چند نکته درباره سازمان تجارت جهانی
گاز و نفت و اسلحه در شمار کالاهای مشمول مقررات سازمان تجارت جهانی نیست و بدین علت کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز نمی توانند در رابطه با بهای فروش نفت و گاز در کشورهای سرمایه داری استعماری سخن بگویند یا از راه تغییر تعرفه ها و مقررات سازمان تجارت جهانی بهره ای ببرند.
نگاهی به سازمان تجارت جهانی
چکیده:
گاز و نفت و اسلحه در شمار کالاهای مشمول مقررات سازمان تجارت جهانی نیست و بدین علت کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز نمی توانند در رابطه با بهای فروش نفت و گاز در کشورهای سرمایه داری استعماری سخن بگویند یا از راه تغییر تعرفه ها و مقررات سازمان تجارت جهانی بهره ای ببرند.
تعداد کلمات: 1733 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
گاز و نفت و اسلحه در شمار کالاهای مشمول مقررات سازمان تجارت جهانی نیست و بدین علت کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز نمی توانند در رابطه با بهای فروش نفت و گاز در کشورهای سرمایه داری استعماری سخن بگویند یا از راه تغییر تعرفه ها و مقررات سازمان تجارت جهانی بهره ای ببرند.
تعداد کلمات: 1733 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نویسنده: شاپور رواسانی
جهانیسازی، سرمایهداری، سازمان تجارت جهانی، خصوصیسازی در مقررات این سازمان، حرکت آزاد کالا و سرمایه به عنوان هدف غایی در تنظیم روابط تجاری و بین المللی اعلام و خواسته شده که مرزهای ملی و گمرکی به تدریج نقش و اهمیت خود را در مبادله کالا و سرمایه میان کشورهای عضو این سازمان از دست بدهد و از میان برداشته شود تا نوعی رقابت آزاد در جهان اقتصادی رونق گیرد؛ اما سخنی از حرکت آزاد نیروی کار انسانی در میان کشورهای عضو این سازمان نمی رود چرا؟ آیا در تئوریهای اقتصادی لیبرالیسم و نئولیبرالیسم، حرکت آزاد نیروی کار انسانی جایی ندارد؟ علت چنین محدودیتی روشن است چون اگر حرکت نیروی کار انسانی هم در سطح جهان و میان کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی آزاد شود و نیروی کار انسانی نه بدان صورت و مقدار که دول سرمایه داری استعماری تعیین می کنند، بلکه مانند کالا و سرمایه در جهت استقرار نوعی رقابت آزاد به سوی کشورهای صنعتی سرمایه داری حرکت کند، نظام اقتصادی سرمایه داری در اروپا، ایالات متحده و ژاپن سقوط خواهد کرد و رفاه اجتماعی و همکاری طبقاتی در این جوامع که به بهای غارت و چپاول مردم مستعمرات و سرقت منابع طبیعی و حاصل کار میلیونها انسان فقیر، محروم و زحمتکش در سراسر جهان و به ویژه در مستعمرات تأمین شده و می شود دچار تزلزل و بحران خواهد شد و به این سبب است که دول سرمایه داری استعماری با اقدامات پلیسی، نظامی و حقوقی در مواردی دست زدن به جنایت و کشتار از حرکت آزاد نیروی کار انسانی از مستعمرات به سوی جوامع خود جلوگیری می کنند و با این کار محتوای تئوریهای اقتصادی لیبرالیسم و نئولیبرالیسم را که خود خالق و منادی آن هستند تا حد یک ترفند تئوریک پایین می آورند.
در زمینه ورود ایران به سازمان تجارت جهانی باید گفت در صورتی می توان به این بحث و بررسی به صورت علمی و دقیق پرداخت که روشن شود شیوه تولید مسلط در ایران چیست تا بتوان در جهت حفظ منافع اکثریت مردم محروم و زحمتکش ایران و در جهت بدست آوردن استقلال اقتصادی بر پایه صنعتی کردن کشور و خروج از وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام و گاز طبیعی برنامه ای ارائه کرد.
گاز و نفت و اسلحه هم در شمار کالاهای مشمول مقررات سازمان تجارت جهانی نیست و بدین علت کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز نمی توانند در رابطه با بهای فروش نفت و گاز در کشورهای سرمایه داری استعماری سخن بگویند یا از راه تغییر تعرفه ها و مقررات سازمان تجارت جهانی بهره ای ببرند.
