در حوزه تهران، تعلیم همه‌ی علوم متداول در سائر حوزه‌ها مانند ادبیات، فقه و اصول، فلسفه و تفسیر قرآن معمول بود و علمای برجسته‌ای در این زمینه‌ها به تدریس و پژوهش مشغول بوده‌اند.

تعداد کلمات: 2400 کلمه / تخمین زمان مطالعه:9 دقیقه

نویسنده: سیّد عباس رضوی 
 
در حوزه تهران، تعلیم همه‌ی علوم متداول در سائر حوزه‌ها مانند ادبیات، فقه و اصول، فلسفه و تفسیر قرآن معمول بود و علمای برجسته‌ای در این زمینه‌ها به تدریس و پژوهش مشغول بوده‌اند.
 

 ادبیات

ملامحمد هزارجریبی، مشهور به سیبویه (متوفی 1298) استاد برجسته‌ی ادبیات عرب بود. (1) شیخ علی استرآبادی (متوفی 1315)، فقیه و دانشمند برجسته، کتاب البُرد لیمانی فی الفاظ المعانی را تألیف کرد. (2) حاج میرزا ابوالفضل تهرانی (3) از شاگردان میرزای شیرازی، علاوه بر مقامات علمی، استاد مسلّم ادبیات عرب نیز بود و حاج ملاعلی کنی در 1300 که حاج میرزا ابوالفضل عازم سفر به عتبات و ادامه‌ی تحصیل در آنجا بود، وی را مجتهد در همه‌ی علوم و بی نیاز از مهاجرت به عراق خوانده بود. وی در 1310 به تهران بازگشت و به تدریس علوم دینی مشغول شد. (4) از وی دیوان شعری به عربی مانده که محدث ارموی آن را تصحیح و در 1369 منتشر کرده است. محمدحسین گرکانی معروف به شمس العلما و ملقب به جناب (متوفی بعد از 1353)، از شاگردان حوزه‌ی درسی میرزای آشتیانی و ملاعلی کنی و حاج میرزا ابوالفضل تهرانی و صاحب اجازه از آنان، (5) در ادبیات عرب و نیز فارسی سرآمد بوده و چند اثر در این زمینه تألیف کرده است مانند ابداع البدایع در علم بدیع که بسیار بدیع و همراه با مثال‌های شیرین تنظیم شده، ونور الحدقة ونور الحدیقة در علم عروض. از وی بیش از سه هزار بیت شعر فارسی و عربی باقی مانده است. (6) از استادان متأخر ادبیات باید از غلامحسین خیری دامغانی، محمدعلی ادیب تهرانی، و باقربن محمد رفیع طهرانی معزّی نام برد. آقابزرگ طهرانی همراه حدود بیست طلبه‌ی دیگر مطوّل را در مدرسه‌ی مروی نزد شیخ باقر معزی طهرانی خواند. (7)

حوزه‌ی تهران علاوه بر ادبیات عرب، در ادبیات فارسی نیز منشأ خدمات مهمی بود است؛ شیخ حسن تنکابنی از علمای قرن سیزدهم، در شعر و ادبیات فارسی مهارت داشت. (8) میرزا مصطفی آشتیانی، معروف به افتخارالعلماء (متوفی 1327)، فرزند میرزاحسن آشتیانی، فردی ادیب بود و تخلص صهبا داشت و منظومه‌ی افتخار نامه‌ی حیدری را در شرح حوادث خلافت على (علیه السلام) و بر وزن شاهنامه در 18000 بیت سرود. (9) از دیگر دانش آموختگان مشهور در ادب فارسی در حوزه‌ی تهران، خوشدل تهرانی، شاعر دوره‌ی مشروطه و طلبه‌ی مدرسه‌ی مروی، سید عبدالرحیم خلخالی (متوفی 1361) و سیدنصرالله تقوی (10) بودند.

