هویدا،نخست وزیر بهایی

زندگی و زمانه امیرعباس هویدا
    امیرعباس هویدا در زمستان ۱۲۹۸ در تهران بدنیا آمد. میرزا رضا قناد پدربزرگ هویدا  در روزگار جوانی از پیروان  محمد علی باب قرار گرفت و بعد از فوت باب در زمره ی یاران میرزا حسین علی نوری معروف به بهاء الله در آمد و همراه او به عکا رفت. بعد از فوت بهاءالله مستخدم و نوکری عباس افندی را  بر عهده گرفت.عباس افندی برای جبران خدمات میرزا رضا فرزندش حبیب اله  را به خرج خود برای تحصیل به اروپا فرستاد  و بعد از بازگشت به ایران  به توصیه عباس افندی، در وزارت امور خارجه مشغول به کار شود و به سمت سرکنسول ایران در دمشق منصوب شد. در این ایام پنهانی برای بهائیان تبلیغ میکرد و با انگلیسی ­ها هم ارتباط خوبی داشت و از خدمتگزاران واقعی آنها محسوب می­شد. 

بازگشت به ایران
هویدا تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در  یک مدرسه فرانسوی در بیروت گذراند و بعد  راهی بروکسل شد و در رشته علوم سیاسی  شروع به تحصیل کرد. او با شروع جنگ جهانی دوم بعد از شش سال زندگی در اروپا راهی ایران شد و در وزارت امورخارجه همانند پدرش مشغول به کار شد. هویدا پس از مدتی با حمایت های انوشیروان سپهبدی به سفارت ایران در پاریس راه یافت و به مقام دبیر اولی سفارت شاهنشاهی در پاریس ارتقاء یافت. وی به اتفاق حسنعلی منصور و عده ای دیگر به جرم قاچاق توسط پلیس فرانسه دستگیر شدند اما با وساطت حکومت پهلوی آزاد شدند. در اسناد ساواک آمده است در زمانی که هویدا در سفارت ایران در آنکارا مشغول به کار شد  تعدادی از بهائیان از ایران به ترکیه مهاجرت کردند و به اتکاء قدرت و نفوذ  هویدا مشغول به فعالیت­هایی بر خلاف قانون ترکیه شدند. دولت ترکیه که هویدا را عامل اصلی مهاجرت بهائیان می­دانست از دولت ایران در خواست می­کند اورا  از ترکیه با جای دیگری انتقال دهد.

نخست وزیری
هویدا در زمان نخست­وزیری حسنعلی منصور به  وزارت دارایی منصوب شد و بعد از کشته شدن منصور توسط محمد بخارایی هویدا به نخست­وزیری رسید. هویدا به پشتیبانی بیت العدل مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت را به پیشرفت های قابل توجهی رسانید و افراد متنفذ بهایی پست های مهمی را در ایران اشغال کردند و توانستند ثروت کشور را چپاول کنند. هویدا بهائیان را بر دیگران برتری می­داد و پس از رسیدن به منصب صدارت گروهی از وزرای بهایی را جایگزین گروهی دیگر کرد. از جمله: «فؤاد روحانی» که از بهائیان تحصیل کرده در انگلستان بود را مشاور عالی او قرار گرفت  و هم چنین هویدا قصد داشت او را دبیر کل سازمان همکاری منطقه ای ایران، ترکیه و پاکستان کند. او  «هوشنگ فرخان» تحصیل کرده در رشته مهندسی نفت و از اعضای لژ فراماسیون آفتاب  بود را به عنوان مدیر عامل شرکت ملی گاز انتخاب کرده بود. در اسناد ساواک آمده است تمامی اعضای کابینه هویدا عضو لژهای فراماسونری بودند.

حسین فردوست (مامور عالی رتبه اطلاعاتی رژیم شاه)، وضعیت اقتصادی دوران نخست‌وزیری هویدا را چنین بیان می‌کند: در دوران ۱۳ ساله نخست‌وزیری هویدا، همه می‌چاپیدند و هویدا کاملاً نسبت به این وضع بی‌تفاوت بود، در صورتی که یکی از مهم‌ترین وظایف رئیس دولت جلوگیری از فساد و حیف و میل اموال دولتی است. در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود و او چون رضایت محمدرضا را می‌طلبید، نمی‌خواست کسی و در نهایت محمدرضا را از خود ناراضی کند و به همین دلیل نیز صدارت او طولانی شد. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی (قسمت تحقیق آن)، ۳۷۵۰ پرونده سوءاستفاده کلان تشکیل شد که عموما به دادگستری ارجاع شد. من هر دو ماه یک‌بار از طریق افسر دفتر ویژه که مسوول پیگیری پرونده‌ها بود،پیشرفت کار را سوال کردم. اصلا پیشرفتی وجود نداشت و صفر بود. همه پرونده‌ها طبق دستور شفاهی نخست‌وزیر به وزیر دادگستری، بایگانی می‌شد.


