نوروز در محاصره (قسمت سوم)
در مورد حکام ولایات باید گفت که دریافت این خلعت شاهانه به معنی انتصاب و تأئید مقام آنهاست چه هرگاه خلعتی دریافت نکنند به معنای آن است که قریباً از شغل خود عزل میشوند، زیرا در هر نوروز یا باید مقام و منصب حاکم تأئید شود و یا جانشینی برای او بفرستند... خلعتی را که پادشاه آماده کرده.
رسمها، آئینها و مناسبتهای مصادف با نوروز
چکیده:
در مورد حکام ولایات باید گفت که دریافت این خلعت شاهانه به معنی انتصاب و تأئید مقام آنهاست چه هرگاه خلعتی دریافت نکنند به معنای آن است که قریباً از شغل خود عزل میشوند، زیرا در هر نوروز یا باید مقام و منصب حاکم تأئید شود و یا جانشینی برای او بفرستند... خلعتی را که پادشاه آماده کرده، پیشخدمت بر دوش حاکم میاندازد. به تمام این تشریفات میگویند" خلعت پوشان
تعداد کلمات: 1622 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
در مورد حکام ولایات باید گفت که دریافت این خلعت شاهانه به معنی انتصاب و تأئید مقام آنهاست چه هرگاه خلعتی دریافت نکنند به معنای آن است که قریباً از شغل خود عزل میشوند، زیرا در هر نوروز یا باید مقام و منصب حاکم تأئید شود و یا جانشینی برای او بفرستند... خلعتی را که پادشاه آماده کرده، پیشخدمت بر دوش حاکم میاندازد. به تمام این تشریفات میگویند" خلعت پوشان
تعداد کلمات: 1622 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نویسنده: سمانه کاکاوند
جزء نهایی متون نوروزی تاریخ گیتیگشا پس از توصیف بهار به مناسبتهای خاص، رسمها و آیینها اختصاص دارد. "نوروزانه"، خلعت پوشی"، "آذین بندی"، نواختن آلات موسیقی" و "خوردن خوراکیهای شیرین به فراوانی و وفور" از جمله رسمهای مستخرج از دل متون نوروزی منبع نامبرده است.
نوروزانه
"هدیه" و "عیدی" دادن به مناسبت نوروز رسمی کهن است. در متن تاریخ گیتیگشا به "خلعت بخشی" و "خلعت پوشی" به عنوان آئینی نوروزی پرداخته شده است. کریم خان زند در روز نخست نوروز به طبقات گوناگون [طبقات امم] هدیه میداده است (موسوی نامی، 1390) تمامی هدایای ذکر شده در دو دسته سکه (درم و دینار) و پارچه قابل طبقه بندی است. تنها در ذکر چگونگی برگزاری نوروز سال 1172 ه.ق به طور مستقیم به درم و دینار اشاره شده است. در وقایعنگاری نوروز سایر سالها بیشتر از پارچه و جامه به عنوان خلعت و هدیه نام برده شده است. «رسم شاهان سامانی این بود که به سرداران، لباسهای بهاری و تابستانی خلعت میدادند.» (همان، صص 83-84)
از "خلعت بخشی" و "خلعت پوشی" در سفرنامه پولاک که در دوره قاجار به ایران سفر کرده نیز سخن به میان آمده و نشان از استمرار این سنت دارد. «در عوض وی [پادشاه] به تمام اهل حرم به علاوه خدمه بی حد و حصر خود و همچنین کلیه حکام و دولتمردان باید "خلعت" بخشد. در مورد حکام ولایات باید گفت که دریافت این خلعت شاهانه به معنی انتصاب و تأئید مقام آنهاست چه هرگاه خلعتی دریافت نکنند به معنای آن است که قریباً از شغل خود عزل میشوند، زیرا در هر نوروز یا باید مقام و منصب حاکم تأئید شود و یا جانشینی برای او بفرستند... خلعتی را که پادشاه آماده کرده، پیشخدمت بر دوش حاکم میاندازد. به تمام این تشریفات میگویند" خلعت پوشان"...» (پولاک، 1368، 428) مؤلف تاریخ گیتیگشا، موسوی نامی، چه در توصیف لطافت عناصر بهاری و چه در تشریح خلعتها و هدیهها از انواع گوناگون پارچه نام برده است. "پرند"، "پرنیان"، "دیبا":، "اطلس" و ... انواع پارچههای لطیف به کار گرفته شده در متن است. گاهی نیز در وصف گستردگی دشت، فراگیری بهار و پوشش گلها از واژگانی مانند "سرادقات" (1)، "خیام" (2)، "جلباب" (3) و "کمخاب" (4) بهره برده و در برخی قسمتها "اقمشه": و "ثیاب" (5) را معادل پارچه آورده است.
