت‌ها، مشترک است. نمایش این اشتراکات و برخی تفاوت‌ها به ایجاد نوعی شادی در منطقه یاری می‌رساند. بازپخش و بازنمایی چنین ویژگی‌هایی به ایجاد همدلی در میان مردمان این تمدن می‌انجامد. حضور رنگ‌های متنوع، هفت میوه در هفت سین (افغانستان)، هفت شین (تاجیکستان) و... نمایش تجمبع این شیوه‌ها از رسانه ملی، می‌تواند ما را در رسیدن به ایجاد یک نقشه راه برای صلح یاری رساند.
 
تعداد کلمات: 2201 کلمه / تخمین زمان مطالعه:  11 دقیقه
 
نویسنده: محبوبه سبز پیشخانی
 
نخست باید به معنی نوروز پرداخت؛ «نام نوروز در زبان پهلوی، یعنی زبان فارسی میانه که در دوره ساسانیان زبان رسمی ایران بود، به صورت «نوگ روچ» آمده که جزء نخست آن در زبان فارسی امروز به شکل «نو» و جزء دوم آن، با تحول «چ» به «ز» به صورت روز باقی مانده است. این نام را حتی به همان صورت فارسی میانه هم در بسیاری از سرودهای فارسی می‌توان دید؛ بسیاری از شاعران عرب زبان نیز آن را به شکل «نوروز» و «نیروز» در شعر خود آورده‌اند و جالب آن که گاه آن را به صورت فعل، برگزار کردن این جشن، به کار برده اند.» (بهرامی، 1383 ص 52). البته، «ابوریحان بیرونی، در کنار این روایت‌های آمیخته با باورهای مردمی، نوروز نامیدن این روز را از آن رو می‌داند که به قول وی، «پیشانی سال نو» است.» (همان، 52).
 
 خوان نوروزی یا سفره «هفت سین» و نماد آن هفت سین آریایی که در ایران اسلامی چیده می‌شود و همچنان نیز از شأن و قداست ملی-مذهبی برخوردار است و جلوه گر روشنایی وجود اسلام در ایران می‌باشد، دارای اقلام زیر است:
 کتاب مقدس: زرتشتیان به یمن ارجمندی باور دینی اوستا بر خوان نوروزی گذارده و یهودیان، تورات را در خوانچه نوروزی قرار می‌دهند و مسلمانان با کتاب مقدس قرآن به سفره نوروز تقدس می‌بخشند.
 آینه: نماد روشنی و واسطه تجلی انوار اهورایی آفتاب.
 شمعدان: نماد سازش و سوزش- سمبل ثبات و نوربخشی.
 آب و ماهی: نماد برکت و زندگی، ماهی سمبل اسفندماه نیز هست.
 تخم‌مرغ: نماد زایش و باروری.
 اسپند و آویشن: در سفره‌های نوروزی ایرانیان، علی‌الخصوص زرتشتیان به نیت سلامتی و درمان دیده می‌شود.
 سمنو: نماد زایش و باروری گیاهان است و از جوانه‌های تازه رسیده گندم تهیه می‌شود.
 سیب: این میوه به جهت آنکه در تفکر دینی میوه بهشتی است، در اندیشه ایرانیان بسیار ارجمند است؛ به علاوه نماد زایش نیز می‌باشد. در گذشته سیب را در خم‌های ویژه‌ای نگهداری می‌کرده و قبل از نوروز به یکدیگر هدیه می‌دادند. بدان جهت که این میوه را نماد باروری می‌دانسته اند. در فرهنگ عامه مرسوم بوده که اغلب درویشی، سیبی را از وسط دو نیم کرده و نیمی را به زن و نیمی دیگر را به شوهر می‌داده است و بدین وسیله از نازایی رها می‌شدند.
 سنجد: نماد عشق و دلباختگی است و از مقدمات تولد و زایندگی است.
 سبزه: نماد شادابی و سرسبزی و نشانگر زندگی بیشتر و پیوند او با طبیعت است.
 سماق و سیر: چاشنی زندگی و نماد شادابی و پویایی است.
 سکه: نمادی از امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) است و به نیت برکت و درآمد زیاد انتخاب شده است.
مطابق بررسی‌های پژوهشگران فرهنگ باستان، سفره هفت سین بنا بر قاعده‌ای فلسفی، اندکی بالاتر از سطح زمین پهن می‌شده و چنین استنباط می‌شود که بعد از دوره صفویه، محتویات این خوانچه در ترمه‌های خوش نقش و سفره‌های قلمکار قرار می‌گرفته تا اصالت هنر اسلامی و اندیشه ایرانی را در پیوندی مبارک متجلی کند.
 
