شرایط و عوامل حفظ قرآن (1)
«روش درست» نوعي راه ميانبر براي رسيدن به مقصود است. به همين دليل، آنان كه كارهايي چون شنا، خطاطي و نقاشي را زير نظر استاد و با روش درست فرا ميگيرند، در كمترين زمان به نتيجه دست مييابند. راز موفقيت در حفظ قرآن
شرايط و عوامل حفظ قرآن (1)
نویسنده: سید مجتبی حسينی
شرطهای اصلی حفظ قرآن
«روش درست» نوعي راه ميانبر براي رسيدن به مقصود است. به همين دليل، آنان كه كارهايي چون شنا، خطاطي و نقاشي را زير نظر استاد و با روش درست فرا ميگيرند، در كمترين زمان به نتيجه دست مييابند. راز موفقيت در حفظ قرآن نيز روش درست است. روشي كه در اين بخش ارائه ميشود، تا حدود زيادي ميتواند شيفتگان حفظ قرآن را ياري دهد. پيش از تعيين روش، نگاهي گذرا به شرطها و عوامل حفظ ضروري مينمايد.
قدم گذاشتن به حوزهي حفظ قرآن به مقدماتي نياز دارد. اين مقدمات اساسي است و پيمودن مسير حفظ بدون آنها كاري دشوار و توانفرسا مينمايد. شرطهاي حافظ عبارت است:
1. اشتياق قلبي
تشويق و اعطاي جايزه، به ويژه در كودكان، بسيار كارساز است و آتش اشتياق را در آنها بر ميافروزد.
2. عزم و پشتكار
3. نظم و برنامهريزي
اختصاص دادن يك وقت زنده و مهم براي حفظ قرآن در رسيدن به هدف نقشي بسزا دارد. بيترديد افراد موقعيتهاي مختلف دارند و نميتوان در اينباره وقت و ساعتي مشخص را به همه توصيه كرد، اما استادان سفارش كردهاند دست كم وقت مناسبي به حفظ قرآن اختصاص يابد؛ وقتي تهي از گرسنگي، تشنگي و خستگي كه سحر و پس از طلوع فجر را بهترين مصداق آن شمردهاند. البته در كنار اين وقت اختصاصي استفاده از فرصت و تكرار آيات در اوقات ديگر كاري پسنديده و مورد سفارش حافظان با تجربه است.
4. آمادگي براي تكرار هميشگي
5. تعيين هدف
عوامل مؤثر
1. نماز حفظ قرآن
آنگاه ميگويي:«اللّهمَّ ازْجُرْني بِتَرْكِ مَعاصيكَ اَبَداً ما اَبْقَيْتَني وَارْحَمْني مِنْ اَنْ تَكَلَّفَ طَلَبَ مالايَعنيني وَارْزُقْني حُسْنَ النَّظَرِ فيما يٌرضيكَ عَنّي اللّهُمَّ بَديعُ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ ذَاالجلالِ وَ الاِكْرام وَ العِزَّةِ اللَّتي لاتَرامُ. يا اللّهُ، يا رَحْمنُ، اَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ وَ بِنوُرِ وَجهِكَ اَنْ تُلْزِمَ قَلْبي حِفظَ كِتابِكَ القُرآنِ المُنزَلِ عَلي رَسُولِكَ وَ تَرْزُقَني اَنْ اَْتْلُُوَهُ عَلَي النَّحْوِ الَّذي يُرضيكَ عَنّي. اللّهُمَّ بَديعُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ، ذاالْجَلالِ وَ الاِكْرامِ وَ العِزَّ الذَّي لايَرامُ. يا اللهُ، يا رَحمنُ، اَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ وَ بِنوُرِ وَجْهِكَ اَنْ تَنَّوَرَ بِكِتابِكَ بَصَري وَ تَطْلُقَ بِهِ لِساني وَ تَفَّرَجَ بِهِ قَلْبي وَ تَشْرَحَ بِهِ صَدري وَ تَسْتَعمَلَ بِهِ بَدَني وَ تُقَوِّيَني عَلي ذلِكَ وَ تُعينُني عَلَيْهَِ؛ فَاِنَّهُ لايُعينَ عَليَ الخَيْرِ غَيْرُكَ وَلايُوَفَّقُ لَهُ اِلّا اَنْت. لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ الْعَلّي العَظيمِ.»[5]
2. ايجاد آمادگي معنوي
3. بهرهگيري از سحرگاهان
گفتند: خير، به سوي يكي از دانشمندان خود ميروند. آنها هرسال يك بار در چنين روزي او را از كوه خارج ميكنند و آنچه ميخواهند از وي ميپرسند. امام فرمود: آيا دانشي دارد؟
گفتند: آري، از داناترين مردم است. آنگاه حضرت چهرهي خود را پوشاند و با يارانش همراه مسيحيان سمت آن دانشمند نابينا و كهنسال حركت كرد، مرد كهنسال به ياري حس نيرومندش، سمت امام اشاره كرد و گفت: مرد، از ما هستي يا از امت محمد؟
امام فرمود: از امت محمد ـ صلي اللّه عليه و آله ـ . پير پرسيد: براي پرسيدن آمدي يا پرسيده شدن؟ امام فرمود: بپرس. مرد كهنسال بسيار پرسيد. و پاسخ شنيد. آنگاه گفت: بندهي خدا، كدام ساعت نه بخشي از شب است نه بخشي از روز؛ و اگر از هيچ كدام نيست، چيست؟
امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: فاصلهي طلوع فجر تا طلوع آفتاب نه جزئ شب است نه جزء روز. زماني از زمانهاي بهشت است كه در آن بيماران درمان مييابند و روزي بندگان خدا تقسيم ميشود؛ و ساعت رحمت و خير و بركت است.[6]
از اين داستان در مييابيم اين زمان زماني معنوي است و شايسته است حفظ قرآن در چنين وقتي تحقق يابد. خداوند ميفرمايد: «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»[7] نماز صبح مورد مشاهده است.
مراد از «قرآن الفجر» نماز صبح است.[8] بر اساس روايات شيعه و سني، در ميان نمازهاي روزانه نماز صبح مورد مشاهدهي فرشتگان شب و روز قرار ميگيرد؛ زيرا در آغاز صبح فرشتگان شب جاي خود را به فرشتگان روز ميسپارند و در اين تعويض جايگاه، نماز مردمان را ديده، بر آن گواهي ميدهند.[9]
براي بيدار شدن به هنگام طلوع فجر، توجه به نكات زير سودمند مينمايد: الف: خفتن در اوايل شب ب: شب هنگام غذاي اندك خوردن ج: خواندن آيهي آخر سورهي كهف. ________________________________________
پي نوشت :
[1] . انشراح 94: 6.
[2] . نهج البلاغه، نامه 47.
[3] . ر.ك: چگونه قرآن را حفظ كنيم؟ علي شهريار، ص 29.
[4] . در اينباره دعاهايي از معصومان ـ عليهم السلام ـ نقل شده است. (ر.ك: مكارم الاخلاق)
[5] . مكارم الاخلاق، ص 341.
[6] . بحار، ج 46، ص 313.
[7] . اسراء 17: 78.
[8] . ر.ك: مجمع البيان، ج 6، ص 283.
[9] . ر.ك: نور الثقلين، ج 3، ص 201.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}