تاریخ گیتیگشا به عنوان منبعی دست اول و مدون در دبار زندیه، اگرچه متنی صریح و شفاف نیست اما بازگو کننده حقایق بسیاری از رویدادهای عصر زند است. موسوی نامی، مؤلف کتاب، حاصل مشاهدات خود را در این منبع با ممیزی دربار به رشته تحریر درآورده و از این نظر درک برخی موضوعات از دریچه واژگان متن تاریخ گیتیگشا میسر میشود. دستاورد مطالعات شناخت اوضاع سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی عصر زند است. نوروز عید باستنی و اصیل ایرانیان از جمله موارد اجتماعی و فرهنگی است که در متن گیتیگشا طنینانداز شده است. تدقیق و پژوهش در بخشهای نوروزی کتاب نتایج قابل تأملی را در پی داشت. مؤلف آغاز هر سال و فرارسیدن نوروز را با اختصاص عنوان، مشخص نموده است.
آذینبندی و چراغانی
اهمیت "نوروز" به عنوان مهمترین جشن ملی ایرانیان سبب شده تا هنگام فرارسیدن بهار ایرانیان خانهها، کوی و خیابانها، بازار را آراسته و زیبا نمایند. در دوره زندیه نیز نوروز اهمیت بسیاری داشته است. «بزرگترین جشن سال، جشن نوروز بود. تعطیلات و روزهای دیگر نیز همانهایی بودند که امروز نیز داریم اما با توجه به موقعیت آن زمان و فراغت بیشتری که مردم داشتند و با توجه به اینکه اجتماعات آن زمان مشغولیات کمتری داشت، این جشنها و تعطیلات مفصلتر از امروز برگزار میشد.» (رجبی، 1352، 174) تزیین دیوارها با قالی و چراغ در عصر زند در جشنها مرسوم بوده است. «پیرایه بندان هنرمند به آراستگی محفل نشاط....» (نامی، 1390، 196) ویلیام فرانکلین در توصیف جشن ختنهسوران پسر جعفرخان زند به آذینبندی و چراغانی اشاره نموده و نوشته است: «تمام بازارها و مخصوصاً بازار بزرگ (منظور بازار وکیل است) از ابتدا تا انتها با قندیلها و چراغهای رنگارنگی که از سقف تا وسط دالان بازار آویزان بود، چراغان شده بود و با کاغذهای نقرهای و قالی و پارچههای قلمکاری شده و یراقدوزی آراسته بود. دیوارها تا ارتفاع قابل توجهی از قالی و آئینه و عکس پوشیده بود.» (فراکلین، 1358، صص 128-122) این نقل قول نشان از آن دارد وقتی برای مراسمی مانند ختنهسوزان که از نظر اهمیت قابل قیاس با نوروز نیست اینگونه به آذینبندی میپرداختهاند پس برای نوروز که مهمترین عید رسمی ایرانیان بوده چه تمهیداتی میاندیشیدهاند. جهانگردانی که در اعصار گوناگون به ایران سفر کردهاند در نوشتههای خود به چراغانی اشاره کردهاند. «نویسنده [جهانگرد] شادی ایرانیان را توصیف میکند که به مناسبت این جشن [نوروز] به حمام میروند و بهترین لباسهای خود را میپوشند، بازارها را با گل و چراغهای شیشهای آذین میبندند...» (برومند سعید، 1377، 346) نویسنده مقاله «آیینهای نوروزی» در کتاب مجموعه مقالات "نوروز" به پیشینه این رسم پرداخته و مینویسد: «چراغانی آیینی دیرینه است و پیشینه آن به روزگار باستان میرسد که اقوام آریایی در آستانه نوروز بر در خانهها و بامسراها و بلندی دژها مشعل روشن میکردند و آتش میافروختند.» (جاحظ، 1377، 219)