در نیرنگستان چنین آمده:
«بالای سفره هفت سین یک آینه می‌گذارند. دو طرفش جار با شمعدان قرار دارد که در آن‌ها به عده اولاد صاحب خانه شمع روشن می‌کنند.» (نک. هدایت، 1312). چیزهایی که در سفره می‌گذارند از این قرار است:
«قرآن، نان بزرگ، یک کاسه آب که رویش برگ سبز است، یک شیشه گلاب؛ سبزه علاوه بر آجیل در ایران باستان، لرک (Lork) یکی از اقلام مهم جشن‌های ایران باستانی بوده و در هر جشنی محتویات متفاوتی داشته، شیرین و میوه و شیرینی و خروس و ماهی. در خوانچه هفت چیز که اسمشان با سین شروع می‌شود باید باشد: سپند، سیب، سیه دانه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سمنو، سبزی به اضافه ماست، شیر، پنیر و تخم‌مرغ رنگ کرده.» (میرفتاح، 153، 1389-151).
 
 «هفت سین» در مناطق مختلف ایران
در شهرها و روستاهای کازرون و ممسنی استان فارس نیز قبل از تحویل سال، اهالی کازرون میان اتاق، «سفره عید» را پهن می‌کردند و در آن انواع خوردنی و سایر وسایل را می‌چیدند که عبارت بود از یک جلد قرآن مجید، یک آینه، چند دانه شمع روشن (در قدیم لاله و شمع)، حنای خیسانده، نان شیرین و انواع کلوچه، شیرینی و آجیل‌هایی که برای عید تهیه شده بود، انواع سبزی‌های خوردنی مانند کاهو، سیر، شوید، شیربرنج (مخلوطی از شیر و برنج)، تخم‌مرغ رنگ کرده به اشکال مختلف، سمنی (samni) اسفناج و پرتقال و غیره. سیر سرکه، مخلوطی از برگ سبز، لیموترش، سبزه، میوه انار و مدنی (madani). سیر و سرکه؛ در ضمن بر سر سفره مرغ پرکنده و خام و رنگینک نیز می‌گذاشتند (مظلوم زاده، کازرون، 1352).
 
اهالی دستجرد گلپایگان به سفره عید (پا تحویلی) می‌گفتند و بیشتر سبزه، تخم‌مرغ، آینه، قرآن، یک کاسه آب و سبزی خوردن در آن می‌گذاشتند. سبزه سفره عید را معمولاً بیست روز مانده به عید، از دانه گندم، جو یا ماش تهیه می‌کردند. علاوه بر این مواد، شیرینی، ماست، یک قرص نان، مقداری قند و یک چراغ روشن هم قرار می‌دادند و هنگام تحویل سال این چراغ را حتماً روشن می‌کردند (احمدی گلپایگان، 1350).
 
در حسن آباد اسفراین روز عید صبح زود زن‌ها زودتر از همه بیدار می‌شدند و سفره عید را پهن می‌کردند و بر سر سفره عید، مغز گردو و زرد آلو، تخم کدو، خرما، کشمش، نخود برشته، انواع خشکبار، نان، ماست، شیره انگور، مربای سیب، انجیر قومه و سمنو می‌گذاشتند. در سر سفره عید حتماً باید سبزی و یک لیوان آب و یک جلد کلام الله و یک آینه می‌گذاشتند و آنها را خوش یمن می‌دانستند (گوهری اسفراین، 1350).
 
 هفت سین در برخی کشورهای آسیای میانه
آسیای مرکزی یا آسیای میانه سرزمین پهناوری در قاره آسیا است که هیچ مرزی با آب‌های آزاد جهان ندارد. اگرچه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشده است، اما معمولاً آن را در برگیرنده کشورهای امروزی افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، و قرقیزستان می‌دانند. اغلب سرزمین‌های دیگری چون مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان، و گاه سین کیان (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه نیز شامل آسیای مرکزی می‌شوند.

  بیشتر بخوانید:  آداب و رسوم نوروز

مردم در شهرهای مختلف افغانستان چند روز قبل از فرارسیدن نوروز، هفت نوع میوه خشک را برای تهیه "هفت میوه" (کشمش طائفی، انجیر خشک، قیسی خشک، شفتالوی خشک، خرمای خشک و آلوی بخارا) می‌خرند. هفت میوه در حقیقت عصاره هفت نوع میوه خشک است که سه روز قبل از نوروز با هم در آب گذاشته می‌شود. این میوه‌ها شامل، پسته، زردآلو، چهارمغز، کشمش، شکرپاره (قیسی) و سنجد است که با هم مخلوط می‌شوند. روزهای نوروز را همه خانواده‌ها از میهمانان خود با هفت میوه پذیرایی می‌کنند. به علاوه در برخی مناطق افغانستان از جمله شهر کابل، مردم سفره‌ی «هفت سین» می‌گسترانند.
 
