مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران، نابغه دفاع، استراتژیست بزرگ جنگ و ... همه و همه تعابیری است که در مورد یکی از برجسته ترین فرماندهان جنگ بکار برده می شود و او فردی نیست جز سردار پر افتخار، غلامحسین افشردی معروف به «حسن باقری».

تعداد کلمات: 1268 / رمان تخمینی مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: حسین سعدآبادی

مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران، نابغه دفاع، استراتژیست بزرگ جنگ و ... همه و همه تعابیری است که در مورد یکی از برجسته ترین فرماندهان جنگ بکار برده می شود و او فردی نیست جز سردار پر افتخار، غلامحسین افشردی معروف به «حسن باقری».
 

ورود به جنگ

این جوان بیست و چند ساله، بعدها اثبات می کند که انتخاب مقام معظم رهبری (که در آن زمان نماینده امام در ارتش بودند) تا چه حدی صحیح بوده است.سردار محسن رضایی (فرمانده اسبق سپاه) در مورد چگونگی آشنایی با حسن باقری می گوید: با تشکیل سپاه، من مسئول اطلاعات سپاه شدم. در ستاد مرکزی سپاه، در خیابان پاسداران ساختمان ادارۀ پنجم ساواک، در سه اتاق به‌همراه سه نفر، واحد اطلاعات و بررسی‌های سیاسی را درست کردیم. چون حادثۀ فرقان[1] هم اتفاق افتاده بود، به‌دنبال نیروهای بااستعداد می‌گشتیم. حضرت امام، مقام معظم رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید آیت‌الله بهشتی و دیگر مسئولان کشور نیروهای با استعداد را به من معرفی می‌کردند. تعداد زیادی از جوانان داوطلب هم برای عضویت در واحد اطلاعات به ستاد مرکزی مراجعه می‌کردند. مرداد سال 1358 یک روز مقام معظم رهبری با من تماس گرفتند و گفتند: «جوان خبرنگاری در روزنامۀ جمهوری‌اسلامی است که فرد با استعدادی است، مایل است کار اطلاعاتی انجام بدهد. شما او را ببینید و صحبت بکنید.» در همان صحبت های اولیه، متوجه شدم او یکی از همان افرادی است که ما به دنبالش هستیم؛ فرد با استعدادی است و شرایظ سیاسی کشور را خوب تحلیل می کند. ما برای دوستانمان اسم مستعار یا کد تعیین می کردیم. برای او نام حسن باقری را انتخاب کردیم.[2]  این جوان بیست و چند ساله، بعدها اثبات می کند که انتخاب مقام معظم رهبری (که در آن زمان نماینده امام در ارتش بودند) تا چه حدی صحیح بوده است.
 

تقوا از ویژگی های بارز شهید باقری

شهید باقری به نماز اول وقت آن قدر اهمیت می داد که اگر بین راه، وقت نماز می رسید می گفت باید پیاده شویم و نماز بخوانیم. گوش و چشم و قلب و زبان شهید و تمام اعضاء و جوارح او گویی در خدمت اسلام بود. به دعا و قرآن خیلی علاقه داشت و نماز شب هایی که می خواند آن چنان با خضوع و خشوع بود که گاهی از شدت گریه بی حال می شد.[3] تقوا از نگاه شهید باقری نه تنها یک امتیاز بلکه همه چیز یک انسان به حساب می آمد. او تقوا را وسیله ای برای شناخت حق تعالی می دانست و به همین دلیل در مسیر تقوا هیچ سستی و کوتاهی را به خودش را به خودش نمی بخشید.[4]
از صفات بارز شیید باقری توکل عمیقش به خدا بود. هر کاری را حقیقتا با توکل بر خدا شروع می کرد و با این دلیل نیز جوابش را خالصانه می گرفت. همچنین علاقه عجیبی به اهل بیت (ع) داشت و این به خوبی محرز بود. خصوصا به امام زمان (عج) و به حضرت فاطمه (س).[5]
 

ایمان محوری (در مقابل تجهیزات محوری)

