تراويان بازها بخوانند !

نويسنده : حسين کلهر



از کنارشان راحت نمي توان گذشت ؛ صفحه هاي سفيد با يک دايره سبز وسطشان و کارتون يک سرباز قرون وسطايي در گوشه سمت چپ . شايد « تراويان » از ديد ناظر بيروني چيزي بيشتر از اين نداشته باشد ولي همين صفحه سفيد ساده الان مدتي است که خيلي از جوانهاي ما را اير خودش کرده است . چيز سختي نيست ؛ يک دهکده مي سازي و با راهنمايي هاي يک شخصيت مجازي به اسم « کاردان » ، دهکده ات را توسعه مي دهي ؛ سرباز مي گيري ، منابعت را گسترش مي دهي و بعد که شاخ شدي و احساس کردي کشاورزي و آجرسازي راضي ات نمي کنند ، لشکر کشي مي کني و دهکده هاي اطرافت را غارت مي کني ؛ اتخاذ مي سازي و آدم هاي ديگر را با خودت زير يک پرچم جمع مي کني ؛ شايد هم بروي زير لواي يک اتحاد قديمي تر و بزرگ تر . منابعت که زياد شد ، بايد از خودت دفاع کني چون آدمهاي ديگر با سربازهايشان که هيچ وقت نمي فهمي چند تا بوده اند به تو حمله مي کنند تا مال مفتي که تو برايش وقت گذاشته اي را از دستت در بياورند . هنوز چند ماه از رسمي شدن سايت تراويان فارسي ، با پسوند « ir » نمي گذرد ولي اين بازي با تبليغات وسيع در ياهو و فيس بوک ، خيلي از عشاق سينه چاک بازي هاي کامپيوتري آن لاين را به خودش جذب کرده است . تراوياني که خيلي هاي ما هنوز آن را نمي شناسيم براي بازي کننده هاي با سابقه اش چنان مهم شده است که گهگاه رابطه هاي آنها در زندگي واقعي شان را هم تحت تاثير قرار مي دهد ؛ تاثيري که الزاماً منفي نيست . تجربه اداره يک فرمانروايي و توسعه آن ، روش هاي حفظ منابع ، اتحاد و زيرآب زني و از همه مهمتر تقابل با انسان هاي هوشمند ، تراويان را تراويان کرده است . شاخ هاي تراويان در هفته هاي اخير ، دو سالي هست که سر از اين سرزمين آن لاين درآورده اند ؛ وقتي با آنها حرف بزنيد ، دستتان مي آيد که تراويان براي خودش چه بروبيايي دارد .
اردشير و سيامک با هم يک اکانت تراويان را در دست دارند ؛ اکانتي که الان چند هفته اي است در رتبه ي اول دزدان هفته قرار دارد . دلشان مي خواهد لشکرکشي کنند و منابعي را که امثال شما برايش خون دل خورده اند ، بگيرند . آيدين هم از دوستان آنهاست و از مهاجم هاي خفني است که به راحتي نمي توانيد در مقابلش مقاومت کنيد . تيام به قول بچه ها پاپ ( جمعيت ) باز است ؛ 10 دهکده دارد و تا دلتان بخواهد جمعيت . همه شان هم در يک خصوصيت مشترک هستند ؛ دلشان براي اين بازي آن لاين ضعف مي رود .
« در بقيه ي بازي هاي استراتژيک بايد با PC و هوش مصنوعي بازي کني . در اين صورت با پيدا کردن يک سري روش خاص مي تواني برنده شوي ولي در تراويان چون با افراد انساني مسابقه مي دهي ، ممکن است فريب بخوري يا فريب بدهي .

کلاً مثل زندگي واقعي است » .