هفت سین عبارت از هفت نوع خوراکی است که حرف اول آنها «سین» باشد.
سیب، سبزی، سرکه، سمارق، سمنک، سیر و سنجد به طور معمول اجزای سفره هفت سین در افغانستان را تشکیل می‌دهند.
 
 «هفت سین» و «هفت میم» در تاجیکستان
بیشتر کسانی که به فرهنگ ایرانی اعتقاد دارند، در خانه‌های خود هفت سین می‌چینند. هفت سین تاجیک شبیه هفت سین ایرانی‌هاست اما ماهی در آن وجود ندارد و در عوض گل، آب، آینه و قرآن روی سفره می‌گذارند. سمنک (سمنو) پختن هم رسم است و حتی در ادارات، دانشگاه‌ها و مؤسسات هم مردم شب را می‌مانند و آتش درست می‌کنند، سمنک می‌پزند، شعر می‌خوانند و پایکوبی می‌کنند و این آیین برای آنها جدی است.
 
اضافه شدن هفت میم بر سفره‌های نوروزی تاجیکستان براساس تصمیم اخیر شهرداری شهر دوشنبه پایتخت این کشور با هدف تجلیل باشکوه از عید نوروز اتخاذ شده است. «هفت میم» شامل ماهی سرخ، میگو، مشک، می‌(یک نوع نوشیدنی محلی)، میسه (نوعی گیاه کوهی بهاری)، موز و میوه است که از سنت‌های باستانی نوروز اقوام آریایی به شمار می‌رود.
 
 هفت سین در آذربایجان
در ارتباط با مراسم نوروز و چگونگی نام سفره هفت سین، نویسنده شناخته شده آذربایجان ناصر منظوری نظر عالمانه‌ای بر این مسئله دارند که ارائه می‌گردد (نک. منظوری، 1389):
برکت لردی یئددی سین قویماق!
برکت لردن 7 سین قویماق!
از آنهایی که «برکت» به حساب می‌آیند هفت تایش را گذاشتند!
 
 معنای سفره تحویل سال
به هنگام تحویل سال از تمامی برکت‌های زندگی، نمونه‌ای را در سفره تحویل سال می‌گذارند تا این برکت‌ها از سال کهنه به سال نو منتقل شود و به این ترتیب جریان زندگی ادامه یابد. این برکت‌ها عبارتند از:
1. گوئی برکتی و آیدین لیق (برکت آسمان و روشنایی)
2. سو برکتی (برکت آب)
3. بئر برکتی (برکت زمین)
4. حئیوان برکتی (برکت حیوانی)
5. آغاج برکتی (برکت درخت)
6.آل- وئر برکتی (برکت داد و ستد)
7. گؤیه رمک برکتی (برکت رویش- از سال کهنه به سال نو)
 
همانطور که ملاحظه می‌شود از گؤی (آسمان) شروع شده و به گؤیه رمک (روییدن) (گؤی ) [آسمان]، ار [دارای حرکت]، مک [علامت مصدر] (به سوی آسمان حرکت کردن) ختم می‌گردد! قرآن و آینا (آینه) به عنوان برکت آسمانی و روشنایی (که آن هم از آسمان است)، جز نمادهای اصلی اند. واژه‌های آینا و آیدینلیق، و آی (ماه) به هم مرتبط‌اند و نام دیگر آینه یعنی گوزگو با مجموعه واژگانی گون (خورشید) مرتبط است.
سو (آب)، به عنوان برکت آب، علاوه بر خود آب در جایی که ماهی هست، با گذاشتن ماهی (قرمز که رنگ مبارک است) به عنوان نشانه برکت و آب است.
 بازنمایی را باید ساختار رسانه‌ای و زبانی واقعیت دانست. بازنمایی، نه انعکاس و بازتاب معنای پدیده‌ها در جهان خارج که تولید و ساختار معنا براساس چارچوب‌های مفهومی و گفتمانی است (مهدی زاده، 1387: 9). بازنمایی رسانه‌ای با دو راهبرد کلیشه سازی و طبیعی سازی صورت می‌گیرد. کلیشه‌ای کردن شخصیت‌ها عبارت است از تقلیل دادن، ذاتی کردن، آشنا کردن و تثبیت «تفاوت» و مرزهای بین خود و دیگری.‌هال، کلیشه سازی را کنشی معناسازانه می‌داند و معتقد است «برای درک چگونگی عمل بازنمایی در اساس نیازمند بررسی عمیق کلیشه سازی‌ها هستیم.» (هال، 1996: 257).
قووورغا (گندم و عدس برشته قرمزگون به نشانه‌ی مبارکی و رد نحوست زمستان)، به عنوان برکت خاک و زمین، در جاهایی نیز سمنو استفاده می‌شود.
بویانمیش یومورتا (تخم‌مرغ رنگ شده با پوست پیاز، رنگ قرمز، رنگ مبارک، به نشانه‌ی رد نحوست زمستان) به عنوان برکت حیوانی تلقی می‌شود.
الما، اییده (سیب، سنجد، به رنگ قرمز، رنگ مبارک و به نشانه رد نحوست زمستان) به عنوان برکت سردرختی است.
سیککه (سکه) به عنوان برکت داد و ستد است.
گویه رتی (روییدنی)، سبزی رویانده شده به عنوان سمبل انتقال زایش و رویش از سال کهنه به سال نو است.
همه آنچه در سفره قرار دارد، نشانه برکت است.
 
