مأموريت « خانه آزادی » چيست ؟






آمريكا از " خانه آزادي " و گزارشهاي آن به عنوان دست‌ آويزي براي رسيدن به اهداف ديگر خود استفاده مي‌كند.
" خانه آزادي " يك ماشين تبليغاتي است كه توسط " روزولت " به منظور آماده سازي افكار عمومي آمريكا براي جنگ ايجاد شد.
در آن زمان از روشنفكران غربي همچون روشنفكران فرانسوي استفاده شد و امروزه نيز با سازمان‌دهي رسانه‌هاي بين‌المللي براي آزادي اديان در چين انجام مي‌شود.
هم‌اكنون خانه آزادي توسط " جيمز ولسي "، رئيس سابق سازمان سيا، اداره مي‌شود.
ولترنت در بخشي از گزارش تحليلي خود از شبكه‌هاي آمريكايي نفوذ و جاسوسي، به "خانه آزادي " پرداخته كه آمريكا با توسل به آن از آزادي به عنوان دست‌آويزي براي رسيدن به اهداف ديگر خود استفاده مي‌كند.
سال 1941، جوامع مختلفي در ايالات متحده بوجود آمدند كه با مخالفت با انزوا و بي‌طرفي آمريكا موجب شدند تا اين كشور نيز در جنگ جهاني دوم دخالت كند.
از جمله اين جوامع عبارت بودند از: " حلقه آزادي " (Ring Of Freedom)، " جنگ براي آزادي " (Fight for Freedom) و " كميته دفاع از آمريكا با كمك به هم‌پيمانان " ( Committee to Defend America by Aiding Allies).
كمي قبل از حمله عليه " پرل هاربر " (Pearl Harbor)، اين سازمان‌ها با حمايت محتاطانه كاخ سفيد شروع به پشتيباني يكديگر نمودند و در نهايت شعبه اصلي خود را در نيويورك بنا نهادند: " خانه آزادي ".
با مديريت "‌جورج فيلد "، خانه آزادي طي دوران جنگ در صدها راديو خبرپراكني فعاليت مي‌كرد، جزواتي را منتشر كرد و نمايشگاه‌هايي را براي كمك به تبعيديان و با هدف اجماع نژادي ميان نيروهاي مسلح، برگزار كرد.
به هر حال خانه آزادي، فعاليت‌هايش را تنها به سازمان‌دهي كمپين‌هايي با هدف جلب حمايت افكار عمومي براي جنگ محدود نكرد و همزمان بسيج صنعتي را از طريق يك گروه متخصصان و با هدف كمك به كاركنان و اتحاديه‌هاي بازرگاني، سازمان‌دهي كرد.
از سال 1943، خانه آزادي مراسم سالانه جايزه آزادي (1)را برگزار كرد كه اولين اين جوايز نيز به " والتر ليپمن " ( Walter Lippman)، بنيانگذار مكانيزم تبليغات و پروپاگانداي آمريكا،‌ اهدا شد كه بيست سال قبل از آن چنين مكانيزمي را سازمان‌دهي كرده بود.
اما فرانكلين روزولت سريعا كوشيد تا رقيب شكست خورده‌اش در انتخابات رياست جمهوري يعني " وندل ويلكي " ( Wendel Wilkie)، را متقاعد كند تا به عنوان نماينده ويژه روزولت به اقصي نقاط جهان سفر كند و بر شمار متحدان آمريكا بيافزايد.
بديهي است كه وندل ويلكي و "الانور روزولت " ( Eleanor Roosvelt)، تبديل به سخنگويان خانه آزادي شدند در حالي كه ويلكي تنها يك بار در سال 1944 در شوراي اجرايي اين سازمان حاضر شد.
در اكتبر 1945، خانه آزادي اقدام به گشايش خانه يا محلي براي سازمان‌هاي مختلف با نام " بناي يادبود ويلكي "، كرد و تسهيلات رايگاني براي "‌جامعه ملي ترقي مردمان رنگي " (for the Advancement of Colored People National Association)، " مجمع ضد افترا (ADL)، " شوراي بعناي بعريس "، " صندوق جهاني خدمات دانشجويي " و ديگر مجامع مشابه ارايه كرد.
در عين حال پس از پايان جنگ،‌ خانه آزادي منحل نشد، بلكه در راستاي مبارزات جديد كاخ سفيد به كار گرفته شد.
اين جامعه كمپين‌هايي را براي " طرح مارشال " و " ناتو " به منظور رفع استعمار امپراطوري‌هاي انگليس و فرانسه همچنين كمپين‌هايي عليه كمونيسم، اجرا كرد.
خانه آزادي بيشتر از هر سازمان ديگري شعار " ايالات متحده: سرزمين آزادي " را گسترش داد. در واقع با امكانات و تسهيلات خانه آزادي بود كه سال 1949، " كنگره آزادي فرهنگي "، عمليات بزرگ سيا براي جهت‌دهي افكار روشنفكران اروپاي غربي، شروع شد.

