شش کلاه تفکر
 
چکیده
شش کلاه تفکر به ما کمک می‌کند تا در مسیر تفکر به‌نوبت درباره نقاط ضعف و قوت  یک پیشنهاد، احساسمان نسبت به آن فکر کنیم. این کمک مؤثری است تا وجوه متمایزی را که در ذهن و روانمان نسبت به یک پدیده جریان دارد، به‌درستی دریابیم و با تمام وجود بهترین‌تصمیم را بگیریم.
تعداد کلمات1200 زمان مطالعه 6 دقیقه

 
 
 
رضیه برجیان

 

تفکر

امروزه، متناسب با اهمیت اندیشه و نقش سرنوشت‌ساز آن، به تفکر پرداخته نشده و هنوز مهارت‌های فکری در زمره آموزش‌وپرورش درنیامده است. بزرگ‌ترین دشمن تفکر، پیچیدگی است. چراکه پیچیدگی سبب سردرگمی می‌شود. لیکن در مسائل ساده و شفاف، تفکر بسیار کارآمد جلوه می‌کند. در ایده شش کلاه تفکر، دو هدف اصلی دنبال می‌شود. یکی ساده کردن عمل تفکر و دومی ایجاد نوعی تغییر در طرز تفکر است. این کلاه‌های شش‌گانه یک نوع اطمینان و راحتی را برای یک نوع خاصی از تفکر به وجود آورده تا بهتر بتوان از طریق آن به نتیجه مطلوب دست‌یافت.
تفکر سرچشمه اصلی تمامی نیروهای انسانی است و هرقدر در آن متبحر شده باشیم، باز هم باید بخواهیم که بهتر و بهتر بیندیشیم. لیکن معمولاً افراد دارای تحصیلات عالیه آن‌قدر سرگرم آموختن تفکرات دیگران هستند که خود فرصت فکر کردن ندارند.[1]

ابداع‌کننده تکنیک شش کلاه تفکر، ادوارد دوبونو است. در این تکنیک به‌طورکلی با استفاده از شش سبک‌فکری، موضوع یا مسئله موردنظر، بررسی می‌شود. برای هر یک از شش سبک‌فکری نیز یک کلاه با رنگی مخصوص در نظر گرفته شده است. درواقع رنگ کلاه‌ها نمایانگر طرز تفکر و نگرش افراد است.[2]

در ایده شش کلاه تفکر دو هدف اصلی وجود دارد. اولین هدف ساده کردن عمل تفکر است تا بدین‌وسیله به شخص متفکر اجازه داده شود تا به‌جای اینکه به مسائل مربوط به احساسات و منطق و اطلاعات و امید و خلاقیت توأماً بیندیشد، درآن‌واحد تنها به یک موضوع فکر کند. درواقع این بدین مفهوم است که در عوض اینکه شخص از منطق برای پشتیبانی از احساسات نیمه پنهان خود استفاده کند، او می‌تواند احساسات خود را به‌راحتی و آشکارا با کلامی تحت عنوان کلاه قرمز بیان کرده، بدون اینکه بخواهد برای احساسات خود دلیل بیاورد یا توجیه کند. سپس بعد از اظهار احساس خـــود به‌صورت آشکارا، شخص می‌تواند با کلاه سیاه با جنبه‌های منطقی مسئله برخورد کند.