اين را سيامک مي گويد و معتقد است که تراويان ، تفريح سالمي است . آيدين مي گويد که چون تفريح ديگري نداشته 2 سال است که پاي کامپيوتر مي نشيند و در دنياي مجازي با افرادي که هيچوقت ممکن نبوده با آنها برخورد داشته باشد ، بازي مي کند . اردشير از آن عشق کل کل هاي تير است ؛ اصلاً سراغ اين بازي آمده چون بيشتر از هر بازي اينترنتي ديگري کار برداشته و مي توانسته با افراد بيشتري کل بيندازد . از آمار و ارقام سايت هم مي شود فهميد که در اين کري خواني موفق بوده و خواب راحت را از چشم دهکده هاي دور و نزديک ربوده است .

اين خط ، اين نشان :

وقتي بچه ها با هم رو به رو مي شوند ، بازار کُري و کَل کَل داغ مي شود . آيدين به تيام مي گويد که منتظر حمله آنها باشد . سيامک که مختصات دهکده هاي ده گانه تيام را حفظ است ، مي گويد تا مقر او 24 ساعت راه است و اصلاً به راه رفتنش نمي ارزد . اما آيدين که حسابي دندان تيز کرده ، نظر ديگري دارد ؛ مي گويد چون مقدار منابع تيام ( معروف به پاپ باز ) زياد است و از « اتحاد » آنها نيست ، لاجرم بايد به او حمله کنند . در بين اين همه خط و نشان کشيدن ، اردشير يادآور مي شود که در هيچ سروري به اندازه ي سرور ايران با هم کَل کَل نمي کنند . کافي است چند درصد از منابع يک طرف را بالا بکشي تا هزار تا پيام تهديد و حرف مفت برايت بفرستند . از ديگر اخلاق ايراني ها اين است که بعد از يک شکست سنگين ، اکانت خود را به طور کامل مسدود مي کنند ؛ « آن موقع که در سرور سوئد بازي مي کرديم ، همه منابع طرف را مي دزديديم ولي باز مي ماند و از نو شروع مي کرد » .
کلاً دامنه ي تراويان در ايران ، 3 سرور مجزا دارد . پيشنهاد بچه ها اين است که کاربران مبتدي از سرور 3 شروع کنند و با بالا رفتن تجربه شان ، به سرور 2 و سپس به سرور يک بيايند . يادتان باشد در هر کدام از دامنه ها يا سرورها که دهکده هاي خود را بسازيد ، مجبوريد تا آخربازي در همان سطح باقي بمانيد . آخر بازي دقيقاً وقتي است که شما لول يک W-W را به 100 برسانيد .
با اين وضعيت درگيري که در سرورهاي ايران رخ مي دهد کسي به ديگري رحم نمي کند تا خود را بالا بکشاند . اين لول 100 يک موفقيت براي يک اتحاد بزرگ است و اگر در 60 هفته مدت بازي اتفاق نيفتد ، نژاد خود سرور به لول 100 مي رسد و کل بازي را جمع مي کند و توي قيف مي گذارد .

عشق بورز ولي اعتماد نکن :