در تولید و فروش جنگ افزار هم که جزو اقلام مهم صادراتی کشورهای سرمایه داری استعماری و از منابع مهم درآمد این کشورها و در شمار انحصارات خصوصی و مخفی دول سرمایه داری استعماری است، کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی حق دخالت و نظارت ندارند.
طرح مسئله «مزیت نسبی» که ریکاردو در شرایط خاصی آن را مطرح کرده بود، در رابطه با عرضه و فروش محصولات کشاورزی مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده در جوامع سرمایه داری استعماری، بیشتر به یک شوخی و مزاح تلخ شبیه است تا یک نظریه اقتصادی؛ زیرا دول سرمایه داری استعماری (اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا) با پرداخت یارانه های هنگفت چند میلیارد دلاری به بخش کشاورزی داخلی و با اجرای برنامه های بخشودگی مالیاتی در مورد شرکتها و سازمانهای صادرکننده کالاهای صنعتی و کشاورزی خود، در عمل بر سر راه فروش محصولات صنعتی و کشاورزی مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده عضو سازمان تجارت جهانی موانع جدی ایجاد کرده اند و در مورد واردات و صادرات کالاها برنامه خاص خود را بر حسب منافع خاص خودشان اجرا می کنند. گفتنی است که تبادل کالا و سرمایه در میان اعضای یک اتحادیه منطقه ای (مانند اتحادیه اروپا نیز مشمول مقررات سازمان تجارت جهانی نیست.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
برنامه خصوصی سازی اقتصاد به منظور ایجاد پایگاه اجتماعی - اقتصادی وابسته و پیوسته در هر مستعمره یا سرزمین مورد تهاجم با توجه به ساختار اجتماعی و اقتصادی همان جامعه اجرا شده و می شود.
در روند کنونی جهانی شدن و جهانی سازی، سرمایه داری نیز همان برنامه و طرح سابق در لباس و چهره تازه و زیر عنوان دمکراسی اقتصادی شرکت مردم در اقتصاد و ... دنبال می شود و در حال اجراست موفقیت سازمان تجارت جهانی در استقرار سلطه اقتصادی (کالایی و سرمایه ای) در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده، منوط و موکول به وجود و قدرت یابی یک بخش خصوصی فعال و گسترده است تا سرمایه داری استعماری بتواند با همکاری طبقه ای مرکب از سرمایه داران تجاری و صنعتی وابسته) برنامه های خود را اجرا کند. در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده که در آنها شیوه تولید مستعمراتی، شیوه تولید مسلط است، بر خلاف جوامع سرمایه داری استعماری که قدرت سیاسی و مالی حاکمیت و مالکیت در اختیار سرمایه صنعتی است، اینها در دست سرمایه های بزرگ تجاری قرار دارد. در این سرزمینها طبقات حاکم و مالک و طبقه جدید که هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی حضور دارند تنها در پی حفظ قدرت، ثروت و منافع طبقاتیند و سرمایه داری ملی صنعتی زیر فشار کالاهای وارداتی و سرمایه های خارجی، ضعیف و ناتوان شده و انگیزه و قدرت صنعتی کردن کشور و رقابت با کالاها و سرمایه های خارجی را ندارد و در بسیاری از موارد به واردکننده و توزیع کننده و شریک صنایع خارجی در تولیدات تبدیل شده است. بخش خصوصی که در بسیاری از موارد خواستها و منافع خود را از راه سازمانهای بخش دولتی تأمین می کند راهگشای کالاها و سرمایه های دول سرمایه داری استعماریست و به این سبب تشکیل، توسعه و تقویت آن در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده، به وسیله صاحب نظران اقتصادی و سیاستمداران در دول سرمایه داری استعماری تشویق و راهنمایی می شود.
بیشتر بخوانید : آشنایی با آیات اقتصادی قرآن کریم
پایه دیگر جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری در دوران ما، تلاش دول سرمایه داری استعماری برای تسلط عملی و قانونی بر منابع عمده نفت و گاز جهان است. با سلطه بر منابع گاز و نفت جهان، دول سرمایه داری استعماری توانسته و با تثبیت و قانونی و دایمی کردن آن خواهند توانست نه تنها صنایع خود را از نظر فنی و مالی تقویت و ساماندهی کنند و به اقتصاد خود رونق و ثبات ببخشند، بلکه می توانند در زندگی اقتصادی و به دنبال آن در زندگی سیاسی و فرهنگی مستعمرات و کشورهای عقب مانده به نظارتها و دخالتهای خود ادامه دهند.