دومین و درواقع هدف اصلی ایده شش کلاه تفکر، یک نوع تغییر در نوع تفکر است. اگر یک شخصی در یک جلسه، شدیداً دیدگاه منفی داشته باشد، می‌تواند به یاد بیاورد که باید کلاه‌سیاه را از سرش بردارد. یا کلاه زرد را بر سر بگذارد. بدین شکل، ایده شش کلاه تفکر از یک نوع واژه یا اصطلاح استفاده کرده که باوجوداین، به‌هیچ‌عنوان آزاردهنده یا توهین‌کننده نیست. و چیزی که بسیار مهم است این است که این اصطلاح، به شخصیت یا شأن هیچ شخصی اهانت نمی‌کند. به‌وسیله تبدیل شش کلاه تفکر به یک بازی تحت عنوان نمایش، این امکان فراهم می‌شود تا سؤال‌های بخصوصی درباره انواع تفکر پرسیده شود. درواقع این کلاه‌ها بیشتر شبیه دستورالعمل‌های تندنویسی هستند. هرگز پیشنهاد نمی‌شود که در هرلحظه، در تفکراتمان حتماً از یکی از کلاه‌ها استفاده کنیم. چراکه این کار غیرضروری است.[3]
 

شش کلاه تفکر

شش کلاه تفکر روش ساده و درعین‌حال مؤثری است.
 

کلاه سفید

به کاغذ سفیدی که خنثی و حاوی اطلاعات است، فکر کنید. کلاه سفید با داده‌ها و اطلاعات سروکار دارد.
در اینجا ما چه اطلاعاتی داریم؟ اطلاعاتت مفقوده کدم‌اند؟ علاقه‌مند به داشتن چه اطلاعاتی هستیم؟ چگونه به این اطلاعات دست‌یابیم؟
وقتی در ذهنتان کلاه سفید را بر سر می‌گذارید، بحث‌وجدل‌ها را کنار گذاشته و دقیقاً بر اطلاعات موجود تمرکز می‌کنید.

 

کلاه قرمز

به رنگ قرمز و آتش بیاندیشید.
کلاه قرمز با احساسات ، دریافت‌های ناگهانی و الهامات ، حدس و گمان‌ها و عواطف سروکار دارد.
با بر سر گذاشتن کلاه قرمز با احساسات خود صریح و بی‌پرده مواجه می‌شوید. احساس غریزی من خبر از کارآمدی این پروژه دارد. من نحوه انجام این کار را نمی‌پسندم.
دریافت آنی و الهامی من برایم مشخص می‌دارد که به‌زودی با کاهش قیمت‌ها روبه‌رو خواهم شد.
چون کلاه قرمز احساسات ما را دقیقاً آن‌گونه که هستند نشان می‌دهند، این احساسات می‌توانند مطرح شوند، بی‌آنکه تظاهر به چیز دیگری در کار باشد. دریافت آنی و الهامی ممکن است برآمده از داوری ما و مبتنی بر سال‌ها تجربه و شاید بسیار ارزنده باشد؛حتی اگر نتوانیم دلایل نهفته در پس این دریافت آنی را به‌طور آگاهانه بیان کنیم. البته این درک آنی و الهامی ما همیشه درست نیست.

 

کلاه سیاه

به‌وسیله تبدیل شش کلاه تفکر به یک بازی تحت عنوان نمایش، این امکان فراهم می‌شود تا سؤال‌های بخصوصی درباره انواع تفکر پرسیده شود. درواقع این کلاه‌ها بیشتر شبیه دستورالعمل‌های تندنویسی هستند. هرگز پیشنهاد نمی‌شود که در هرلحظه، در تفکراتمان حتماً از یکی از کلاه‌ها استفاده کنیم. چراکه این کار غیرضروری است.قاضی سخت‌گیری را تصور کنید که لباس قضاوت بر تن کرده است و برای شخص مجرم حکم صادر می‌کند.
کلاه سیاه نشانه احتیاط است.
کلاه سیاه ما را از ارتکاب به خطاکارهای نابخردانه و هر آنچه ممکن است خلاف قانون باشد، بازمی‌دارد.
کلاه سیاه برای داوری سنجیده است.
کلاه سیاه به ما خاطرنشان می‌کند که چرا کاری را نباید انجام داد.
کلاه سیاه ما را متذکر می‌شود که چرا انجام کاری سودمند نخواهد بود.
مقررات به ما اجازه انجام چنین کاری را نمی‌دهد.
ظرفیت تولید ما نمی‌تواند پاسخگوی این سفارش باشد.
با افزایش آزمایشی قیمت‌ها افت فروش نخواهیم داشت.
او در مدیریت صدور کالا تجربه ندارد.
اشتباه می‌تواند مصیبت آور باشد . هیچ‌کس مایل به انجام اشتباه یا دست زدن به کار احمقانه‌ای نیست. بنابراین کلاه سیاه بسیار ارزشمند است. کلاه سیاه هم کاربرد بسیار دارد و هم احتمالاً بیشترین فایده را.