 بازنمایی رسانه‌ای اندیشه وحدت‌گرایی، صلح و شادی سفره هفت سین
بازنمایی را باید ساختار رسانه‌ای و زبانی واقعیت دانست. بازنمایی، نه انعکاس و بازتاب معنای پدیده‌ها در جهان خارج که تولید و ساختار معنا براساس چارچوب‌های مفهومی و گفتمانی است (مهدی زاده، 1387: 9). بازنمایی رسانه‌ای با دو راهبرد کلیشه سازی و طبیعی سازی صورت می‌گیرد. کلیشه‌ای کردن شخصیت‌ها عبارت است از تقلیل دادن، ذاتی کردن، آشنا کردن و تثبیت «تفاوت» و مرزهای بین خود و دیگری.‌هال، کلیشه سازی را کنشی معناسازانه می‌داند و معتقد است «برای درک چگونگی عمل بازنمایی در اساس نیازمند بررسی عمیق کلیشه سازی‌ها هستیم.» (هال، 1996: 257).
 
کندوکاو در متون کهن و آثاری که در قلمرو وسیع فرهنگ ایرانی در سرتاسر آسیای میانه و غرب باقی مانده است، معلوم می‌دارد که اندیشه وحدت‌گرایی ایرانی، جشن بزرگ نوروز را در سراسر ایران زمین گسترش می‌داد اما آن را ویژه خود و در انحصار خود نمی دانست. امروز هم در عراق و ترکیه و در میان کردان خارج از ایران این آیین معمول است. از سوی دیگر در جمهوری‌های مسلمان‌نشین اتحاد شوروی سابق مخصوصاً در جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان هنوز نوروز جشنی واقعی است و هر سال با همان آداب و سنن مخصوصی به خود در میان خانه‌ها و خانواده‌ها برگزار می‌شود. ملل مزبور نوروز را جشن آفرینش انسان می‌دانند و چه فلسفه‌ای برتر از اینکه در فرهنگ عظیم و اصیل و جاودان منطقه، پدیده ابدی آفرینش انسان به عنوان صنع صانع کبیر جهان جشن گرفته می‌شود. لازم به ذکر است یکی از آثار رسانه‌ها در جامعه، ترویج و تقویت روحیه ملی است. بدین‌سان که از سویی با فراهم آوردن زمینه برای شناخت بهتر هویت ملی و ایجاد تفاهم در میان مردم، باعث تحکیم هویت ملی می‌شوند و از سویی دیگر آشنا کردن افراد یک جامعه با موقعیت زندگی و فرهنگ کشورهای دیگر، نوعی همبستگی جهانی ایجاد می‌کنند. دیگر آنکه می‌توان با زمینه سازی مناسب توسط رسانه‌ها به احیای فطرت و شکوفایی میل به صلح و آرامش در انسان‌ها و آگاه‌سازی آنان از موقعیت‌های مختلف زمانی و مکانی و چگونگی مواجه با مسائل پرداخت. همچنین با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای ملی و فراملی کشورهای دوست و مسلمان دیگر می‌توان در جهت تصحیح نگرش‌های منفی و کاذب علیه کشورمان گامی مهم برداریم.
 
 منابع تحقیق:
بهرامی، عسکر (1383). جشن‌های ایرانیان، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
مهدی‌زاده، سیدمحمد (1387). رسانه‌ها و بازنمایی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها. چاپ اول.
میرفتاح، منصوره (1389) جشن‌ها و آیین‌های ایرانی از دیروز تا امروز. تهران: نشر محمد.
هدایت، صادق (1312): نیرنگستان، تهران: نقش جهان.
منظوری، ناصر (1386): آشوبی شدگی در شعر شهریار، تبریز؛ منظوری.
Hall,S (1996). The Question of Cultural Identity. In S.Hall,D.Held ans A. McGrew (edS).Modernity and It's Future. Cambridge:Polity
 
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394

 بیشتر بخوانید :
  ورزش‌های بومی و محلی
  گیلان قطعه ای از بهشت
  غذاهای حاضری بومی گیلان