فیلم مریم مجدلیه روایتی زنانه از زندگی و رسالت عیسی مسیح است
چکیده
فیلم مریم مجدلیه با بازی رونی مارا در نقش مریم و خواکین فینیکس در نقش عیسی مسیح به کاگردانی گارث دیویس در 2018 ساخته شد. این فیلم بازخوانی و بازساری روایت مریم مجدلیه است. مریم مجدلیه  فیلمی است در توصیف تکامل باور زنی که در خانواده و جامعه اش چندان قابل درک نیست. منتقدان این فیلم را دقیق و بر اساس واقعیت کتاب مقدسی می دانند.

تعداد کلمات 1094 تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)

مروری بر فیلم
مریم مجدلیه فیلمی آرام است و دور از تنش. کارگردان در تلاش است چهره مریم را از روسپی گری پاک کرده و او را زنی آرام و عفیف و متفاوت نشان دهد. او برای اصلاح تصویر قدیمی و اشتباهی که نسبت به مریم وجود داشته است تلاش بسیار کرده است. پدر مریم که خیال می‌کند که شیطان به درون او نفوذ کرده، سعی می‌کند شیطان را از مریم  براند. به همین دلیل، مریم از خانه فرار می‌کند.
مریم دختری است که سرگردان است و دلش می خواهد ازاد باشد و خودش برای زندگی اش تصمیم بگیرد. اما جامعه و خانواده او این روحیه را بر نمی تابند. در پاکی مریم همین بس که دارای حالت های معنوی است و برای آرام کردن این روح سرشار از معنویت شبانه به معبد پناه می برد تا به گفتگو با خدا بنشیند.

مریم با یک خانواده پرجمعیت در مجدل زندگی می کند او احساس نارارامی دارد و قادر به انتخاب همسر نیست. مریم سرگردان است و در جستجوی هدفی بزرگتر و والاتر. جامعه سختگیرانه پدرسالارانه اشان بسیار طاقت فرساست و پدر و برادرانش بسیار نگران او هستند. آنها امیدوارند که مریم ازدواج با مرد بیوه را بپذیرد. اما همه نقشه هاشان نقش بر آب می شود. خواهر مریم، راشل میداند که مریم نمی تواند همچون او سازگار باشد و شرایط جامعه مرد سالار را تحمل کند. عدم مطابقت مریم با شرایط جامعه اش منجر به این می شود که آن ها تصور کنند که شیطان روح او را تسخیر کرده است. بنابراین کسی را برای جنگیری فرا می خوانند.آن ها با بی رحمی هرچه تمام تر این مراسم را در نیمه شب در دریا انجام می دهند.این در حالی است که بعدا مریم توسط عیسی با مهربانی غسل تعمید داده می شود.

وقتی پدر و برادران از مریم ناامید می شوند شفا دهنده ای را خبر می کنند. این شفا دهنده با آموزه هایش ولوله ای در منطقه مجدلیه واطراف به راه انداخته است. این فرد شفا دهنده کسی نیست جز عیسای ناصری. پس از ملاقاتی کوتاه و مختصر میان مریم و عیسی، او می گوید اینجا هیچ شیطانی نیست. زین پس علیرغم میل خانواده اش، مریم به پیروان عیسی می پیوندند و با تعمید به جمع یاران و حواریون عیسی وارد می شود. مریم با عیسی و حواریونش همراه می شود و باید اعتراف کرد که فیلم مطالعه جالبی در فمنیست و ایمان زنانگی در زمانه مسیح را انجام داده است. . در نهایت مریم آرامشش را در معنویت و روحانیت وصف ناپذیر عیسی مسیح می یابد.
 

