نگاهی به گاهشماری هخامنشی
 
چکیده:
در سال 1316 در فضای مابین دو کاخ آپادانا‌ی داریوش و صد ستون خشایارشا، تعدادی لوح کوچک گلی به خط ایلامی به دست آمد که به دستمزد کارگرانی مربوط می‌شد که در ساختمان تخت جمشید کار می‌کردند. تمامی این کتیبه‌ها تاریخ‌دار هستند. این مقاله به داده‌هایی می‌پردازد که الواح خزانه تخت جمشید، در مورد تقویم و گاهشماری هخامنشی آورده‌اند.
 
تعداد کلمات: 1844 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 9  دقیقه
 
نویسنده: ایرج وامقی
 
 در سال 1316 ه. ش. هنگامی که حفاری‌های تخت جمشید با سرعت و شدت ادامه داشت، ناگهان در حد فاصل و فضای مابین دو کاخ آپادانا‌ی داریوش و صد ستون خشایارشا، اتاقی پیدا شد که گویا از همان دوران هخامنشی در آن را تیغه کرده بودند. در این اتاق تعدادی الواح کوچک گلی و منقوش به خط میخی به دست آمد که بعدها معلوم شد که زبان و خط آنها ایلامی است و مطالب الواح مربوط است به ساختمان تخت جمشید و دستمزد کارگرانی که در این ساختمان عظیم کار کرده‌اند و نیز برخی مطالب فرعی دیگر. بنابراین و با توجه به تیغه شدن در این اتاق، از همان روزگاران به نظر می‌رسد که ما با یک نوع بایگانی اسناد راکد مالی، که قطعاً پیش از سپرده شدن به این بایگانی مورد حساب‌رسی هم واقع شده، روبه‌رو هستیم و این نوع بایگانی که تاکنون نظیر آن در اسناد عهد باستان یافت نشده، اگر نخستین در نوع خود نباشد، باید آن را از ابداعات سازمان بی مانند دولتی هخامنشیان که داریوش برزگ آن را پی افکند، دانست. این اسناد بنا به شهادت مرحوم مصطفوی، که خود در هنگام شمارش آنها حضور داشته از سی هزار، متجاوز بوده است.

این لوحه‌ها دو سال پس از یافت شدن، به درخواست مؤسسه‌ی شرقی دانشگاه شیکاگو که در آن زمان تصدی کاوش‌های تخت جمشید را به عهده داشت و نیز موافقت دولت وقت ایران در پنئجان صندوق بسته بندی و به امریکا فرستاده شد که توسط متخصصان آن دانشگاه گرد و خاک قرون و اعضار از آنها زوده و سپس خوانده شود. چند سال پس از این واقعه، در جایی که امروز به طور قطع، محل خزانه‌ی تخت جمشید دانسته می‌شود، 75 لوح دیگر پیدا شد که بنا به نوشته مرحوم مصطفوی 48 عدد آن سهم هیئت حفاری امریکایی دانشگاه شیکاگو شد و به آنجا منتقل گردید.

  بیشتر بخوانید  قومیّت ها در ایران هخامنشی

پروفسور کامرون که نخست خواندن متن این لوحه‌ها را به عهده گرفته بود در سال 1946 کتابی در 212 صفحه و قطع بزرگ منتشر کرد که ترجمه و تفسیر نزدیک به 90 لوح را در برداشت. این دانشمند بزرگ که در آن هنگام جزو نوادر جهان ایران‌شناسی و بزرگترین متخصص زبان و خط ایلامی به شمار می‌رفت، در این کتاب پس از مقدمه‌ای مفصل و دقیق و عالمانه، در بیش از 80 صفحه، درباره هر لوح مطالبی به شرح زیر به دست داده است:
این لوحه‌ها دو سال پس از یافت شدن، به درخواست مؤسسه‌ی شرقی دانشگاه شیکاگو که در آن زمان تصدی کاوش‌های تخت جمشید را به عهده داشت و نیز موافقت دولت وقت ایران در پنئجان صندوق بسته بندی و به امریکا فرستاده شد که توسط متخصصان آن دانشگاه گرد و خاک قرون و اعضار از آنها زوده و سپس خوانده شود. چند سال پس از این واقعه، در جایی که امروز به طور قطع، محل خزانه‌ی تخت جمشید دانسته می‌شود، 75 لوح دیگر پیدا شد که بنا به نوشته مرحوم مصطفوی 48 عدد آن سهم هیئت حفاری امریکایی دانشگاه شیکاگو شد و به آنجا منتقل گردید.ترجمه لفظ به لفظ هر لوح.
-2 ترجمه آزاد همان لوح.
-3 ادداشت‌های گرانبهایی درباره‌ی مطالب آن.
-4 توضیح درباره‌ی نام‌های خاص که در هر لوح آمده و اینکه نام ایرانی است یا نه و بحث درباره‌ی ریشه‌ی آن نام‌ها.
-5 توضیح دقیق درباره‌ی تاریخ نوشته شدن لوح.
6 -توضیح درباره‌ی مهری که در پای هر لوح آمده است.