آزادي در خدمت آتلانتيسم (2)

در پايان دهه 1960، جورج فيلد بازنشسته شد و " لئونارد آر سوسمن " ( Leonard R.Sussman)، هدايت خانه آزادي را در دست گرفت. سوسمن كار دشوار دفاع از مداخله آمريكا در ويتنام را بر عهده داشت كه پس از وي نيز توسط " آر بروس مك‌كولم " ( R.Bruce McColm)(1988-19993)، " آدريان كاراتنيكي " (Adrian Karatnycky) ( 1993-1997)، " جيم دنتون " (Jim Denton) و " جنيفر ويندسور " (Jennifer Windsor) دنبال شد.
در سال 1982، هنگامي كه رئيس‌جمهور " رونالد ريگان "، " هيئت ملي دموكراسي " (NED)(3) را ايجاد كرد و اين سازمان مي‌توانست در برخي وضعيت‌هاي علني برخي فعاليت‌هاي سري سيا، به حفاظت بپردازد، خانه آزادي وارد يك مكانيزم جديد شد.
در حقيقت زماني كه " پاول ولفوويتز " (Paul Wolfowitz) و دوستان محافظه‌كارش تصميم گرفتند تا شبه‌نظاميان تروتسكايت‌ را نيز از احزاب سوسيال دموكرات آمريكا وارد سازمان‌هاي مختلف خودشان كنند ، هيئت ملي دموكراسي نيز از خانه آزادي حمايت مالي نمود و همزمان برنامه‌هاي همكاري مالي نيز توسط هيئت ملي دموكراسي انتخاب شد تا هرگونه ردپاي مداخله آمريكا پاك شود.
در ژانويه 1983 و در جريان رسوايي " ايران كنترا "، رونالد ريگان سيستم " ديپلماسي عمومي "(4) ايالات متحده را سازمان‌دهي مجدد كرد و در راس آن " شوراي امنيت ملي " به رياست والتر ريموند قرار گرفت.
شوراي امنيت ملي نيز كميته سرپرستي را سازمان‌دهي كرد كه شامل سوسمن به عنوان نماينده خانه آزادي، "لئو چرن " يك متخصص جنگ رواني و " اتو رايخ "( Otto reich) به عنوان دفتر عملياتي، مي‌شد.
در سال 1986، خانه آزادي، " ملوين لاسكي "( Melvin Lasky)، سردبير نشريات كنگره آزادي فرهنگي را اجير كرد كه وي نيز اقدام به افتتاح دفتري در لندن براي تنظيم و پخش مقالات سفارشي براي نشريات بين‌المللي كرد، بطوريكه نشرياتي مثل " انكونتر " ( Encounter)، كه از آن به بعد مديريت برنامه " تبادل " را بر عهده گرفت، توسط سازمان سيا تامين مالي مي‌شد.
نشريات سفارشي خانه آزادي در انگليس توسط " ديلي ميل "، " ديلي تلگراف " و " تايمز "، در جامايكا توسط " ديلي گلينر " و به ويژه در آمريكا توس " وال استريت ژورنال "،‌ منتشر شد.
در سال 1986، خانه آزادي برنامه خود براي آزادي اديان در دنيا را شروع كرد، در نتيجه اين عمليات، كميسيون مشورتي آزادي اديان، در سال 1998 ايجاد شد و اين بنياد همچنين گزارش‌هاي سالانه‌اي را در رابطه با آزادي اديان مي‌نويسد.(5)
سال 1988، خانه آزادي گروه كاري را در آمريكاي مركزي ايجاد كرد كه هدف آن توزيع اطلاعات در رابطه با " انقلاب ساندينيستا " بود. در اين موقعيت، اعضاي اتحاديه( AFL-CIO 6) وارد شوراي اجرايي خانه آزادي شدند كه اين امر استفاده از متخصصان بنياد ايجاد شده توسط اتحاديه بازرگاني يعني بنياد آمريكايي توسعه آزاد كارگري (AIFLD)، را براي سيا فراهم مي‌كرد.