بچه ها آنقدر در فضاي بازي فرو رفته اند که قبل از برقراري هر ارتباط جديدي سبک سنگين مي کنند که براي منافع آنلاين شان خطري نداشته باشد . بعد از اينکه به تيام پيغام داديم که براي عکاسي به مجله بيايد ، اولين کاري که کرده اين بوده که جمعيت اکانت را کنترل کند ؛ مبادا دشمناني باشيم که از اين طريق بخواهيم اطلاعات نظامي او را به دست آورده و به او حمله کنيم . اردشير هم بعداً رو مي کند که اگر مصاحبه ي حضوري نبوده ، به صحت خبرنگار بودن ما شک مي کرد و اطلاعات درست و کاملي در اختيار ما نمي گذاشت .
بچه ها قبل از آمدن به دفتر مجله شرط مي گذارند که اکانت خود را جلوي همديگر باز نکنند ؛ حتي از ما مي خواهند که تعداد سربازها يا منابعشان را در مجله چاپ نکنيم . اين توهم توطئه از خصوصيات بارز تمام تراويان بازي هاي با سابقه است .
گر چه ، محيط تراويان به علت درگير کردن آدم هايي از سنين مختلف و شخصيت هاي اجتماعي گوناگون پتانسيل اتفاقات نامطلوب اجتماعي زيادي را دارد اما وجود مسئولاني که مي توان رفتارهاي غير اخلاقي اعضا را به آنها گزارش کرد ، به امنيت اين فضاي مجازي کمک زيادي مي کند . شما مي توانيد رفتار خلاف اخلاق يکي از متحدين يا محتواي پيام او را به ادمين هاي تراويان فوروارد کنيد تا در فرصت مناسب با کاستن از منابع يا ارتش يا حذف اکانت ، آنها را جريمه کنند .
« امان نامه » يکي از ابداعات ايراني هاست . شما به يک قدرت بزرگ منطقه نامه مي زنيد که « تو رو خدا به من حمله نکن » آن آدم هم تا يک جايي به قولش وفادار مي ماند . البته وقتي منابع روستاي شما که تحت حمايت آن قدرت است به حد وسوسه انگيزي رسيد ، ممکن است امان نامه را بي خيال شود و به شما حمله کند و تا جا دارد از منابع شما بخورد . چون امان نامه رسميت ندارد دستتان به هيچ جا بند نيست . اين جوري مي شود که بايد به بچه ها حق بدهيم به هيچ کس اعتماد نکنند .

پيرمرد دزد :

اين همه وقت گذاشتن روي بازي ، طبعاً خاطره ساز است . بچه ها روزي چند ساعت پاي کامپيوتر هستند و تا 2 ساعت هم تلفني برنامه هاي اتحادشان را هماهنگ مي کنند . اردشير از خاطره يکي از غارت هايش مي گويد : « در هفته ششم به يکي از دهکده هاي قوي حمله کرديم . چون صاحب اکانت پاي کامپيوتر نبود ، همه سربازهايش را کشتيم و منابع را کمپلت دزديديم . صبح طرف از همه جا بي خبر پاي کامپيوتر نشسته بود و ديده بود جا تَره و بچه نيست ، به من مسيج داد : « پيرمرد دزد !! از سنت خجالت نمي کشي ؟! » آن قدر با اين ترکيب پيرمرد دزد حال کردم که ديگر هيچ کدام از بچه هاي اتحاد به دهکده آن بدبخت حمله نکرد !» .
تيام از يک باباي ديگري تعريف مي کند که صندوق پيغام او را ترکانده است . دائم مسيج مي داده که « مرا جانشينت بکن » بعد کاشف به عمل مي آيد که اين آقاي خوشحال به نصف بچه هاي اتحاد چنين پيغامي فرستاده بوده و تقاضاي جانشيني مي کرده است . آخرش هم کفر همه را در مي آورد و بالاخره پسورد چندتايشان را مي گيرد و يک عالمه از منابع و سربازها و دهکده هاي بچه هاي آن اتحاد را به باد فنا مي دهد . خاطره ديگر بچه ها مربوط به يک جنگ بزرگ است . يک گروه خفن بوده اند که از اول ثبت دومين « ir » به جمع آوري منابع مشغول بوده اند و خودشان را حسابي تحويل مي گرفته اند . اين بچه ها هم به آنها حمله مي کنند و طي يک جنگ هفتاد ساعته که خيلي هم در تراويان معروف شده ، آنها را تار و مار مي کنند .
تراويان بازها ، خاطرات ريز و درشتي از بازي آنلاين دارند . حالا براي آنها تراويان ، از حد يک بازي ساده گذشته و پاي خيلي چيزهاي ديگر را به زندگي آنلاين شان باز کرده ؛ مثل خيلي ديگر از تراويان بازهاي تير که در حال حاضر بيش از 95 هزار نفر هستند . سرور يک اين بازي ، 40 هزار ، سرور 2 ، 30 هزار و سرور 3 ، 25 هزار عضو دارند .
منبع: همشهري جوان 212