 

 فقه و اصول فقه

حوزه‌ی علمیه‌ی تهران در فقه و اصول عمدتاً تحت تأثیر حوزه‌ی نجف و تا حدی اصفهان بوده است و دانش آموختگان نزد علمای برجسته‌ی عتبات مانند شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی و میرزای شیرازی، پس از بازگشت به تهران، میراث علمی استادان خود را به طلاب منتقل می‌کردند و به تألیف و تحقیق در موضوعات فقهی و اصولی می‌پرداختند. محمدجعفر استرآبادی معروف به شریعتمدار، از مراجع بزرگ شهر، کتاب موالد العوائد را در قواعد اصولی در چهل هزار سطر و موالید الاحکام را در احکام فقهی بر پایه‌ی مذهب شیعه و چهار مذهب فقهی معروف اهل سنت نوشت. (11) فرزندش شیخ علی استرآبادی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر، نیز از فحول فقهای تهران بود که آقابزرگ افزون بر هفتاد اثر او را برشمرده است. (12) فرزند علی بن محمد جعفر شریعتمدار، عبدالنبی استرآبادی (متوفی 1340) نیز از فقیهان و مراجع تهران بود. (13)

محمدحسن آشتیانی (متوفی 1319) و فرزندان وی نیز از استادان فقه و اصول حوزه‌ی تهران بودند. وی از شاگردان خاص شیخ انصاری و نخستین عالمی بود که به طور گسترده اندیشه‌های اصولی شیخ مرتضی انصاری را در ایران نشر داد (14) و احتمالاً از همین رو وی ناشر اصول فقه به سبک نوین در تهران شمرده شده است. (15) حلقه‌ی درس وی یکی از گسترده ترین و پربارترین حلقه‌های درسی حوزه‌ی تهران بود و صدها فقیه و مجتهد در درس او شرکت می‌کردند. (16) حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی نیز یکی دیگر از شاگردان برجسته‌ی شیخ انصاری و نویسنده‌ی تقریرات درس اصول او بود که در تهران کرسی تدریس مهمی داشت. (17) فرزندش، حاج میرزاابوالفضل تهرانی نیز در سیاق همین فقیهان بزرگ در خور ذکر است.

از فقهای بزرگ دیگر این دوره باید از آخوند ملاکاظم (متوفی 1272)، (18) حاج ملاعلی کنی و ملانظر علی طالقانی (متوفی 1306) نام برد. از دیگر مدرّسان برجسته‌ی فقه و اصول، سیدعبدالکریم لاهیجی (متوفی 1323) شاگرد برجسته‌ی مرتضی انصاری بود که پس از بازگشت از نجف با تأکید شیخ انصاری و پیگیری‌های حاج ملاعلی کنی، به تدریس در مدرسه‌ی مروی مشغول شد.

سیدابراهیم بن سیدعلی اصغر حسینی تهرانی، شاگرد میرزای شیرازی، و فرزندش سیدمحمدصادق تهرانی نیز از مدرّسان برجسته‌ی فقه بودند. (19) شیخ فضل الله نوری (متوفی 1327)، از شاگردان میرزای شیرازی در سامرا، مدرس برجسته و فقیه صاحب نظر حوزه‌ی تهران بود. مجلس درس او سخت مورد استقبال و مایه‌ی مباهات شاگردان او بود و مجتهدان بسیاری پای درس او می‌نشستند. (20)

از مراجع و فقهای معاصر شیخ فضل الله نوری، سیدجمال الدین افجه‌ای (متوفی حـ 1330) بود که سپیده دمان در خانه‌ی خود تدریس می‌کرد و پدر آقابزرگ طهرانی نیز تبرکاً در این جلسات حضور می‌یافت. (21) شیخ عبدالنبی نوری نیز مدرّس برجسته‌ی فقه و اصول بود و برخی او را در دانش‌های عقلی و نقلی اعلم علما در شهر تهران شمرده‌اند. (22) از شاگردان مشهور او آخوند ملاعلی همدانی (متوفی 1357 ش) بود، که پس از تأسیس حوزه‌ی علمیه قم به این شهر رفت و از مدرسان ممتاز این حوزه شد و پس از چند سال به همدان بازگشت و قریب پنجاه سال در این شهر به تدریس و خدمات دینی پرداخت و سال‌های طولانی زعیم دینی این شهر بود.