نتیجه این تحقیقات و خواندن الواح معلوم داشت که در این بایگانی اسناد مربوط به دستمزد کارگران شهر پارسه، که اکنون تخت جمشید نامیده می‌شود و یونانیان به آن پرسپولیس (perse polis) گفته‌اند، نگهداری شده است. اهمیت اصلی این الواح در آن است که به طور قطع نشان داد که - به عکس نظر بعضی خاورشناسان و به ویژه خاورشناسان شوروی سابق و بخصوص کسانی چون «دیاکونوف» نویسنده‌ی تاریخ و «داندامایف»، محقق دوران هخامنشی، در ایران آن روزگار نظام بردگی یا آنچه جامعه شناسان غربی بدان «سرواژ» یا «اسکلاواژ» گفته‌اند وجود نداشته، چنان که حتی کاخ‌های سلطنتی، به عکس یونان و روم، به دست کارگران و استادکاران آزاد و مزدبگیر (ایرانی و غیرایرانی) ساخته شده و حتی دستمزدی که به کارگران داده شده، برخلاف نظریات دو دانشمند پیش گفته، در حد بخور و نمیر نبوده است و به نسبت امروز هم، می‌توان ادعا کرد که نسبتاً خوب بوده است. این الواح نشان دهنده این نکته مهم و جالب نیز هستند که اگر کارگری می‌خواسته کارش را، حتی در نیمه‌ی ماه، ترک کند مانعی در برابر او نبوده و حقوق خود را تا روز ترک کار دریافت می‌کرده است. در اینجا لوحه‌ای وجود دارد که کارگری با دستمزد نسبتاً بالا بعد از دو ماه و چند روز ترک شغل کرده و مباشر کار او تمام مدت کار او را به حسابداری گزارش کرده است تا حقوق وی پرداخت شود. نکته جالب دیگری که ذکر آن در اینجا خالی از فایده نیست این است که کارگر نیمی از دستمزدش را به پول نقره (شکل) دریافت می‌کرده و نیم دیگر را به جنس ناچار و به طور قطع فروشگاه عظیمی برای تحویل جنس به کارگران، در همان نزدیکی‌ها وجود داشته است و سازمانی نیز برای تهیه جنس جهت تعداد انبوه و عظیم کارگران که گاهی فقط در یک لوح نزدیک به پانصد نفر دیده می‌شوند. اما گاهی دستمزدها به طرز عجیبی بالا می‌روند که ما علت آن را نمی‌دانیم. در یک لوح به تعداد 113 نفر شبان 9040 شکل نقره پرداخت شده که سهم هر یک 80/ شکل می‌شده است و از آنجا که در این الواح بهای یک گوسفند فقط سه شکل است، هر شبان می‌توانسته نزدیک به 27 گوسفند برای خود بخرد.

این که این کارگران روزانه چگونه تغذیه می‌شده‌اند و بقیه مسایل کارگری نیز از مطالب بسیار مهمی است که به شخن امروز ما مربوط نمی‌شود و اینجانب در یک خطابه که در نخستین کنگره در زمستان 73 در شیراز ایراد شد، به طور مفصل بدان پرداخته‌ام، و اخیراً شنیده شد که دستور چاپ مقالات آن جلسه صادر شده است. اما نکته مهمتر از دیدگاه تقویم و تاریخ است. تمامی این کتیبه‌ها تاریخ‌دار هستند. برای مثال در لوح شماره 1 کتاب کامرون دستور پرداخت دستمزد پنج ماهه یک سرکارگر مصری صادر شده است که مربوط است به ماه‌های آبان تا آخر اسفند (وزک زن آژیادی، انامک، سامیه و ریخنه) از سال سی و دوم پادشاهی داریوش. این شخص در ماه 6/5 شکل (هر شکل تقریباً 8/5 گرم نقره) حقوق داشته؛ یعنی نیم شکل بیشتر از پول خرید دو گوسفند در ماه.

