راهنماي گام به گام انتخاب رشته براي سال اولي ها





پله پله تا ملاقات دانشگاه

راه ديگري نداريد. همين يک برگه است که مي تواند شما را به دانشگاه برساند يا از همين آخر راه برگرداندتان به جايي که سال پيش همين موقع ها در آن بوديد. به جاي اينکه برگه را بکوبيد روي پيشاني تان و شب تا صبح کابوسش را ببينيد و ساعت هاي آخر با هول و عجله اسم ها و رقم ها را پر کنيد، مثل بچه آدم بنشينيد و فکر کنيد و فهرست خودتان را در بياوريد. الکي هم نمي خواهد پولتان را بدهيد اين مشاورها که برايتان به خط خوشي هرچي خودشان دوست دارند، بنويسند يادتان باشد اين سرنوشت خودتان است خودتان بايد برايش تصميم بگيريد. براي گذراندن اين چند تا پله آخر، راهنمايي هاي زير را جدي بگيريد.

پله صفر: انتخاب براساس شرايط

براي شروع کردن اين انتخاب که اگر ازدواج نکرده باشيد مهم ترين انتخاب زندگي تان است، اول از همه بايد بدانيد که از زندگي چه مي خواهيد. اگر چه براي سن و سال ما هنوز خيلي زود است که برنامه هاي بلند مدت چند دهه اي داشته باشيم اما خوب است يک شماي کلي از جايگاهي که برايمان خوشايند است، در ذهنمان ساخته باشيم. مهم تر اينکه به خودمان و اطرافيان دروغ نگوييم چون ما براي خودمان زندگي مي کنيم. دليلي ندارد وقتي عاشق ادبيات هستيم عمرعزيزمان را به خاطر خوشايند و حرف مردم حتماً در حقوق تلف کنيم. از طرفي شور و عشق جواني داغمان نکند که به صرف علاقه، رشته اي انتخاب کنيم که بعد از سال ها جان کندن و گرفتن مدرک، دوتا کفش آهني لازم باشد تا براي پيدا کردن يک کار آبرومند بالا تا پايين شهر را زيرو رو کنيم. پول، يکي از مهم ترين فاکتورها براي انتخاب رشته است. بايد بتوان با مدرک دانشگاهي کار کرد و يک زندگي را چرخاند. ممکن است تحصيل در رشته ادبيات و شعر خواندن با بچه هاي دانشکده زير بيد مجنون. بزرگ ترين لذت زندگي تان باشد ولي به اعتراف همه اين کاره ها «خامه قلم» نان ندارد. به جز پول و آينده شغلي، اين چيزها هم در انتخاب رشته مهم هستند.
ويژگي هاي شخصيتي: اگر آدم صادقي هستيد و با همه مثل کف دست صاف و ساده برخورد مي کنيد، خواندن علوم سياسي برايتان عذاب آور است. اگر از ديدن خون و زخم ضعف مي کنيد و از هوش مي رويد، طبعاً خواندن پزشکي برايتان چندان راحت نخواهد بود. بي خود نيست که قديمي ها مي گفتند: «هر کسي را بهر کاري ساختند.»
خانواده: خيلي از خانواده ها اجازه نمي دهند فرزند عزيزتر از جانشان از شهر و ديار مادري خارج شود و در شهر غريب ادامه تحصيل بدهد. اگر هم موافق باشند. هزينه اي که درس خواندن در يک شهرديگر براي دانشجو ايجاد مي کند، مساله قابل توجهي است. بعضي ها به دليل بيماري يا کار بايد در شهر خودشان بمانند واين، دست آدم را در انتخاب رشته حسابي تنگ مي کند. ضمن اينکه ممکن است انتخاب يک رشته هنري به جاي دکتر و مهندس شدن ، موجب عاق والدين شود که به امتحانش نمي ارزد!

پله اول ليست کردن همه رشته ها

فرض کنيم رشته هايي را که شما به آنها علاقه داريد مي شناسيد. در اين مرحله که انصافاً حوصله سر بر هم هست ، تمام رشته هايي را که در صورت قبولي در آنها خودکشي نمي کنيد، با کد رشته روي برگه هايA4 بنويسيد. در اين گام اصلاً به اينکه رتبه تان چند شده و کدام رشته به شما مي رسد يا نمي رسد توجه نکنيد و تمام کد رشته هايي را که حالتان از آنها به هم نمي خورد ياد داشت کنيد دقت کنيد ؛ اينکه به دانشجوهاي شهرستاني خوابگاه مي دهند؛ پذيرش دانشجو از ترم بهمن شروع مي شود و خيلي محدوديت هاي ديگري که حتماً در بخش توضيحات جلوي رشته نوشته شده اند.