بی سلطه بر منافع نفت و گاز جهان، سازمان تجارت جهانی و بخش خصوصی در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده قادر به انجام برنامه های دول سرمایه داری استعماری نخواهند بود. تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق و کوشش آن دولت برای ایجاد پایگاههای مطمئن در آسیای مرکزی و کشورهای حاشیه دریای خزر نیز بخشی از برنامه جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری است.
در مورد سلطه کشورهای سرمایه داری استعماری بر منافع نفت و گاز جهان باید افزود که مخالفت آمریکا با ورود ایران به سازمان تجارت جهانی و اشتیاق فراوان اتحادیه اروپا به پیوستن ایران به این سازمان، به تلاشهای این دو رقیب برای سلطه بر منابع نفت و گاز ایران مربوط می شود. اگر ایران وارد این سازمان شود، سرمایه های اروپایی در ایران قدرت بیشتری خواهند یافت و زمزمه خصوصی کردن منابع نفت و گاز ایران به صورت جدی مطرح خواهد شد و بر توان اقتصادی اروپا در برابر امریکا افزوده خواهد شد درحالی که دولت امریکا نیز می خواهد تا زمانی که خود نتوانسته بر منابع نفت و گاز ایران مسلط شود آن را از دست رقیب دور نگهدارد. اختلاف این دو شریک بر سر سهم است. به محض آنکه بر سر سهم غارت از اقتصاد ایران توافق حاصل شود، مخالفتها نیز پایان خواهد یافت.
در توضیح رابطه اقتصادی - اجتماعی ایران با جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری امپریالیسم سرمایه داری) باید یادآوری کرد که با ادامه خصوصی سازی در اقتصاد که مقدمات توسعه آن با خصوصی سازی در فرهنگ و بهداشت نیز فراهم شده و با کوشش برای جلب سرمایه های خارجی، کشور ما به سوی پذیرش سلطه و حاکمیت و مالکیت دول سرمایه داری استعماری کشانده می شود و اگر ایران وارد سازمان تجارت جهانی شود، این سلطه، قطعی و قانونی هم خواهد شد. گویا فراموش می شود که سرمایه داری جهانی، چنان که با بررسی دقیق تاریخ روشن می شود، در مستعمرات همکار و شریک نمی خواهد، بلکه مطیع و تابع می خواهد. مراد از این یادآوری، داوری درباره نیت و خواست درونی افراد در مراتب و مناصب گوناگون نیست و نمی تواند باشد، بلکه منظور توجه دادن به پیامدها و آثار تصمیمات و هشدار در مورد فاجعه ای است که شوربختانه برخی به دنبال آنند.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
در زمینه ورود ایران به سازمان تجارت جهانی باید گفت در صورتی می توان به این بحث و بررسی به صورت علمی و دقیق پرداخت که روشن شود شیوه تولید مسلط در ایران چیست تا بتوان در جهت حفظ منافع اکثریت مردم محروم و زحمتکش ایران و در جهت بدست آوردن استقلال اقتصادی بر پایه صنعتی کردن کشور و خروج از وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام و گاز طبیعی برنامه ای ارائه کرد.
آیا بی شناخت شیوه تولید مسلط در ایران می توان واکنش اقتصاد و جامعه ما را در رویارویی با شیوه تولید سرمایه داری جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری که دنباله همان امپریالیسم سرمایه داریست تعیین یا پیش بینی کرد؟
با پیروزی انقلاب اسلامی، تغییرات با ارزشی در زمینه فرهنگ و سیاست رخ داد، اما شیوه تولید و نظام اقتصادی ایران تغییر نیافت و همان شیوه تولید پیشین در اساس و اصول ادامه یافت و منجر به تشکیل طبقه جدید در ایران شد.
جامعه ما سالهاست که در معرض جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری قرار داشته و دارد و اکنون نیز با همان امپریالیسم سرمایه داری با همان جهانی شدن و جهانی سازی با سابقه سرمایه داری در لباس جدیدی روبه روست. در اهداف جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری مبنی بر غارت منابع طبیعی و حاصل کار زحمتکشان بدنی و فکری ایران تغییری پدید نیامده است؛ آنچه تغییر کرده آرایش ظاهری است بدین صورت که به جای امپریالیسم سرمایه داری از جهانی سازی و جهانی شدن، بی به کار بردن پسوند سرمایه داری سخن در میان انداخته اند.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بی سلطه بر منافع نفت و گاز جهان، سازمان تجارت جهانی و بخش خصوصی در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده قادر به انجام برنامه های دول سرمایه داری استعماری نخواهند بود. تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق و کوشش آن دولت برای ایجاد پایگاههای مطمئن در آسیای مرکزی و کشورهای حاشیه دریای خزر نیز بخشی از برنامه جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری است.