کلاه زرد

به درخشش آفتاب بیاندیشید.
کلاه زرد نماد خوش‌بینی و نگرش مثبت و منطقی به امور است.
کلاه زرد در پی یافتن امکانات و نحوه انجام امور است.
کلاه زرد در پی منافع است، منافعی که مبتنی بر منطق باشند.
اگر کارخانه را نزدیک‌تر به محل سکونت مصرف‌کنندگان بنا می‌کردیم، مؤثرتر و مفیدتر بود.
کلاه سیاه بسیار طبیعی‌تر از کلاه زرد است؛ زیرا ما برای حفظ بقای خود باید از ارتکاب به خطا و خطر اجتناب کنیم. کلاه زرد تفکر غال با نیازمند کوشش سنجیده و آگاهانه است. منافع انجام کاری همیشه فوراً آشکار نمی‌شوند و چه‌بسا که ما ناگزیر باشیم برای رسیدن به آن‌ها دست به تحقیق و جستجو بزنیم. هر ایده خلاقی شایستگی توجهی را دارد که به مقوله کلاه زرد برمی‌گردد.

 

کلاه سبز

به سبزه‌زارها و رویش پرپشت آن‌ها بیاندیشید.
کلاه سبز نماد تفکر خلاق است.
کلاه سبز نماد اندیشه‌های نوین است.
کلاه سبز مظهر راهکارهای بیشتر است.
کلاه سبز برای ارائه فرضیات و امکانات است.
کلاه سبز انگیزه و حرکت را در برمی‌گیرد.
کلاه سبز نیازمند کوش خلاق است.
در اینجا به ایده‌های تازه نیاز داریم
آیا راهکارهای دیگری هم وجود دارد؟
آیا می‌توانیم این کار را به طریق دیگری انجام دهیم؟
آیا می‌توان توضیح دیگری ارائه داد؟
کلاه سبز کلاه جستجوی بی‌درنگ برای یافتن راهی خلاقانه است.

 

کلاه آبی

به آسممان آبی و بارها چشم دوختن به آن بیاندیشید.
کلاه آبی نماد فرایند کنترل کیفیت کار است.کلاه آبی ناظر به اندیشه‌ای است که هم‌اکنون وجود دارد.
کلاه آبی در اندیشه دستور کار است.
کلاه آبی گام بعدی در فکر کردن را نشان می‌دهد.
کلاه آبی می‌تواند جویای کلاه‌های دیگری هم باشد.
کلاه آبی به دنبال جمع‌بندی‌ها  نتیجه‌گیری‌ها و تصمیم‌گیری‌هاست.
کلاه آبی می‌تواند به تعبیر و تفسیر فکری بپردازد که جریان دارد.
کلاه آبی برای سروسامان دادن و کنترل روند تفکر است تا سازنده‌تر باشد. کلاه آبی نماد تفکر درباره خود تفکر است.[4]

 

پی نوشت
[1] https://www.ihoosh.ir/article/
[2] http://moalemekhalagh.com/six-thinking-hats
[3] https://www.ihoosh.ir/article/
[4] خلاقیت کارآمد،ص114-118
منابع
https://www.ihoosh.ir
خلاقیت کارامد(مدیریت فکر)،ادوارد بونو، ملک دخت قاسمی نیک منش، نشر اختران.

http://moalemekhalagh.com