فیلم به هفته آخر رسالت عیسی مسیح پرداخته است و شامل رخدادهای کلیدی و مهمی چون درافتادن عیسی با مدعیان معبد، انکار عیسی از سوی پطرس و خیانت یهودا به عیسی مسیح است . یکی از جذبه های عیسی مسیح در کتاب مقدس وجه انسان بودن اوست اما در فیلم عیسی وجه انسانی چندانی ندارد. بازی مریم گرم و گیراست و آرامش خود را به بیننده نیز القا کننده است. در مقابل فینیکس در نقش عیسی رفتار بسیار سرد و غیر عاطفی نسبت به اطرافیان خود دارد. به گونه ای که مخاظب او را دور از دسترس می پندارد. این مسیحی درون گراست که ناگهان در معبد یهودیان از قربانی آنان چون دیوانگان عصبانی می شود. مسیحی که ظاهر مرتبی ندارد.

مریم آنچنان شخصیتی دارد که برتر از حواریون است. او عیسی مسیح را در شرایطی آرام می سازد. و در مقابل حسادت پطرس و بی مسئولیتی حواریون و بی عملی آن ها خود دست به کار می شود. پطرس در فیلم فردی بسیار منفعل و دارای خصلت هایی نه چندان خوب به تصویر کشیده می شود. حواریون تقریبا پشت عیسی را در شرایط سخت خالی می کنند و به سرعت ناامید می شوند. آنها عیسی را فقط در معجزاتش می شناسند آنجا که یهودا می گوید عجله کن معجزاتت را نشان بده تا مخالفانت و مدعیان معبد در برابر تو زانو خم کنند.
مریم زنی است که این قیام را به کمک عیسی یکه و تنها به ثمر می رساند و پاداشش را نیز از خدای مسیح و مسیح می ستاند. اوست که تا پایان جان دادن عیسی کنار اوست و در نهایت هم اوست که رستاخیر عیسی را مشاهده گر است و تنها شاهد این واقعه بنیادین و اساسی در مسیحیت. تا آنجا که پطرس به این مقام مریم نیز حسادت و ناراحتی خود را نشان می دهد. او آنقدر به مسیح نزدیک است که همراه با مسیح درد صلیب را می چشد. این احساس نزدیکی توجه مادر مسیح را نیز جلب کرده است و به مریم خاطرنشان می سازد که هرکه به او دلبسته است باید به زودی خود را اماده از دست دادن او هم بکند. این صحنه نیز نشان می دهد که ارتباط مریم و عیسی شفاف است و مریم تا بدانجا محتاطانه پیش رفته است که عشق قلبی خود را به عیسی پنهان داشته است. این هشدار دلسوزانه نشان از مریم را به فکر فرو می برد و او را برای رسالتی بزرگ مهیا می سازد. در نهایت باید گفت دغدغه اولیه کاگردان اصلاح و بازخوانی تصویر مریم مجدلیه در طول تاریخ است تا به همگان بفهماند که مریم قدیسه ای بود که به دلیل متفاوت بودنش و تلاشش برای یافتن حقیقت و معنویت کمک بزرگی به شناساندن عیسی مسیح برای پیروان او کرده است.  
 
 
قهرمان واقعی در فیلم مریم مجدلیه است. او بسیار با شهامت به تصویر کشیده شده است، بیشتر دلسوز و بیشتر هماهنگ است با احساسات عیسی از همراهان و همتایان مردش. اما قلب فیلم بی شک در جای درست آن است. آخر فیلم پیشنهاد می دهد فیلم می خواهد تصور اشتباه قدیمی نسبت به فاحشه بودن مریم را اصلاح کند. در فیلم رونی مار مریم مجدلیه را با بازی اش اعاده و زنده می کند برخلاف فونیکس به عنوان عیسی مسیح. پس از آخرین وسوسه مسیح که کلیسای کاتولیک در 1988 آن را به لحاظ اخلاقی توهین آمیز قلمداد کرد مریم مجدلیه به عنوان یکی از حواریون مشخص شد. عده ای از منتقدان معتقدند نه داویس کارگردان و نه مارونی فی نفسه داستان مریم مجدلیه را به عنوان فیلم و موضوعی دینی نگاه نکردند، بلکه بیشتر در به تصویر کشیدن حالت معنوی و روحانی زن ماهیگیری به نام مریم مجدلیه بوده اند.