شیخ محمدرضا تنکابنی (متوفی 1345 ش) از شاگردان سیدمحمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی، پس از بازگشت از نجف به تدریس فقه و اصول در سطح و خارج پرداخت. در حوزه‌ی تهران چنین شهره بود که او آرا و سخنان تازه‌ی اصولی آخوند خراسانی را به ایران آورده است. (23) وی یکی از چهار روحانی بزرگی بود که در دوره‌ی اعمال فشار بر عالمان دینی و ممنوعیت پوشش روحانی، در تهران مجاز به استفاده‌ی علنی از لباس ویژه‌ی روحانیان بود. در میان فرزندان روحانی او، محمدتقی فلسفی، واعظ مشهور، شهرت بیشتری دارد. (24)

از استادان مشهور و پرفضل فقه و اصول در حوزه‌ی تهران در عصر پهلوی، سیدصدرالدین بن حسین جزایری شوشتری (متوفی 1386) از نوادگان سید نعمت الله جزایری (25) بود. وی پس از تحصیلات عالیه در مشهد و نجف و کربلا به تهران آمد و در مسجد بازار عباس آباد به اقامه‌ی نماز جماعت و تدریس پرداخت. (26)

شیخ محمدتقی آملی (متوفی 1391/1350ش)، شاگرد شیخ عبدالنبی نوری و میرزاحسن کرمانشاهی در تهران و سپس شاگرد آقاضیاء عراقی و میرزای نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی در نجف و نیز بهره مند از ارشادات سیدعلی قاضی طباطبائی، از وجوه علمای جامع تهران در این دوره بود. وی سطح و خارج فقه و اصول و نیز فلسفه تدریس می‌کرد. کتاب مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی از تألیفات فقهی مشهور اوست. (27)

از فقهای بزرگ و صاحب رساله‌ی تهران در دوره‌ی پهلوی دوم، سیداحمد خوانساری (متوفی 1363 ش) (28) برآمده از حوزه‌های اصفهان، نجف و قم و از برجسته ترین شاگردان حائری در اراک و قم بود. وی در دوره‌ی مرجعیت عامه‌ی آیت الله بروجردی و با صوابدید ایشان در 1330 ش، از قم به تهران آمد. حلقه‌ی درس فقه و اصول او در مسجد سیدعزیزالله بازار، که پیشنماز آن نیز خود او بود، تشکیل می‌شد و فضلای بسیاری در درس او شرکت می‌کردند. کتاب جامع المدارک فی شرح مختصر النافع از تألیفات پرارزش اوست. (29)

 

تفسیر

فعالیت‌های حوزه‌ی تهران در زمینه‌ی تفسیر قرآن، چندگونه نمودار شده است: تالیف کتاب‌های تفسیر، تدریس علم تفسیر و علوم قرآنی برای طلاب، و تشکیل جلسات عمومی تفسیر قرآن که مردم عادی هم امکان استفاده از این جلسات را داشته‌اند. سابقه‌ی توجه به تفسیر قرآن در حوزه‌ی تهران به نخستین دهه‌های تشکیل این حوزه می‌رسد. مولی محمدرضا همدانی (متوفی 1247) تفسیری به نام الدّر النظیم فی تفسیر القرآن الکریم داشته است. (30) محمد جعفر استرآبادی شریعتمدار از مدرّسان و مفسران پرکار حوزه‌ی تهران بود. برخی از آثار قرآنی او عبارت‌اند از: دلائل المرام فی تفسیر آیات الاحکام، (31) حاشیه بر تفسیر بیضاوی، (32) مظاهر الاسرار و مشکلات القرآن. (33) فرزندش شیخ علی شریعتمدار نیز چندین اثر تفسیری دارد. (34)

میرزامحمدعلی دربندی، مشهور به کاظم بگ هم تفسیری موسوم به مفتاح کنوز القرآن (سن پترزبورگ 1276) در کشف آیات قرآن داشته که آن را به نام ناصرالدین شاه نوشته است. فعالیت‌های حوزه‌ی تهران در زمینه‌ی تفسیر قرآن، چندگونه نمودار شده است: تالیف کتاب‌های تفسیر، تدریس علم تفسیر و علوم قرآنی برای طلاب، و تشکیل جلسات عمومی تفسیر قرآن که مردم عادی هم امکان استفاده از این جلسات را داشته‌اند.(35) شیخ مولی آقاتهرانی (زنده در 1294) از مفسران حوزه‌ی تهران بود. کتاب مفصّل البیان فی علم القرآن از آثار اوست. این کتاب در واقع ترجمه و شرح مجمع البیان ابوعلی طبرسی است. (36)