نواختن آلات موسیقی
نویسنده تاریخ گیتیگشا به نواختن آلات موسیقی هنگام نوروز اشاره نموده است. «... مغنیان نغمهپرداز و زخمهوران قانون نواز نغمات خوش و سرودهای دلکش در پیوستند.» (نامی، 1390، 123) موسیقی جزء جدایی ناپذیر جشنها و آئینهای ایرانی بوده است. شاردن جهانگرد فرانسوی در سیاحتنامه خود به این موضوع اشاره میکند. «به محض اینکه علامت دادند برای اعلام حلول سال جدید شلیک میشود و صدای آلات موسیقی طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنینانداز میگردد.» (برومندسعید، 1377، 364)
بیشتر بخوانید: نوروز در کتب فقهى و استدلالى
نکات مهم و قابل توجه
موسوی نامی، مؤلف کتاب، به شرح جزئیات مراسم نوروز نپرداخته به خوراکیها هم کلی اشاره نموده و مینویسد: «از نعم گوناگون و حلاوت از افزون چندان به محل حضور و بزم سرور آورده که بیشتر از قوت مقرر جمیع مخلوق و زیاد از رزق مقدر کل مرزوق بود.» (نامی، 1390، 123)
نکته دیگر درباره محل برگزاری جشن نوروز و تغییر شهرها بوده است. هر سال به فراخور رزمها و سفرها مکان برپایی جشن نوروز تغییر یافته است. (جدول 4)
جدول 4. محل برگزاری جشن نوروزی به تفکیک سال (هجری قمری)
ترسیم: نگارنده
موسوی نامی، مؤلف کتاب، به شرح جزئیات مراسم نوروز نپرداخته به خوراکیها هم کلی اشاره نموده و مینویسد: «از نعم گوناگون و حلاوت از افزون چندان به محل حضور و بزم سرور آورده که بیشتر از قوت مقرر جمیع مخلوق و زیاد از رزق مقدر کل مرزوق بود.» (نامی، 1390، 123)
نکته دیگر درباره محل برگزاری جشن نوروز و تغییر شهرها بوده است. هر سال به فراخور رزمها و سفرها مکان برپایی جشن نوروز تغییر یافته است. (جدول 4)
جدول 4. محل برگزاری جشن نوروزی به تفکیک سال (هجری قمری)
ترسیم: نگارنده
سال (هجری قمری) | محل برپایی جشن نوروزی | سال (هجری قمری) | محل برپایی جشن نوروزی |
1165 | دارالسلطنه اصفهان | 1174 | طهران |
1166 | دارالسلطنه اصفهان | 1175 | طهران |
1167 | سیلاخور لرستان | 1176 | دارالسلطنه اصفهان |
1168 | دارالعلم شیراز | 1177 | شوشتر |
1169 | دارالعلم شیراز | 1178 | دارالعلم شیراز |
1170 | دارالعلم شیراز | 1179 | دارالعلم شیراز |
1171 | دارالعلم شیراز | 1180 | دارالعلم شیراز |
1172 | بلده مینو نشان (طهران) | 1181 | بصره |
1173 | سلطانیه | 1182 | بصره |
آمارها نشان از برپایی جشن نوروز بیشتر سالها در دارالعلم شیراز دارد. برگزاری مراسم نوروز در سلاخور لرستان، سلطانیه، شوشتر و بصره بیانگر پاسداشت نوروز حتی در اردوهای رزمی و ایام محاصره دارد.
