بيان دين اسلام درباره حسد




حسد چيست؟

حسد آرزومندي دور شدن نعمتي از کسي و رسيدن آن به خود حسود است که البته قسمت دوم تعريف در برخي مواد قابل تعميم نيست . اصولا هنگامي که نعمتي به ديگري مي رسد و خود شخص از آن محروم مي ماند چهار حالت مختلف براي او پيدا مي شود:1-آرزو مي کند همان گونه که ديگران دارند او هم داشته باشد و اين حالت غبطه است و قابل ستايش. 2-آرزو مي کند آن نعمت از ديگران سلب شود و براي اين کار به تلاش و کوشش بر مي خيزد و اين حالت بسيار مذموم حسد است که انسان را به تلاش مخرب درباره ديگران وا مي دارد. 3-آرزو مي کند خودش داراي آن نعمت شود و ديگران از آن محروم بمانند اين حالت همان بخل و انحصار طلبي است .4-دوست دارد ديگران در نعمت باشند هر چند خودش در محروميت به سر برد و حتي حاضر است هر چه دارد در اختيار ديگران قرار دهد و از منافع خود چشم بپوشد، اين حالت والا ايثار است . قرآن در اين باره مي فرمايد: أم يحسدون الناس علي ما آتاهم الله من فضله (نساء/54) آيا حسد مي ورزند بر مردم براي آنچه خداوند از فضل خود به آنها عطا فرموده است.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله فرمودند: خداوند موسي بن عمران را از حسد نهي کرد و به او فرمود: ان الحاسد ساخط لنعمي، صاد لقسمي الذي قسمت بين عبادي و من يک کذلک فلست منه و ليس مني «شخص حسود در مورد نعمتهاي من بر بندگانم خشمناک است و از قسمتهايي که ميان بندگانم قائل شده ممانعت مي کند، هر کس چنين باشد نه او از من است و نه من از اويم »(اصول کافي ج 2، ص 307)حسد در تمام طبقات موجوداست به اختصاص موجود است به اختصاص به دسته اي مخصوص نيست که در دو دسته از مردم حسد بسيار يافت مي شود: يکي رجال سياست و ديگر رجال علم . حسودان دسته دوم از لحاظ موقعيتي که دارند نمي توانند دليرانه و آشکارا حسد خود را اعمال نمايند و پيوسته منتظر فرصت مي باشند و گاه مي شود که تقوا از آنان جلو گيري کرده خودداري مي کنند . ولي بسياري از سياستمداران حسود حسد خود را به طورآشکارا و دليرانه اعمال مي کنند و با شدتي هر چه تمام تر زبان انتقاد مي گشايند. کوچکترين مرتبه اظهار حسد بدگوئي و غيبت است و غيبت يعني آشکار ساختن نقاط سياه و ضعيف ديگران. اگر حسود نتوانست به مقصود خود برسد پا فرا نهاده و تهمت و افترا مي بندد و اگر در اين مرحله هم موفقيتي به دست نياورد به سوي جنايت و غارت مي رود و در مقام نابودي او گام بر مي دارد. خداوند در قرآن از قول شيطان بيان مي فرمايد که گفت: خلقتني من نار و خلقته من طين (اعراف /12) مرا از آتش و آدم را از گل آفريدي . معلوم است خاصيت گل وقار وآرامش و آتش شعله وري و افروختگي مي باشد . پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند که حسد حسنات را مي خورد چنانکه آتش هيزم را مي خورد. (بحار الانوار ج70ص 256) اين آتش چنان در وجود آدمي زبانه مي کشد که امام صادق عليه السلام مي فرمايند که سه عادت است که کمتر انسان از آنها نجات پيدا مي کند: بدگماني، حسادت، فال بد زدن (سفينه البحار ج 2، ص 102)
حسد هم به جسم خود ضرر مي زندو هم به روح خود و هم به جامعه چنانچه حسد عامل و انگيزه بخشي از جناياتي است که در دنيا رخ مي دهد مي باشد . حسد مجال تأمل و انديشه را نمي دهد زيرا حسود اگر کمي بينديشد و همت و کوشش نمايد به همان چيز مي رسد ولي حسود افکارش مختل شده و نمي گذارد صحيح فکر کند و راه را از چاه تمييز دهد بلکه پيوسته او را مي سوزاند . علي عليه السلام مي فرمايد: صحه البدن أو الجسد من قله الحسد: تندرستي از کمي حسد است .(ميزان الحکمه ج2، ص 427)
سپس مي فرمايند: العجب لغفله الحساد عن سلامه الاجساد: عجيب است که حسودان از سلامت جسم خود به کلي غافلند . در صورتي که اين حسد آفت دين است و سرچشمه حسد و بدخواهي به بيان امام صادق عليه السلام تاريکي قلب و کوردلي و انکار نعمتهاي خدا به افراد است و اين دو يعني حسد و بدخواهي دو بال کفر هستند. به همين سبب بود که فرزند آدم در يک حسرت جاوداني فرو رفت و به هلاکتي افتاد که هرگز از آن رهائي نمي يابد. (مستدرک الوسائل ج 2، ص 1327)
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: ياران من! آگاه باشيد مرضي از مردم گذشته که به آن گرفتار شدند و نابود گرديدند اکنون به سوي شما روي آورده است و آن بيماري حسد است که موي را نمي زدايد و دين را مي ستاند. (محجه البيضاء، ص326 ج 5)
حسادت بر اموري شکل مي گيرد که معمولا متعالي و والا مي باشند از آن جمله: حسد بر جاه و جلال، بر ثروت، بر شجاعت، بر دانش، بر قدرت، بر محبوبيت و فضايل و حسادت بر همه امور اين حسادت گاهي به قدري شديد مي شود که بغض خدا را در دل حسود جاي مي دهد و با آفريننده جهان و روزي دهنده جهانيان به ستيزه جوئي بر مي خيزد و دادگري حق و عدل خداوندي را انکار مي کند. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: کاد الحسد ان يغلب القدر: تاثيرحسد به حدي مي رسد که نزديک مي شود تقدير را تغيير دهد . امام صادق عليه السلام مي فرمايند: رزق بندگان ميان آنها تقسيم شده است، پس حسد براي حسود چه سودي دارد و بر محسود چه زياني خواهد داشت . (سفينه البحار ج 1ص598) ايشان در روايتي ديگر بيان مي کنند که: نحن المحسودون: ماييم که مورد حسد دشمنان قرار گرفته ايم (بحار الانوار ج 23ص 804)
از آنچه روايت شد بيان مي گردد که سبب و مشکل بسياري از مسلمانان و حتي مردم جهان از روي حسد است . دولتهاي زورگو همواره در تاريخ جهان از روي همين رذيله اخلاقي دست به ظلم و گردنکشي مي نمودند. و اين آفتي است که رهائي از آن جز به تلاش و کوشش مداوم ميسر نخواهد شد در پايان ذکر کلام نوراني امام صادق عليه السلام درباره مومن که فرمودند: مومن غبطه مي خورد ولي رشک نمي برد و منافق رشک مي برد ولي غبطه نمي خورد چرا که من حفر بئرا لأخيه وقع فيه: هر کس براي برادر خويش چاهي بکند در آن مي افتد. (محجه البيضاءص 328) /س