سیر تاریخ و فرهنگ و دین در ایران باستان
 
چکیده:
با کشف آتش بشر متوجه شد که با افروختن آن در درون غار تاریک و سرد و نمناک به چه زندگی اسوده و فرح بخشی دست یافته است. بویژه که پس از استفاده‌ی آن برای پختن غذا دیگر مجبور نیست مانند حیوانات گوشت شکار خود را خام‌خام با دندانهای خود بدرد و قطعه قطعه به زور فرو برد.
 
تعداد کلمات: 973 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5  دقیقه
 
نویسنده: موبد رستم شهزادی
 
برابر کتاب خدای نامک پهلوی و شاهنامه‌ی شادروان فردوسی توسی و دیگر نوشته‌های تاریخی نیاکانمان، آغاز تاریخ قوم آرین را از دوره‌ی غارنشینی به یادگار گذارده اند، چنانچه فردوسی در این باره می‌فرماید:
 
چنین گفت کائین تخت و کلاه *** کیومرث آورد و او بود شاه
که خود چون بشد بر جهان کدخدای *** نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر تخت و بختش برآمد زکوه *** پلنگینه پوشید خود با گروه
 
ولی بنا به روایات باستانی‌تر از جمله فروردین یشت و بندهش و دیگر نامه‌های پهلوی، کیومرث یا نخستین مرد زنده‌ی آریایی، نخستین پدر و فرمانروای قوم خود بوده که پس از اسلام آوردن ایرانیان او را با نخستین ابوالبشر اقوام سامی یکی ندانسته و تنها کیومرث را نخستین پادشاه یا فرمانروای ایرانیان خوانده اند. به هر جهت در آن روزگار اولیه خوراک آدمی چه بوده و تلاش او در کسب معاش و نبرد دائمی او با حیوانات درنده و حشرات موذی و حتی رفتار انسان با یکدیگر چگونه بوده است، می‌توان به آسانی حدس زد.
 با مرور زمان که آتشکده‌ها مورد استفاده عامه مردم قرار گرفتند، بر اهمیت و تقدس و بزرگداشت آنها افزوده شد و آتش به نظر مردمان اولیه یکی از خدایان محسوس‌تر و مرعی‌تر و مفیدتر از دیگر خدایان گردید و پرستش آن مانند دیگر منابع طبیعی زندگانی آدمیان قرار یافت و بویژه در بین اقوام آریایی، آذر به عنوان یکی از ایزدان بزرگ به شمار آمد. از این روی در دین هوشنگی بنا بر روایات تاریخی دین آتش‌پرستی و آتشکده‌پرستی در بین تمام مردمان اقوام آریایی رواج یافت.
 دوره‌ی هوشنگی:
در این دوره پایه‌ی تمدن بشر به وسیله‌ی کشف آتش توسط این پادشاه نهاده شده و به طوری که فردوسی فرموده است:
یکی روز شاه جهان سوی کوه *** گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز *** سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
نگه کرد هوشنگ با هوش و هنگ *** گرفتنش یکی سنگ و شد پیش جنگ
به زور کیایی بیازید دست *** جهانسوز مار از جهانجو به جست
برآمد به سنگ گران سنگ خورد *** همان و همین سنگ بشکست خورد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ *** دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز *** پدید آمد آتش از آن سنگ باز
جهاندار پبش جهان آفرین *** نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد *** همین آتش آنگاه قبله نهاد