همان گونه که گذشت شهید باقری، از روحیه‌ ایمانی برخوردار بود و همین روحیه، در افکار و رفتار و عمکرد شهید کاملا هویدا است. یکی از مسائلی که در طول دوران جنگ و مخصوصا در اوائل آن توسط برخی مسئولین مطرح می شد، تاکید و تکیۀ بیش از حد بر روی تجهیزات و امکانات مادی و نظامی بود. اما شهید باقری نظری متفاوت داشت.
از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد این است که در همان اوائل جنگ، بنی‌صدر به‌عنوان رئیس‌جمهور و فرمانده‌ی کل قوا، به امام نامه می‌نویسد که ما یک ماه بیشتر مهمات نداریم. مسئله‌ی دیگری که او عنوان می‌کند این است که گروگان‌های آمریکایی را آزاد کنیم تا راهی به بازار اسلحه‌ی دنیا پیدا کنیم. اگر جنگ طولانی را بخواهیم بپذیریم، باید ارتباط برقرار کنیم. این نامه را بنی‌صدر هجدهم دی‌ماه سال 59 می‌نویسد. امام در بیستم دی‌ماه، با فرهنگیان تهران دیدار داشته و در آنجا می‌فرمایند که یأس و ناامیدی از جمله مکرهای ابلیس است. شیطان‌ها انسان‌ها را به ناامیدی وادار می‌کنند. می‌خواهند ما وابسته باشیم. نمی‌خواهند روی پای خود بایستیم. آن‌ها وادار می‌کنند که وابستگی ادامه پیدا کند. این در اصل، در جواب نامه‌ی بنی‌صدر بود، ولی مردم نمی‌دانستند امام چرا این حرف‌ها را می‌زنند.
افرادی مثل حسن باقری می‌فهمیدند که امام نظرش این است که جنگ ادامه پیدا کند، متکی به خودمان باشیم و مهمات تولید کنیم.[6] شهید باقری در طی دوران کوتاه فرماندهی اش، ادبیاتی را به مباحث دفاعی وارد کرد که تا پیش از آن هرگز سابقه نداشت و ماحصل این تحول، رواج فرهنگ علوی و عاشورایی در میدان های نبرد بود.[7] این همان فتح الفتوحی است که امام امت (ره) به آن اشاره کردند:
«آنان که رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و «میگ» ها[8] و «میراژ» ها[9] می‌دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی‌آورند و دم از پیروزی قادسیه[10]می‌زنند و رمز پیروزی قادسیه و مومنان صدر اسلام را باز نیافته‌اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نمی‌فهمند، باید با شکست مفتضحانه روبرو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزیهای صدر اسلام- که پیروزی ایمان و خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود- باید عبرت بگیرند. مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیر نظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می‌کنند، و فرق است بین این عزیزان و آن گولخوردگان که برای مقاصد پلید امریکا و وابستگان آن به جنگ بر ضد اسلام و قرآن مجید برخاسته‌اند. آنچه برای این جانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان- که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم- ارواحنا فداه- هستند، و این است فتح الفتوح.»[11]
آری، و این است فتح الفتوح، حسن باقری در طول مدت کوتاه فرماندهی خود با تکیه بر همین استراتژی مهم و اثر گذار یعنی تکیه بر ایمان و محور قرار دادن آن، توفیقات بسیار بزرگی را کسب کرد و توانست عملیات های موفقی را طراحی و اجرا نمایدآری، و این است فتح الفتوح، حسن باقری در طول مدت کوتاه فرماندهی خود با تکیه بر همین استراتژی مهم و اثر گذار یعنی تکیه بر ایمان و محور قرار دادن آن، توفیقات بسیار بزرگی را کسب کرد و توانست عملیات های موفقی را طراحی و اجرا نماید؛ و دلیل این امر نیز روشن است. دشمن در فضای دیگری محاسبه، تحلیل و طراحی می کرد و در مواجهه با این تفکر جدید کاملا مستأصل شده بود. سردار فتح الله جعفری (همرزم شهید) می گوید: «عراقی‌‌ها می‌گفتند در جبهه‌ی ایران، پدیده‌ای به وجود آمده که برای ما ناشناخته است. همه‌ی عملیات‌های ما را دادند دانشگاه البکر بغداد بررسی کند. یادم هست حسن باقری از آن‌ها می‌پرسید فکر می‌کنید عملیات ما را چه کسی طراحی می‌کند؟ می‌گفتند شما از کره، سوریه، پاکستان، هندوستان و... مشاوره می‌گیرید. بعداً خودشان اعتراف کردند که عملیات‌های ایران با هیچ نظامی همخوانی ندارد. چون نظامی بودند، می‌فهمیدند که این نوع حمله به‌هیچ‌عنوان با قواره‌ی نظامی تطبیق ندارد و حاصل یک تفکر جدید است. تفکر حسن باقری در جبهه‌ها جواب داد.»

[1] . گروه تروریستی فرقان، به سرکردگی شخصی به نام اکبر گودرزی، از ابتدای پیروزی انقلاب به ترور شخصیت‌های مؤثر روی آورد. اعضای این گروه در دی‌ماه 1358 دستگیر و چندی بعد اعدام شدند. ترور شهیدان آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله محمد مفتح، آیت‌الله قاضی طباطبایی، سپهبد قرنی و مهدی عراقی و فرزندش ازجمله جنایات این گروه بود.

[2] . عاملیان، سعید، روایت زندگی حسن باقری، تهران، نشر موسسه شهید حسن باقری، 1390، ج1، صص161-162

[3] . خسروی 1393، صص61-62

[4] . معاونت تبلیغات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح، سقای بسیج، تهران، نشر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، 1374، ص16

[5] . معاونت مرکز فرهنگی سپاه، در پرتو عشق، تهران، نشر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1366، ص56

[6] . مصاحبه با سردار فتح الله جعفری (رک: http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=29163)

[7] . عاملیان، سعید،  همان، ج2، ص8

[8] . میگ، نوعی هواپیمای جنگی روسی‏

[9] . میراژ، هواپیمای جنگی و پیشرفته فرانسوی‏

[10] . قادسیه، یکی از جنگهای مسلمین با ایرانیان بود که به پیروزی لشکریان اسلام انجامید و صدام حسین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را جنگ قادسیه نامید!

[11] . صحیفه امام خمینی (ره)، جلد ۱۵، صص۳۹۴-.۳۹۵