حاج ملاعلی کنی نیز کتاب ایضاح المتشابهات را در مشکلات تفسیر قرآن نوشت. در همین زمینه ملامحمدتقی کاشانی (متوفی 1321) نیز کتاب توضیح الآیات را تألیف کرد. (37) در همین سال‌ها، سیدمحمدعلی شاه عبدالعظیمی (متوفی 1334) کتاب منتخب التفاسیر را تألیف کرد. (38) شیخ محمود تهرانی نیز کتاب خلاصة التفاسیر (تهران 1352) را نوشت. وی در صفحه‌ی مقابل هر صفحه از آیات قرآن، تفسیر آن را درج کرد (39) که کاری نو به شمار می‌رفت. سیدعلی لاریجانی حائری (متوفی 1353) از شاگردان میرزای شیرازی، در 1312، تفسیری به فارسی به نام مُقتَنَیات الدُرَر و مُلتَقَطات الثَّمَر نوشت که در دوازده مجلد در سال‌های 1377-1381 به چاب رسید. (40) در همین سال‌ها، جعفر لنکرانی (متوفی 1322)، شاگرد میرزای نائینی، و میرزا احمد یمینی (متولد 1320) نیز جلسات درس تفسیر داشتند. (41) آیت الله محمدعلی شاه آبادی (متوفی 1369) نیز از علمای قرآن پژوه تهران بود و کتاب القرآن و العربة از آثار قرآنی اوست. (42) میرزامحمدمهدی الهی قمشه‌ای (متوفی 1393)، افزون بر تدریس حکمت و فلسفه، درس تفسیر قرآن نیز داشت. (43) وی حواشی سودمندی بر تفسیر ابوالفتوح رازی نوشته است. (44) میرزا ابوالحسن شعرانی (متوفی 1393/ 1352 ش) نیز علاوه بر تدریس فقه و کلام و علوم دیگر، قرآن پژوه برجسته‌ی حوزه‌ی تهران بود. وی علاوه بر جلسات تفسیر، که متن آن مجمع البیان بود، در حوزه‌های گوناگون علوم قرآنی چون شرح مفاهیم و احیای آثار قرآنی کوشش‌های فراوانی کرده است. مهم ترین کار او در این زمینه‌ی تصحیح کتاب تفسیر ابوالفتوح رازی و نوشتن تعلیقات بر آن و تألیف نثر طوبی در شرح واژه‌های قرآنی بوده است. سیدمحمدکاظم عصار تهرانی (متوفی 1394/ 1353ش) دیگر استاد حکمت حوزه‌ی تهران نیز مطالعات قرآنی فراوانی داشته و تفسیر سوره‌ی حمد وی به عنوان «تفسیر قرآن کریم» که در فاصله‌ی 1315 تا 1317 ش صورت گرفته در مجموعه‌ی آثار عصار به همت سید جلال الدین آشتیانی به چاپ رسیده است. (45) دیگر مفسر برجسته‌ی حوزه‌ی تهران، سید کاظم گلپایگانی از شاگردان میزز حائری بود. (46)

از جلسات تفسیر قرآن که در دهه‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی (1357 ش) در دانشگاه‌ها و مساجد برای استفاده‌ی عام تر برگزار می‌شد، جلسات تفسیر مرتضی مطهری (شهادت در 1358 ش) و سیدمحمود طالقانی (متوفی 1358 ش) بود. در همین سال‌ها میرزامحمد ثقفی (متوفی 1405)، (47) از شاگردان عبدالکریم حائری یزدی و سیدابوالحسن اصفهانی، تفسیری فارسی به نام روان جاوید نوشت که اولین بار با تقریظ ابوالحسن رفیعی قزوینی منتشر شد.