پله دوم:حذف رشته هاي رويايي

رشته هاي رويايي و کف را کم کنيد. مطمئناً با رتبه سه رقمي نمي توانيد پزشکي تهران يا برق شريف قبول شويد. پس بهتر است به تناسب رتبه، رشته هايي را که خيلي خيلي خفن هستند و به گروه خوني ما نمي خورند از ليست حذف کنيم. از طرفي کارداني هاي شبانه شهرستان هاي دور دست در رشته هاي دست چندم را که مطمئناً در آنها قبول مي شويم، بايد به تعداد کافي در ليست انتخاب رشته نگه داريم. به زبان ساده تر، چون انتخابات صدگانه ما محدود است، بايد بيشتر رشته هايي را انتخاب کنيم که از قبولي يا عدم قبولي در آنها مطمئن نيستيم. تعدادي رشته خوب براي دلخوشي و تعداي رشته ضعيف با احتمال قبولي صددرصد را براي محکم کاري باقي مي گذاريم؛ حالا ليست دوم آماده است.

پله سوم:مرتب کردن رشته ها

رشته هاي ليست دوم را که الان احتمالاً 120 تا 150 رشته شده اند، دو به دو با هم مقايسه کنيد و به ترتيب علاقه -و صرفاً علاقه- مرتب کنيد. اين مرحله بايد حسابي دقيق انجام شود چون تنه کلي انتخاب رشته شما را مي سازد. سيستم کامپيوتري سازمان سنجش از نفر اول شروع به بررسي کارنامه و پر کردن ظرفيت ها مي کند. اگر رتبه شما مثلاً 300 باشد، وقتي نوبت به بررسي انتخاب رشته شما مي رسد که تکليف 299 نفر قبلي روشن شده باشد. اين افراد صندلي هايي را به خود اختصاص داده اند. کامپيوتر از اولين انتخاب شما شروع به بررسي مي کند و به محض اينکه به ازاي يکي از انتخاب هايتان جاي خالي پيدا کند شما را پذيرش مي کند. نرم افزارهاي انتخاب رشته معمولاً آنها را به ترتيب عکس شانس قبولي رديف مي کنند. اين طوري وقتي رشته هفتادم قبول مي شويد، مطمئن هستيد که رشته هاي قبل از آن براي شما جايي نداشته اند و خيالتان راحت است. اگر خودتان هم ليست را بر اساس علاقه مرتب کنيد، وقتي در رشته nام پذيرش مي شويد، مطمئن هستيد که کد رشته هاي قبل از آن، که بيشتر دوستشان داشته ايد، همگي پر شده بودند.

پله چهارم:تحقيق و بررسي نهايي

وقتش شده که به همه نشان دهيد دل شير داريد. ليست تان که مرتب شده ، الان بايد از سرو ته اش بزنيد که دقيقاً 100 کد رشته به ترتيب علاقه داشته باشيد. اينجاست که اگر فرم انتخاب رشته را به هر کسي نشان بدهيد يک ايرادي به آن مي گيرد؛ اينکه چرا مهندسي شيمي را قبل از برق زده اي وخيلي ايرادهاي ديگر... .گوشتان بدهکار اين حرف ها نباشد. از فهرست هايي که موسسه هاي آموزشي معتبر بيرون مي دهند، استفاده کنيد. جست و جوي اين فهرست ها دو تا فايده دارد؛ اول اينکه مي توانيد با توجه به حدود رتبه و ترازتان در منطقه، رشته هاي رويايي و غير قابل دسترس را تشخيص دهيد و آنها را از انتخابتان حذف کنيد. دومين فايده که خيلي سورپريزکننده است، پيدا کردن رشته هايي است که با رتبه هاي نجومي در دانشگاه هاي خوب پذيرش داشته اند. چون اين آمار مربوط به سال گذشته است، تضميني نيست که اين رده بندي و رشته هاي عنوان شده هنوز موضوعيت داشته باشند. با اين حال از مراجعه کردن به اين گونه فهرست ها پشيمان نمي شويد.
منبع:مجله همشهري جوان شماره 222