  بیشتر بخوانید  قومیّت ها در ایران هخامنشی

 آغاز دوره‌ی آتشکده سازی و دین آتش‌پرستی
با کشف آتش بشر متوجه شد که با افروختن آن در درون غار تاریک و سرد و نمناک به چه زندگی اسوده و فرح بخشی دست یافته است. بویژه که پس از استفاده‌ی آن برای پختن غذا دیگر مجبور نیست مانند حیوانات گوشت شکار خود را خام‌خام با دندانهای خود بدرد و قطعه قطعه به زور فرو برد. از طرف دیگر حیوانات درنده و حشرات موذی در شب‌ها از دیدن روشنایی به غارها یا محل سکونت انسانها وارد نمی شدند و صدمه‌ای به آنها نمی زدند. از این روی در همان روزهای اول کشف آتش انسان به ساختن آتشکده پرداخت تا مباد آتش خاموش شود و آنان از این نعمت بزرگ خدادادی محروم گردند، زیرا آن زمان کبریت یا وسیله‌ی آتش زنه‌ی دیگری را کشف نکرده بودند و بعد از اینکه برای ساختن ده یا محله‌ای در پایین کوهها یا دشت‌ها به خانه‌سازیس پرداختند، باز هم نخست به ساختن آتشکده در وسط محله و بعداً به ساختن منازل و مغازه در اطراف آتشکده مشغول شدند تا هر روز صبح بتوانند از آتشکده آتش را برای پخت و پز یا تنور و کوره‌های خود به کار برند و به طوری که شواهد تاریخی نشان می‌دهد، ساختمان آتشگاهها یا آتشکده‌ها در بین تمام جوامع اولیه بشر از واجبات زندگی فردی و اجتماعی بود، چنانچه در بین مردمان قدیم بین‌النهرین و هند و ایران و مصر و چین آتشکده از ضروریات زندگی اجتماعی به شمار می‌رفت و بنابر نوشته‌ها، مردمان یونان آتشکده‌های خود را به نام آتش ویستا و در رم به نام آتش المپیاد می‌خواندند و بدون حضور شعله‌های آن آتش‌ها به هیچ‌گونه مراسم دینی و اجتماعی خود نمی پرداختند.

 پرستش آتش:
با مرور زمان که آتشکده‌ها مورد استفاده عامه مردم قرار گرفتند، بر اهمیت و تقدس و بزرگداشت آنها افزوده شد و آتش به نظر مردمان اولیه یکی از خدایان محسوس‌تر و مرعی‌تر و مفیدتر از دیگر خدایان گردید و پرستش آن مانند دیگر منابع طبیعی زندگانی آدمیان قرار یافت و بویژه در بین اقوام آریایی، آذر به عنوان یکی از ایزدان بزرگ به شمار آمد. از این روی در دین هوشنگی بنا بر روایات تاریخی دین آتش‌پرستی و آتشکده‌پرستی در بین تمام مردمان اقوام آریایی رواج یافت.
 
 دوره تهمورثی و رام کردن حیوانات
بنابر روایات دینی و فرهنگی و تاریخی ما ایرانیان، پس از هوشنگ نوه‌اش به نام تهمورث دیوبند به پادشاهی رسید که عموماً او را سوار بر اسب نشان داده و بدین وسیله می‌خواستند بفهمانند که در زمان این پادشاه آرین‌ها برای نخستین بار به اهلی کردن چارپایان و پرندگان و دیوان؛ یعنی حیوانات وحشی را به بند درآورده از خدمات آنان و گوشت و پشم و موی و شیر آنان استفاده می‌کردند.
 
چنانچه فردوسی فرموده:
 پسر بد مر او را یکی هوشمند *** گرانمایه تهمورث دیوبند
بدان ایزدی جاه و فرّ کیان *** ز نخجیر و گور و گوزن ژیان
جدا کرد گاو و خر و گوسفند *** بورز آورید آنچه بد سودمند
پس از پشت میش و بره پشم و موی *** برید و به رشتن نهادند روی
به کوشش از آن کرد پوشش به جای *** به گستردنی بد همو رهنمای
ز پویندگان هر چه بد نیکجو *** خورش کردشان سبزه و کاه و جو
به چاره بیاوردش از دشت و کوه **** به بند آورید آنکه دور از گروه
چو آن کرده شد ماکیان و خروس *** کجا بر خروشید چو فریاد کوس
به فرمود تاشان نوازند گرم *** نخوانندشان جز به آواز نرم
 
منبع ‌مقاله:
 یاد یار مهربان ، با یاد دکتر بهرام فره‌وشی ، به کوشش هما گرامی (فره‌وشی)، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فره‌وهر، تهران، چاپ اول (1378)

  بیشتر بخوانید
  بررسی ادیان ایران باستان
  خدایان ایران باستان
  تناسخ در آیین بودا
  رابطه انسان و دین