 

دانش‌های دیگر

در حوزه‌ی تهران، مانند بسیاری از حوزه‌های علمی شیعی، در کنار علوم مختلف دینی، دانش‌های کاربردی مانند طب و ریاضیات و جبر و مقابله و هیئت نیز تدریس می‌شده است. یکی از مدرّسان برجسته‌ی ریاضی ملاعلی محمد اصفهانی، معروف به غیاث الدین جمشید ثانی (متوفی 1293) عالم و ریاضیدان برجسته‌ی حوزه‌ی اصفهان، بود که در 1274 به دعوت علی‌قلی میرزا اعتضادالسلطنه، وزیر علوم، برای تدریس ریاضی در دارالفنون به تهران آمد. او در موضوعات خواص اعداد، لگاریتم و کیمیا کتاب‌هایی نوشت. تکملة العیون او در جبر ومقابله مشهور است. (48)

میرزا لطفعلی صدرالافاضل (متوفی 1310)، دانش آموخته‌ی مدرسه‌ی سپهسالار و شاگرد ابوالحسن جلوه و شیخ علی نوری، در هندسه و اسطرلاب ونجوم مهارت داشت. (49) ابوالقاسم نائینی معروف به سلطان الحکماء (1322-1245) در مدرسه‌ی دارالفنون طب تدریس می‌کرد. نائینی پزشک ویژه‌ی ناصرالدین شاه نیز بود و کتابی نیز به نام ناصر الملوک در طب نوشت (50) میرزامحمدجواد نهاوندی (متوفی 1332 یا 1334)، مشهور به جهان بخش، از علمای هیوی و ریاضیدان به شمار می‌رفت. وی در فقه و اصول شاگرد میرزامحمدحسن آشتیانی، و در ریاضیات شاگرد میرزاعبدالرحیم نهاوندی بود. وی که چند سالی مسئولیت تنظیم و تهیه‌ی تقویم را برعهده داشت، صاحب تألیفاتی نیز در اعداد، نجوم و زیج بوده است. (51) میرزا ابراهیم زنجانی (متوفی 1351)، فقیه، حکیم و ریاضیدان، شاگرد میرزامحمدحسن آشتیانی در علوم نقلی و شاگرد میرزا ابوالحسن جلوه در علوم عقلی و استاد ریاضیات بود و در مدارس امامزاده زید و منیریه تدریس می‌کرد. وی علاوه بر تألیف چند کتاب در ریاضیات و فقه، کتابی نیز در ردّ فرقه‌ی بابیه نوشت و سال‌های پایانی را در زنجان سپری کرد. (52) میرزامحمدطاهر تنکابنی (53) (متوفی 1360 /1320ش) علاوه بر علوم عقلی و نقلی در علوم ریاضی و طب تبحر داشت و چندین دوره کتاب قانون را تدریس کرد و حواشی مفیدی بر آن نوشت که در کتابخانه‌ی مجلس موجود است. (54) سید حسن طبیب چپرسری (متوفی 1360) دانش آموخته‌ی محضر جلوه و سیدمحمدتقی تنکابنی در طب چیره دست بود و به زبان‌های عربی و فرانسه تسلط داشت، کتاب الامراض و علم شیمی یا صنایع شیمی، از تألیفات اوست. (55) میرزاحبیب الله عراقی تهرانی، مشهور به ذوالفنون تهرانی (متوفی 1367) از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی و فاضل شربیانی و میرزا خلیل تهرانی، استاد ریاضیات بود و در جبر و هندسه و هیئت و اسطرلاب تبحر بسیار داشت و محمدحسین کیشوان، شیخ محمد سماوی، شیخ اسماعیل تهرانی و شیخ ابوالحسن شعرانی از شاگردان او به شمار می‌روند. (56) شیخ محمدتقی آملی، کتاب‌های خلاصة الحساب شیخ بهائی، فارسی هیات قوشچی، شرح چغمینی و شرح بیست باب مظفر و تحریر اقلیدس را در گروه کتاب‌های درسی دوران تحصیل خود برشمرده است، (57) میرزا مهدی آشتیانی (متوفی 1372) و میرزا احمد آشتیانی (متوفی 1395) نیز در علم ریاضیات استاد بودند. ابوالحسن شعرانی نیز استاد طب قدیم و ریاضیات بود و به سفارش سید حسن مدرس در مدرسه‌ی سپهسالار تدریس ریاضیات می‌کرد و کتاب قانون بوعلی و شرح اسباب در طب قدیم از کتب تدریسی او بود. حسن حسن زاده‌ی آملی طب و نجوم قدیم را از وی آموخته است. (58)