آنچه الواح خزانه تخت جمشید، در مورد تقویم و گاهشماری هخامنشی به طور قطع روشن کرده است به شرحی است که در زیر می‌آید:
-1 پیش از خوانده شدن این الواح بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که سال هخامنشی از پاییز و از ماه بگیاری، برابر با مهرماه زرتشتی یا اوستایی آغاز می‌شد. اینک پس از خواندن الواح خزانه بر ما معلوم شده است که سال آنان نیز همچون امروز، از نخستین روز فصل بهار؛ یعنی از روز اول ماه ادوکانی- برابر فروردین ماه اوستایی- شروع می‌شده است.
-2بسیاری از دانشمندان عقیده داشتند که در سالشماری اوستایی، تقریباً سالشماری کنونی ما، از اواخر پادشاهی داریوش در ایران معمول شده است. بطلان این نظریه را نیز الواح خزانه ثابت کرده است که شرح آن خواهد آمد.
-3الواح خزانه این نکته را نشان داد که در ایران عهد هخامنشی- و پس از آن نیز تا انتهای دوره‌ی دساسانی- مبدأ تاریخ از جلوس پادشاهان محاسبه می‌شده است. اگر شاهی در نیمه اول سال به تخت سلطنت می‌نشست، همان سال، سال اوب پادشاهی او و مبدأ تاریخ زمان او به حساب می‌آمد و اگر در نیمه دوم جلوس می‌کرد، از نخستین ماه سال بعد، پادشاهیش را حساب می‌کردند.
-4سال هخامنشی، قمری شمسی بود و هر سال 12 ماه داشت که به صورت یک در میان سی روز و بیست و نه روز حساب می‌شد و برای برگرداندن حلول سال نو به محل اصلی خود، در دوره‌های معین کبیسه‌هایی یکماهه انجام می‌شد. این کبیسه‌ها گاه تکرار ماه ششم یعنی کارباشیه، برابر شهریور ماه اوستایی و گاه تکرار ماه دوازدهم؛ یعنی ویخنه، برابر اسفند ماه اوستایی صورت می‌گرفت و بدین طریق نوروز به محل اصلی خود بازگردانده می‌شد.
-5 در کبیسه‌هایی که از الواح خزانه به دست آمده می‌توان نسبتاً نظم درستی پیدا کرد.
-6 نام ماههای هخامنشی، که نه ماه آن در کتیبه‌ی بیستون آمده و پیش از این خوانده شده ولی نظم اصلی را نداشت، به وسیله‌ی اسناد خزانه کامل و منظم شد و ما اینک نامها و ترتیب ماههای دوازده گانه‌ی هخامنشی را در اختیار داریم.
این که این کارگران روزانه چگونه تغذیه می‌شده‌اند و بقیه مسایل کارگری نیز از مطالب بسیار مهمی است که به شخن امروز ما مربوط نمی‌شود و اینجانب در یک خطابه که در نخستین کنگره در زمستان 73 در شیراز ایراد شد، به طور مفصل بدان پرداخته‌ام، و اخیراً شنیده شد که دستور چاپ مقالات آن جلسه صادر شده است. اما نکته مهمتر از دیدگاه تقویم و تاریخ است. تمامی این کتیبه‌ها تاریخ‌دار هستند. برای مثال در لوح شماره 1 کتاب کامرون دستور پرداخت دستمزد پنج ماهه یک سرکارگر مصری صادر شده است که مربوط است به ماه‌های آبان تا آخر اسفند (وزک زن آژیادی، انامک، سامیه و ریخنه) از سال سی و دوم پادشاهی داریوش. این شخص در ماه 6/5 شکل (هر شکل تقریباً 8/5 گرم نقره) حقوق داشته؛ یعنی نیم شکل بیشتر از پول خرید دو گوسفند در ماه.
درباره‌ی یکایک مطالب فوق توضیح می‌دهیم اما ضروری است گفته شود در این مورد تنها دو کتاب مستقل وجود دارد: یکی از سیدحسن تقی‌زاده به نام گاهشماری در ایران و دیگری تاریخ تاریخ در ایران از دکتر عبداللهی. کتاب اول معروف تر است اما پر از اشتباه است و کتاب دوم بسیاری محققانه و باارزش است ولی کمتر بدان توجه شده است.

