تفتیش عقاید در مسیحیت
به مجموعه اقداماتی که کلیسای کاتولیک از اواخر قرن دوازده میلادی تا اواسط قرن نوزدهم برای دستیابی به یکپارچگی اندیشه و عمل دینی انجام داد «تفتیش عقاید» یا «Inquisition» میگویند.
چکیده
به مجموعه اقداماتی که کلیسای کاتولیک از اواخر قرن دوازده میلادی تا اواسط قرن نوزدهم برای دستیابی به یکپارچگی اندیشه و عمل دینی انجام داد «تفتیش عقاید» یا «Inquisition» میگویند. این اقدامات طیف گستردهای داشتند؛ از تلاش برای اقناع فکری مخالفان تا انتشار لیست کتابهای ممنوعه و بازجویی و محاکمه و مجازات بدعتگذاران مسیحی.
تعداد کلمات 1101 تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
به مجموعه اقداماتی که کلیسای کاتولیک از اواخر قرن دوازده میلادی تا اواسط قرن نوزدهم برای دستیابی به یکپارچگی اندیشه و عمل دینی انجام داد «تفتیش عقاید» یا «Inquisition» میگویند. این اقدامات طیف گستردهای داشتند؛ از تلاش برای اقناع فکری مخالفان تا انتشار لیست کتابهای ممنوعه و بازجویی و محاکمه و مجازات بدعتگذاران مسیحی.
تعداد کلمات 1101 تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)
ساختار دستگاه تفتیش عقاید
تا آغاز قرن چهاردهم دادگاههای تفتیش عقاید مراحل دادرسی را طبق قوانین حاکم بر کلیسا پیش میبردند؛ متهمان از هویت متهمکنندگان خود آگاه میشدند، محاکمات علنی بود و تنها انواع خاصی از شهادت در دادگاهها پذیرفته میشد. اما حضور گسترده و پایدار بدعتگذاری در سراسر اروپا باعث شد کلیسا در شیوههای خود تغییرات چشمگیری بدهد. روشهای جدید تفتیش عقاید به صورت چند کتاب مهم دستورالعمل تدوین شد که تا امروز باقی ماندهاند. معروفترین این کتابها «راهنمای تفتیش عقاید» از نیکولاس ایمریچ بود که در ۱۳۶۰ میلادی به عنوان مرجعی قابل قبول در سراسر اروپا استفاده میشد. نگارنده این کتاب به مدت چهل سال سمت مفتش کل آراگون را بر عهده داشت.
کار تحقیقات از سوی دستگاه تفتیش هنگامی شروع میشد که گروهی از ماموران این نهاد وارد منطقهای میشدند که گمان میرفت پناهگاه تعداد زیادی از بدعتگذاران باشد. سرپرست گروه یک فرصت سی یا چهل روزه به مردم ناحیه میداد تا به گناهان خود اعتراف کنند. اعترافات میبایست درباره عقاید مغایر با اصول ایمانی کلیسا یا گناهان تشریعی نظیر امتناع از شرکت در عشای ربانی، غش در معامله و عمل خلاف جنسی باشد. همچنین ماموران تفتیش عقاید از مردم انتظار داشتند کسانی را که عقاید بدعتگذارانه دارند یا مرتکب گناهان تشریعی شدهاند معرفی کنند. مجازات کسانی که اعتراف میکردند یا اطلاعاتی در اختیار گروه تفتیش عقاید قرار میدادند سبکتر بود.
پس از فتوای پاپ گرگوریوس نهم شکنجه به شیوهای رایج برای به دست آوردن اعتراف تبدیل شد. نیکولاس ایمریچ در «راهنمای تفتیش عقاید» خود توصیه کرده بود ماموران از شکنجههای مختلفی استفاده کنند و هرگز یک شکنجه را در مورد یک متهم تکرار کنند. از آنجا که وابستگان کلیسا صریحا از خونریزی منع شده بودند تلاش میشد روشهای شکنجه به خونریزی بیرونی منتهی نشود. با این حال اغلب شکنجههایی که گزارش شدهاند صدمههای شدیدی به جای میگذاشتند. پرکاربردترین شکنجهها عبارت بودند از ریختن مقدار زیادی آب در حلق متهم، سوزاندن پاهای او پس از آغشته کردنشان به روغن، آویختن از طناب، شلاق زدن و استفاده از وسیلهای به نام چهارمیخ که باعث کشیدگی عضلات و پارگی مفاصل میشد. اغلب کسانی که سرانجام آزاد میشدند نمیتوانستند به راحتی راه بروند. به اعترافات زیر شکنجه با بدبینی نگاه میکردند و از متهم میخواستند آنها را مجددا تکرار کند. خودداری از اعتراف مجدد به یک دوره جدید شکنجه ختم میشد.
جوردانو برونو، فیلسوف، ستارهشناس و ریاضیدان سرشناسی بود که از فرقهٔ دومینیکن و مذهب کاتولیک خارج شد. او طرفدار نظریه حرکت زمین به دور خورشید بود و میگفت کتاب مقدس باید فقط مرجع اخلاقی جامعه باشد نه مرجع علمی. برونو در ۱۶۰۰ میلادی، پس از هشت سال حبس در زندان تفتیش عقاید به اعدام از طریق آتش محکوم شد.