از سال ۱۳۴۹، اقدامات اوپک  باعث شد درآمد کشورهای صادرکننده‌ نفت به طرز چشمگیری افزایش یابد و قیمت نفت سالانه ایران از ۵ میلیون دلار به قریب ۲۰ میلیارد دلار برسد. هویدا بجای آنکه  این درآمد­های سرشار را در داخل کشور صرف آبادانی و توسعه کند، به ولخرجی‌های شاه و صرف کمک‌های بلاعوض یا وام‌های اعطایی ایران به سایر کشورها  اختصاص داد. برای نمونه می توان به ‌برگزاری جشن­های 2500 ساله،  اعطای وام سه میلیارد دلاری به ایتالیا ، فرانسه دو میلیارد دلار برای راکتور اتمی، انگلستان یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار جهت شرکت‌های صنعتی، افغانستان دو میلیارد دلار به منظور کمک‌های عمومی، مصر یک میلیارد دلار برای نوسازی کانال سوئز، پاکستان ۲۵۰ میلیون دلار برای کمک‌های عمومی، هندوستان ۲۵۰ میلیون دلار برای استخراج و صدور سنگ‌آهن، بنگلادش ۱۰۰ میلیون دلار برای کمک‌های عمومی و... بدین ترتیب سرمایه‌ای که از مازاد دلارها به دست آورده بود، به جای اینکه در مملکت ایران جهت پیشرفت جامعه به‌کار رود، به نفع کشورهای سرمایه‌داری از دست ملت ایران خارج شد.

 اعدام 
با گسترش اعتراضات مردمی در سال 56 شاه برای آرام کردن جو عمومی کشور هویدا را از نخست وزیری عزل کرد و او را به عنوان وزیر دربار  انتخاب نمود.  بعد از کشتار مردم در 17شهریور57  شاه دستور داد تعدادی از مسولان از جمله هویدا و نصیری را به عنوان عاملین کشتار مردم دستگیر و بازداشت کنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ، هویدا را که مجالی برای فرار به خارج از کشور پیدا نکرده بود توسط انقلابیون دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شد. صادق خلخالی رییس دادگاه انقلاب در خاطراتش در رابطه با محاکمه هویدا می نویسد : اعضای دولت موقت با محاکمه هویدا مخالف بودند و کارشکنی می کردند. بازرگان می­گفت هویدا در مجامع بین المللی حامیان بسیاری دارد محاکمه او بضرر انقلاب خواهد بود. اما خلخالی بعد از دو جلسه دادگاه حکم اعدام را برای هویدا صادر کرد. خلخالی می­گوید : هویدا به من پیشنهاد کرد اگر او را اعدام نکنم یک میلیارد دلار خواهد داد. اما سرانجام در  18 فروردین ۵۸ هویدا اعدام شد. خلخالی در رابطه با جنازه هویدا می­نویسد :یزدی جنازه هویدا را تحویل اسراییلی ها داد تا او را بیت العدال  دفن کنند . اما یزدی در خاطراتش از آن روزها می گوید، هیچ اطلاعی از محل دفن هویدا ندارد. اما هادی غفاری که ادعا می کند خود، شاهد بود زنی که ادعا می کرد خواهر هویدا است جنازه را تحویل گرفت و بعد آن را به اسرائیل منتقل کرد.
سوال مهمی که پیش می آید این است که چه خدماتی هویدا برای بهائیان و یهودیان انجام داده بود که آنها برای ادای تکریم و احترام جنازه او را به اسرائیل بردند و در آنجا دفن کردند؟؟؟

منبع:
معمای هویدا
هویدا به روایت اسناد
هویدا سیاستمدارپیپ،عصا،گل ارکیده
خاطرات صادق خلخالی
خاطرات دکتر یزدی