 1-مسئله آغاز سال هخامنشی:
مرحوم تقی‌زاده در کتاب خود، گاهشماری در ایران، که به بخش عمده از آن امروز دیگر به هیچ وجه نمی‌شود اعتماد کرد، یک جا می‌نویسد:
«ظن قوی می‌رود که اقوام ایرانی جنوب غربی ایران و اسلاف پارسیان عهد هخامنشی که اسامی عده‌ای از آنان در کتیبه‌های داریوش اول محفوظ مانده است، سال را از اول پاییز می‌شمردند» (ص 58). همو در جای دیگر می‌نویسد: «ماه اول بودن بگیادی (ماه اول پاییز- برابر مهرماه اوستایی) عقیده‌ی اغلب محققین است» (ص 131) و نیز می‌گوید که «فلوگل» و «مارکوارت» نیز بر این عقیده بوده‌اند. استناد تقی‌زاده، در این نظریه، به طور عمده بر این مطلب است که واژه اوستایی: sarda هم به معنی سرد و هم به معنی سال است. (در فارسی باستان (آریایی): garda در سنسکریت: sarad) به معنی پائیز، قرینه است بر اینکه در زمانی- و ناچار در دوران هند ایرانی سال از اول پائیز که شروع فضل سرماست آغاز می‌شد. به هر حال الواح خزانه این نظریه را به کلی باطل می‌کند. برای نمونه الواح 47 و 48 (کتاب کامرون) به طور کاملاً صریح در ماه ویخنه‌ی (ماه دوازدهم، برابر اسفند) سال 19 پادشاهی خشایارشا صادر شده است. ولی لوح 49 در ماه ادوکانتی (برابر فروردین) سال سیم پادشاهی او، نوشته شده است. بنابراین تردیدی باقی نمی‌ماند که سال هخامنشی از اول بهار و از ماه اودکانی (فروردین) آغاز می‌شده است، اینک بد نیست با نامهای ماههای هخامنشی نیز آشنا شویم. قبلاً تذکر می‌دهم که این نامها همه ایرانی و ریشه و معنی آنها حتی گاهی برای همه واضح و روشن است مثل: ثورواهر، مربوط به بهار؛ گرم پد، مربوط به گرما؛ آثریادی، مربوط به آتر یا آتش؛ انامک؛ یعنی بی نام. این تذکر از این جهت لازم آمد که نامهای ماهها در ترجمه‌ی ایلامی کتیبه‌ی بیستون نیز، با اختلاف مختصری در لهجه، چنین است. بنابراین تصور افرادی که فکر می‌کنند، گاهشماری ایرانی از ایلامیان اقتباس شده است نیز درست به نظر نمی‌رسد.

اینک نامهای ماه‌ها:
/1ادوکانی (Adukānaiša) برابر اکدی nissānu
/2ثورواهر [endif]--> aiiaru
/3ثانی گرچی [endif]--> simannu
/4گرم پد [endif]--> du’uzu
 /5درن باجی [endif]--> ābu
/6کار باشیه [endif]--> ulūlu
/7بگیادی [endif]--> tašritu
/8ورکزن [endif]-->  arahsamna
/9آثر یادیه kis --> (i) līmu[endif]
/10انامک [endif]--> tebetu
/11سامیه[endif]-->  šabatu
12/ویخنه [endif]--> addaru [آزار؟]
لازم به گفتن است که نامهای نه ماه، پیش از کشف الواح خزانه، در کتیبه بیستون خوانده شده بود و سه ماه دیگر را الواح خزانه تکمیل کرد.
 
منبع ‌مقاله:
 یاد یار مهربان ، با یاد دکتر بهرام فره‌وشی ، به کوشش هما گرامی (فره‌وشی)، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فره‌وهر، تهران، چاپ اول (1378)

  بیشتر بخوانید
  کوچ بزرگ ژرمن ها
  ایران قبل از آریاییها
  معرفی آیین ودا