نتیجهگیری
تاریخ گیتیگشا به عنوان منبعی دست اول و مدون در دبار زندیه، اگرچه متنی صریح و شفاف نیست اما بازگو کننده حقایق بسیاری از رویدادهای عصر زند است. موسوی نامی، مؤلف کتاب، حاصل مشاهدات خود را در این منبع با ممیزی دربار به رشته تحریر درآورده و از این نظر درک برخی موضوعات از دریچه واژگان متن تاریخ گیتیگشا میسر میشود. دستاورد مطالعات شناخت اوضاع سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی عصر زند است. نوروز عید باستنی و اصیل ایرانیان از جمله موارد اجتماعی و فرهنگی است که در متن گیتیگشا طنینانداز شده است. تدقیق و پژوهش در بخشهای نوروزی کتاب نتایج قابل تأملی را در پی داشت. مؤلف آغاز هر سال و فرارسیدن نوروز را با اختصاص عنوان، مشخص نموده است. استفاده از الفاظ و واژگان مرتبط با عناصر طبیعی همچون آسمان، رعد، دشت، اسامی ماهها، فصلها و سالها، ستارگان و سیارات، نام گلها، گیاهان و درختان و پرندگان نوروزی به عنوان مهمترین اجزای تشکیل دهنده ترکیب نوروزی متن گیتیگشا شناخته شد. تمامی قطعات بهاری و نوروزی مملو از تشبیهات و استعارات مربوط به واژگان نظام همچون سرخیل، لشکر، فرمانفرنا، سپاه، سپهداری و ... است. فضای ناآرام پس از مرگ نادرشاه در ایران و بروز درگیریهای داخلی بر سر تصاحب قدرت موجب شده حتی مضامین ادبی در متن گیتیگشا نیز تحت تأثیر قرار گیرند. مطالعه رسم " خلعت بخشی" در روز نخست نوروز در دوره زندیه و درک اهمیت آن، سپس بررسی استمرار آن در دوره قاجار دستاورد مهم دیگر پژوهش است. نحوه نامگذاری سالها در عصر کریمخان زند تحولات بسیاری داشته است. نخست نامهای ترکی مغولی سپس اطلاق عددی و در نهایت نوشتن نام سال به حروف دیده میشود. با توجه به محل برگزاری جشن نوروزی در سالهای گوناگون این نتیجه حاصل شد که نوروز عیدی مهم برای کریم خان زند بوده و در هر شرایطی حتی اردوی جنگی پاس داشته شده است. با تکیه بر شواهد میتوان حدس زد نوروز سالهای 1178 و 1179 ه. ق با توجه به اتمام ساخت مجموعه وکیلی و استقرار وکیلالرعایا، مفصلتر از سالهای قبل برگزار شده است. دستاورد دیگر این که چراغانی کوی و بازار و نواختن آلات موسیقی نیز به عنوان دو رسم جدایی ناپذیر از جشن نوروز در عصر زندیه شناخته شد.
پی نوشتها:
1. سراپرده.
2. جمع خیمه.
3. پیراهن چادر زنان و معجر.
4.جامه زری دوزی شده یک رنگ.
5. جمع ثوب، پارچه و جامه.
منابع تحقیق:
- برومند سعید، جواد، (1377): «جشن نوروز و دربار»، به کوشش: علی پلوکباشی، مجموعه مقالات نوروز، تهران: شرکت نشر نقد افکار، صص 231-210.
- بلوکباشی، علی (1380): نوروز، جشن نوزایی آفرینش، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- پولاک، یاکوب ادوارد (1386): سفرنامه پولاک "ایران و ایرانیان"، مترجم: کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی.
- جاحظ، ابوعثمان (1377): «آیینهای نوروزی»، به کوشش: علی بلوکباشی، مجموعه مقالات
نوروز، تهران، شرکت نشر نقد افکار، صص 366-358.
- رجبی، پرویز (1352): کریم خان زند و زمان او، تهران، امیرکبیر.
فرانکلین، ویلیام (1358): مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ترجمه محسن جاویدان، چاپ اول، تهران، دانشگاه تهران.
- موسوی نامی اصفهانی، محمدصادق (1390): تاریخ گیتیگشا در تاریخ زندیه، با مقدمه سعید نفیسی، تهران، اقبال.
- نیبور، کارستن (1354): سفرنامه نیبور، تصحیح پرویز رجبی، تهران، توکا.
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
بیشتر بخوانید:
نوروز در فرهنگ شیعه
نوروز و مهدویت؛ جامعه سازی مهدوی
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر جامعه شناسی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}