 

پی نوشت‌ها:
1. امین، ج 10، ص 91.
2. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 4، ص 1364.
3. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «تهرانی، حاج میرزا ابوالفضل».
4. عبرت نائینی، ص 106-108.
5. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 2، ص 508.
6. عاقلی، ج 2، ص 1210.
7. آقابزرگ طهرانی، طبقات نقباء، قسم 1، ص 210-211؛ محقق، ص 374.
8. حسینی اشکوری، ج 1، ص 227.
9. حرز الدین، ج 3، ص 1312؛ آشتیانی، ص 15؛ نیز ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «حمله‌ی حیدری».
10. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «سید عبدالرحیم، خلخالی»، «تقوی، سیدنصرالله».
11. آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 1 ص 255.
12. همان: نقباء، قسم 4، ص 1361-1364.
13. همان، قسم 3، ص 1243.
14. امین، ج 5، ص 37.
15. ر. ک. اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 204.
16. ر. ک. تبریزی خیابانی، ص 379؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 655-657.
17. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «تهرانی، ابوالقاسم».
18. اعتماد السلطنه، 1363 ش، ص 240.
19. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 1918.
20. انصاری، ص 35-36.
21. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 315-316.
22. ر. ک. حسن زاده آملی، ص 196.
23. فلسفی، ص 31، 54؛ فقیه پارسا، دفتر 1، ص 13.
24. فقیه پارسا، دفتر 1، ص 14.
25. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «جزایری، سید نعمت الله».
26. شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ص 237-239.
27. آملی، ص 27-30؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 637-638.
28. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «خوانساری، سید احمد».
29. ریحان یزدی، ص 490؛ انصاری قمی، ص 78-81.
30. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 8، ص 83.
31. همان، ج 8، ص 252.
32. همان، ج 6، ص 41.
33. همو، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 256.
34. ر. ک. همان: نقباء، قسم 4، ص 1363.
35. همو، الذریعة، ج 21، ص 345.
36. همو، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 152؛ همو، الذریعة، ج 21، ص 370.
37. همو، الذریعة، ج 7، ص 220.
38. ر. ک. همان، ج 22، ص 386.
39. همان، ج 7، ص 220.
40. همان، ج 22، ص 35؛ همو، طبقات: نقباء، قسم 4، ص 1422.
41. شریف رازی، آثارالحجة، ج 2، ص 242-243، 245-246.
42. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 17، ص 59.
43. حسن زاده آملی، ص 232.
44. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 7، ص 95-96.
45. ر. ک. ص 305-559.
46. ر. ک. غفاری، ص 4.
47. درباره‌ی او ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «تهرانی، ابوالفضل».
48. اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ص 268؛ حبیب آبادی، ج 2، ص 553-554.
49. قزوینی، ج 8، ص 199.
50. حبیب آبادی، ج 4، ص 1248-1249.
51. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 318.
52. همان، قسم 1، ص 7-8.
53. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «تنکابنی، محمدطاهر».
54. حبیب آبادی، ج 7، ص 2301.
55. سمامی حائری، 1361 ش، بخش 1، ص 51-53.
56. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 355-356.
57. ر. ک. آملی، ص 20.
58. ر. ک. حسن زاده آملی، ص 134، 288.
منبع: عباس رضوی و [دیگران ...]؛  (1390)، حوزه‌‌ی علمیه (تاریخ، ساختار، کارکرد)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.






 

مطالب مرتبط
نگاهی به تاریخچه و دروس حوزه‌ی علمیه‌ی شیعه
مدارس حوزه‌ی علمیه‌ی تهران
اقدامات سیاسی حوزه‌ی علمیه‌ی نجف