احکام دادگاههای تفتیش عقاید
برای کسانی که در مهلت تعیین شده اعتراف میکردند و برای گناهان تشریعی، مجازاتهای سبکی تعیین می شد. سادهترین مجازاتها عبارت بود از اعلام گناه متهم در ملا عام یا پوشاندن بالاپوشی که مخصوص گناهکاران بود. برخی از گناهکاران ملزم میشدند در چندین دوره نیایش در حضور کشیش عضو دستگاه تفتیش عقاید شرکت کنند. در مواردی این احکام برای تمام عمر پابرجا بودند. بعضی بدعتگذاران نادم را در ملا عام تازیانه میزدند. این کار طی مراسمی تشریفاتی انجام میگرفت. گناهکار نیمه برهنه به نزد کشیش میرفت و شلاق را به او تقدیم میکرد و پیش پای او زانو میزد. گاهی جمعیت تماشاچی فرد توبهکار را مسخره می کردند یا اشیایی به سمت او پرتاب میکردند.
سختترین و مشهورترین مجازات، اعدام از طریق سوزاندن بود. به دلیل پرهیز کلیسا از خونریزی مجری چنین مجازاتی دولتها و «مقامات عرفی» بودند. بدعتگذارانی را که در آخرین لحظات راضی به توبه میشدند به جای زنده زنده سوزاندن ابتدا خفه میکردند. در روزهایی که باد نمیوزید مرگ از طریق آتش تا نیم ساعت به طول می انجامید اما باد میتوانست این زمان را یک ساعت و نیم افزایش دهد.
کلیسا همچنین به محاکمه مردگان میپرداخت. اگر مردهای به بدعتگذاری محکوم میشد جنازهاش را از گورستان کلیسا خارج میکردند و به آتش میکشیدند. اموال چنین کسی حتی اگر میان وراث تقسیم شده بود مصادره میشد.
در اغلب کشورها مراسم مجازات محکومان تفتیش عقاید با تشویق تماشاگران همراه بود. در اسپانیا این احکام ضمن جشنهای باشکوه مذهبی و سلطنتی اجرا میشدند.
مشهورترین محکومین
ژان دارک یک دختر نوجوان فرانسوی بود که ادعا میکرد از سوی قدیسان برای نجات فرانسه از دست انگلستان انتخاب شده است. او موفق شد پادشاه را قانع کند و فرماندهی ارتش را به دست بیاورد. نیروهای تحت امر او پیروزیهای غیرمنتظرهای به دست آوردند اما سرانجام هنگامی که قوای انگلیسی را تعقیب می کرد به اسارت آنها درآمد. پادشاه فرانسه حاضر نشد از او حمایت کند و او به اتهام جادوگری و بدعتگذاری محاکمه و سوزانده شد. تنها ۲۵ سال پس از اعدام او، در ۱۴۵۶ میلادی، واتیکان محکومیت او را باطل کرد. در ۱۹۲۰ ژان دارک از سوی پاپ بندیکتوس پانزدهم قدیس اعلام شد.
جوردانو برونو، فیلسوف، ستارهشناس و ریاضیدان سرشناسی بود که از فرقهٔ دومینیکن و مذهب کاتولیک خارج شد. او طرفدار نظریه حرکت زمین به دور خورشید بود و میگفت کتاب مقدس باید فقط مرجع اخلاقی جامعه باشد نه مرجع علمی. برونو در ۱۶۰۰ میلادی، پس از هشت سال حبس در زندان تفتیش عقاید به اعدام از طریق آتش محکوم شد.
گالیله فیزیکدان معروف ایتالیایی نیز به دلایلی مشابه به دادگاه تفتیش عقاید احضار شد ولی حاضر شد ادعاهای خود درباره گردی زمین و محوریت خورشید را پس بگیرد و مجازاتش به حبس خانگی تقلیل یافت.
وقتی به سال 711 بعد از میلاد، اعراب به سرکردگی طارق ابن زیاد سردار معروف مسلمان، بر سرزمین اسپانیا چیره شدند، ایبری های مغلوب گمان بردند که از دم تیغ خصم خواهند گذشت اما خلیفه و دمشق جوانمردی و درایتی شگفت از خود بروز داد. وی نه تنها با قوانینی روشن روابطی انعطاف پذیر و عادلانه بر سرزمین مغلوب و مردم آن جاری ساخت بلکه مظالم دیرین حکمرانان پیشین غیر مسلمان را با سبک گرداندن میزان مالیات از میان برداشت. از آن پس چنان رابطه انسانی میان مسلمانان و توده اسپانیایی برقرار شد که بر زندگی مشترک مسلمانان و عیسویان و مسیحیان مقیم اثری دیرپا به جا نهاد. اما کلیسا و پاپ در سایه تفتیش عقاید بی رحمانه ترین و هراسناک ترین شیوه هارا به یاری مفتشان جاری کردندو هم مسیحیان و هم مسلمانان و یهودیان را موردد وحشتناک ترین شکنجه ها قرار دادند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}