آزادي در خدمت امپراطوري

در دهه 90، خانه آزادي فعاليت‌هاي خود را توسعه داد و دفاتري را در الجزاير، مجارستان، اردن، قراقستان، قرقيزستان، مكزيك، ازبكستان، لهستان، روماني، صربستان و اوكراين، گشود.
خانه آزادي همچنين قصد داشت دفتري را در نيجريه نيز باز كند كه بطور موقت از انجام آن منصرف شد.
خانه آزادي برنامه‌اي را هم با همكاري " كانون وكلاي آمريكا "، براي آموزش مخالفان حقوق بشري اروپاي شرقي و مركزي اجرا كرد كه دفتري تخصصي در زمنيه نفوذ و مداخله ايجاد كرد و اين دفتر نيز كار خود را از مدل موجود براي شركت دادن اتحاديه‌هاي بازرگاني و كارمندان در فعاليت‌هاي سري شروع كرد.
خانه آزادي، پشتيباني بنياد ملي دموكراتيك در امور بين‌الملل به سرپرستي " مادلين آلبرايت "، را نيز در اختيار داشت.
به اين ترتيب " كنسرسيوم راست‌گرايان "، " مركز بين‌المللي اتحاد " AFL-CIO، " جامعه بين‌المللي قضات زن " (IAWJ)، " مركز بين‌المللي خبرنگاران " (ICFJ)، كميته بين‌المللي نجات "(IRC) و " زن، قانون و توسعه بين‌الملل "(WLDI)، را براي انجام فعاليت‌هاي تعريف شده، بسيج كرد.
سال 1999، خانه آزادي "كميته صلح آمريكا در چچن " (ACPC)، را ايجاد كرد كه توسط " زبيگنيو برژينسكي " (Zbigniew Brzezinski) ، مشاور سابق شوراي امنيت ملي، " الكساندر هايگ "( AlexanderHaig) وزير سابق خارجه و " استفان جي سولارز " (Stephen J. Solarz)، نماينده سابق كنگره، اداره مي‌شد.
پس از اينكه شخصيت‌هاي مذكور مشغول به كار شدند، از گروه‌هاي "جهادي " در افغانستان عليه شوروي استفاده كردند.
سپس حمايت خود از بن‌لادن را افزايش داده و بطور مستقيم از جهاد بوسني و هرزگوين عليه قدرت كمونيستي بلگراد و چچن، حمايت كردند و هدفشان نيز كمك به فروپاشي فدراسيون روسيه و كنترل هيدروكربن‌هاي قفقاز بود.
در سال 2002، خانه آزادي با حمايت آژانس توسعه بين‌الملل ايالات متحده ( USAID)، در مجارستان نيز بوجود آمد كه بصورت يك سرويس اينترنتي براي سازمان‌هاي مردم نهاد ( NGO) اروپاي شرقي و مركزي با آدرس ngonet.org عمل مي‌كرد.
كمي بعدتر، خانه آزادي يك كمپين اعاده اعتبار را براي حزب راستگراي افراطي "آرنا " (ARENA)، اجرا كرد كه با شركت در " مجمع جهاني ضد كمونيست " مسئوليت اعدام‌هاي غيررسمي در السالوادور را بر عهده گرفت.
در نهايت اين تلاش‌ها نتيجه داد و " آنتونيو ساكا " رئيس‌جمهور السالوادور شد.
در نهايت، رئيس‌جمهور جورج بوش به خانه آزادي دستور داد تا گزارش سالانه‌اي را در رابطه با آزادي‌هاي اجتماعي و حقوق سياسي در سراسر جهان، آماده كند زيرا آمريكا قصد داشت تا از اين گزارش به عنوان مرجعي براي رد يا قبول مساعدت‌هاي توسعه‌اي در چارچوب " همكاري چالش هزاره " استفاده كند.
در چند سال اخير نيز " بيل ريچاردسون " (Bill Richardson) نماينده كنگره آمريكا، رهبري خانه آزادي را بر عهده گرفت.
وي شخصيتي خوش‌برخورد داشته و متخصص ديپلماسي موازي مي‌باشد و همچنين چهار بار براي دريافت جايزه صلح نامزد شد وي همچنين بطور همزمان معاون مادلين آبرايت در بنياد ملي دموكراتيك بود.
در عين حال ريچاردسون پس از انتخاب شدندش به عنوان فرماندار "نيومكزيكو "، از سمتش استعفا داد تا بتواند "جان كري " را در انتخابات رياست‌جمهوري سال 2004، ياري كند.
پس از ريچاردسون، جيمز ولسي،‌رييس سابق سيا و مبدع " كنگره ملي عراق "، جانشين وي شد.
در همين حال، شوراي اجرايي خانه آزادي يك راهنماي اطلاعاتي است.
گذشته از اين، افرادي كه هم‌اكنون در اين شورا حضور دارند، از جمله: " جي بريان آتوود " (J. Brian Atwood)، رئيس سابق بنياد ملي دموكراتيك و هماهنگ كننده سابق كمك‌هاي انسان‌دوستانه آمريكا، " توماس اس فولي "( Thomas S. Foley)، رئيس كميسيون سه جانبه، رئيس سابق هيئت اطلاعاتي رئيس‌جمهوري، " مالكوم فوربس " (Malcolm Forbes) از مجله فوربس، " تئودور فورستمن (Theodore Forstmann)، رئيس گروه " امريكا امپاور "، " ساموئل هانتيگتون، نظريه پرداز برخورد تمدن‌ها، " جين كركپاتريك "( Jeane Kirkpatrick)، سفير آمريكا در سازمان ملل حاضر در ژنو و عضو كميته مشورتي وزارت دفاع، " ديانا ويليرز(Diana Villiers)، همسر سفير جان نگروپونته، و سفير " مارك پالمر "، بنيانگذار كنسرسيوم سي‌ام‌اي براي كسب و نصب تجهيزات ديداري-شينداري در اروپاي شرقي.
همچنين بودجه خانه آزادي در سال 2002، به 14 ميليون دلار افزايش يافت.

