تشابهات فرهنگی نوروز و جشن بهار بین ایرانیان و ارمنیان ساکن در کشور ارمنستان
 
چکیده:
نوروز از دیرباز در جغرافیای ایران زمین، به عنوان جشنی رسمی برگزار می‌شده است. امروزه نوروز را در بیشتر کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز جشن می‌گیرند و به تدریج، دامنه جفرافیای حوزه نوروز بیشتر می‌شود. ارمنیان از نظر فرهنگی، شباهت‌های زیادی با ایرنیان دارند و در تمام دوران ساسانی، نوروز جشن ملی همه ایرانیان به شمار می‌رفته است. به همین جهت حتی مردمی که پیرو آیین زرتشت نبوده‌اند اما در حوزه حکمرانی ایران زمین زندگی می‌کردند، در جشن نوروز شرکت داشته‌اندو از اینجا است که برخی مراسم نوروز در مراسم مذهبی ارمنستان راه یافته است.

تعداد کلمات: 1182 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6  دقیقه
 
نویسندگان: محمود جنیدی جعفری و وحید رشیدوش
 
انسان، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار فصول شد. نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد که زمان یخبندان و فصل گرما را از یکدیگر جدا می‌کرد. نوروز، جشنی است که از قدمتی حداقل سه هزار ساله برخوردار است. قدمت نوروز و وجود این جشن به زمان‌های پیش از هخامنشیان و مادها برمی گردد. زمانی که آریایی‌ها سرزمین‌شان را به دو قسمت تقسیم می‌کردند و دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر یک از این دو فصل، جشنی برپا می‌داشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار می‌رفته است. بعدها این جشن بزرگ با سنن دیرین خود در آغاز برج حمل جای ثابتی یافت و تنها جشن جهانی است که می‌توان گفت تمامی جنبه‌های دینی، رسمی، سیاسی و طبیعی را در خود جای داده است. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تنها کشوری که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشته است، کشور ایران بوده است، اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورهای دیگر، نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند. حکومت شوروی، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود. ولی با این وجود، مردم این مناطق، نوروز را بیشتر در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی، نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند. به طور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق «جشن لاله» یا جشن 8 مارس به نوروز، سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بدون مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتی، روزهایی وجود دارد که ریشه تاریخی و فرهنگی داشته و جلوه‌ای از باورهایی است که حتی با مقدسات دینی و مذهبی آنها در هم تنیده و هویت فرهنگی و تاریخی آن جامعه را به نمایش گذاشته است. قوم ارمنی، هم‌زمان با پیدایش نخستین نشانه‌های تمدن در منطقه قفقاز سکنی گزیدند و در طول تاریخ این سرزمین، سرگذشتی مشترک با اقوام دیگر و همسایگان خود داشتند و در بسیاری از زمینه‌ها و آداب و رسوم، جشن‌ها و آیین‌ها، دارای فرهنگی مشترک با اقوام ایرانی‌اند.

بیشتر بخوانید:  جشن نوروز از مظاهر و شعارهای شیعه

 تاریخچه نوروز
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهند. برطبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به سال 538 (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمی گردد. کوروش بزرگ، نوروز را در سال 538 (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد (اذکایی، 1353، 6). اشکانیان و ساسانیان نیز برای نوروز احترام خاصی قائل بودند. در این دوران، جشن‌های متعددی برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان، چند روز طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین برگزار می‌شد و روز ششم فروردین جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. از مراسم نوروز در این دوره روشن کردن آتش در شب نوروز بود. بعد از اسلام با روی کار آمدن سلسله‌های طاهریان، سامانیان و آل‌بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند. در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی، خیام ستاره شناس معروف ایرانی، برای بهترسازی گاهشمار ایرانی دست به کار شد. خیام، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار داد و جایگاه آن را ثابت نمود. براساس این گاهشماری که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را بجای 365 روز، 366 روز در نظر بگیرند. نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال 1597 (میلادی)، شاه عباس صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام کرد (رضی، 61، 1384-60). امروزه نوروز را در بیشتر کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان جشن می‌گیرند. جغرافیای پهناور جشن نوروز و همزمانی آن با بهار طبیعت در نیمکره شمالی و پیشینه باستانی آن و تأکید این جشن بر نوع‌دوستی و مهرورزی در میان جهانیان، باعث توجه سازمان ملل و دیگر کشورها به نوروز شد.
زمانی که آریایی‌ها سرزمین‌شان را به دو قسمت تقسیم می‌کردند و دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر یک از این دو فصل، جشنی برپا می‌داشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار می‌رفته است. بعدها این جشن بزرگ با سنن دیرین خود در آغاز برج حمل جای ثابتی یافت و تنها جشن جهانی است که می‌توان گفت تمامی جنبه‌های دینی، رسمی، سیاسی و طبیعی را در خود جای داده است. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تنها کشوری که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشته است، کشور ایران بوده است، اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورهای دیگر، نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند. حکومت شوروی، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود. ولی با این وجود، مردم این مناطق، نوروز را بیشتر در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی، نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند.
ایرانیان کهن برای عدد هفت، احترام خاصی قائل بودند. طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است. ستارگان هفتگانه (زهره، مشتری، عطارد، زحل، مریخ، زمین و خورشید) و ایام هفته نیز هفت روز است. پارسیان در تمامی روزهای فروردین، خانه‌های خود را چراغانی کرده و چوب‌های خوشبو می‌سوزاندند و شمع‌ها را روشن نگاه می‌داشتند و سفره‌ای پهن می‌کردند و که بر آن هفت چیز که نامشان با حرف سین شروع شده باشد نهاده شده باشد (هفت سین)، مانند سبزه نمودار سرسبزی و خرمی، سرکه نماد شادی، سمنو نمود رویش و برکت، سیب میوه‌ای بهشتی و نماد زایش، سیر نگهبان سفره، سماق نماد مزه زندگی، سنجد بوی برگ که شکوفه‌ی آن محرک عشق و دلباختگی است، سکه موجب برکت. پس از تشرف مردم ایران به اسلام قرآن مجید بر سر سفره باعث رونق و تبرک است. آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نماد نور و روشنایی و شفافیت است. معمولاً تخم مرغ نیز بر سر سفره‌ی هفت سین قرار می‌گیرد که نماد نطفه و باروری و زایش است. ماهی زنده نیز سرزندگی و شادابی است. هفت در آیین مسیحیت نشانه هفت معجزه، از 33 معجزه است که مسیح در انجیل به آن اشاره کرده است و در انجیل از هفت روح پلید صحبت شده است، به نظر فرقه کاتولیک، هفت نوع شادی و هفت غسل تعمید وجود دارد. هفت در اسلام نشانه آسمان هفت طبقه است. فرعون در خواب، هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند، هفت سال خشکسالی و هفت سال فراوانی می‌شود. جهنم هفت طبقه دارد. گناهان اصلی هفت عدد است. هفت بار طواف دور کعبه در سنت اسلامی مرسوم است. هفت در تصوف نشانه هفت وادی سلوک است که عبارت‌اند از طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا.

ادامه دارد..
 
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
 

  بیشتر بخوانید:
  تأملی در نوروز
  انسان شناسی در ایران
  نوروز در کتب فقهى و استدلالى‏