در مورد سلطه کشورهای سرمایه داری استعماری بر منافع نفت و گاز جهان باید افزود که مخالفت آمریکا با ورود ایران به سازمان تجارت جهانی و اشتیاق فراوان اتحادیه اروپا به پیوستن ایران به این سازمان، به تلاشهای این دو رقیب برای سلطه بر منابع نفت و گاز ایران مربوط می شود. اگر ایران وارد این سازمان شود، سرمایه های اروپایی در ایران قدرت بیشتری خواهند یافت و زمزمه خصوصی کردن منابع نفت و گاز ایران به صورت جدی مطرح خواهد شد و بر توان اقتصادی اروپا در برابر امریکا افزوده خواهد شد درحالی که دولت امریکا نیز می خواهد تا زمانی که خود نتوانسته بر منابع نفت و گاز ایران مسلط شود آن را از دست رقیب دور نگهدارد. اختلاف این دو شریک بر سر سهم است. به محض آنکه بر سر سهم غارت از اقتصاد ایران توافق حاصل شود، مخالفتها نیز پایان خواهد یافت.
در توضیح رابطه اقتصادی - اجتماعی ایران با جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری امپریالیسم سرمایه داری) باید یادآوری کرد که با ادامه خصوصی سازی در اقتصاد که مقدمات توسعه آن با خصوصی سازی در فرهنگ و بهداشت نیز فراهم شده و با کوشش برای جلب سرمایه های خارجی، کشور ما به سوی پذیرش سلطه و حاکمیت و مالکیت دول سرمایه داری استعماری کشانده می شود و اگر ایران وارد سازمان تجارت جهانی شود، این سلطه، قطعی و قانونی هم خواهد شد. گویا فراموش می شود که سرمایه داری جهانی، چنان که با بررسی دقیق تاریخ روشن می شود، در مستعمرات همکار و شریک نمی خواهد، بلکه مطیع و تابع می خواهد. مراد از این یادآوری، داوری درباره نیت و خواست درونی افراد در مراتب و مناصب گوناگون نیست و نمی تواند باشد، بلکه منظور توجه دادن به پیامدها و آثار تصمیمات و هشدار در مورد فاجعه ای است که شوربختانه برخی به دنبال آنند.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
در زمینه ورود ایران به سازمان تجارت جهانی باید گفت در صورتی می توان به این بحث و بررسی به صورت علمی و دقیق پرداخت که روشن شود شیوه تولید مسلط در ایران چیست تا بتوان در جهت حفظ منافع اکثریت مردم محروم و زحمتکش ایران و در جهت بدست آوردن استقلال اقتصادی بر پایه صنعتی کردن کشور و خروج از وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام و گاز طبیعی برنامه ای ارائه کرد.
آیا بی شناخت شیوه تولید مسلط در ایران می توان واکنش اقتصاد و جامعه ما را در رویارویی با شیوه تولید سرمایه داری جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری که دنباله همان امپریالیسم سرمایه داریست تعیین یا پیش بینی کرد؟
با پیروزی انقلاب اسلامی، تغییرات با ارزشی در زمینه فرهنگ و سیاست رخ داد، اما شیوه تولید و نظام اقتصادی ایران تغییر نیافت و همان شیوه تولید پیشین در اساس و اصول ادامه یافت و منجر به تشکیل طبقه جدید در ایران شد.
جامعه ما سالهاست که در معرض جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری قرار داشته و دارد و اکنون نیز با همان امپریالیسم سرمایه داری با همان جهانی شدن و جهانی سازی با سابقه سرمایه داری در لباس جدیدی روبه روست. در اهداف جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری مبنی بر غارت منابع طبیعی و حاصل کار زحمتکشان بدنی و فکری ایران تغییری پدید نیامده است؛ آنچه تغییر کرده آرایش ظاهری است بدین صورت که به جای امپریالیسم سرمایه داری از جهانی سازی و جهانی شدن، بی به کار بردن پسوند سرمایه داری سخن در میان انداخته اند.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بیشتر بخوانید :
اقتصاد بی فرهنگ و فرهنگ بی اقتصاد
از مقاومت اقتصادی تا اقتصاد مقاومتی
رابطه دین و اقتصاد
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}