توضيحات:

(1) از جمله كساني كه جايزه آزادي را دريافت كردند، عبارتند از: وينستون چرچيل، جورج سي مارشال، لوسيوس كلي، پاول هتري اسپك، ويلي براندت و جيم مونت.
(2) آتلانتيسم عبارتي است كه براي اشاره به سياست سلطه آمريكا با استفاده و يا تمايل به قدرت ناتو ( سازمان پيمان آتلانتيك شمالي)، و همچنين با انطباق با كشورهاي متحد، استفاده مي‌شود. هدف اين سياست حفظ هژموني آمريكا در تمامي زمينه‌هاي نظامي، سياسي و اقتصادي است.
(3) رجوع شود به مقاله مربو به هيئت‌ ملي دموكراسي.
(4) ديپلماسي عمومي، عبارت سياسي معادل پروپاگاندا يا تبليغات است.
(5) خانه آزادي، هم‌اكنون كمپيني را عليه چين، كوبا، مصر، ايران، نيجريه، فيليپين، سودان و ويتنام اجرا مي‌كند.
(6) گزارشاتي از وابستگي اين اتحاديه به سازمان جاسوسي آمريكا وجود دارد. رجوع شود به مقاله "AFL-CIO يا AFL-CIA "، نوشته پاول لاباريكو، منتشر شده در ولترنت.
منبع: خبرگزاری فارس