جان کالون
 
چکیده:
کالون در مورد بسیاری از کتابهای کتاب مقدس، تفاسیری به نگارش درآورده است و تفاسیر او شامل پنج کتاب موسی و یوشع، مزامیر، تمام انبیاء به جز بابهای و تفسیر کل عهد جدید به استثناء رساله دوم و سوم یوحنا، و مکاشفه می شود.
 
تعداد کلمات: 1616 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
 
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان

هنگامی که کالون در ژنو اقامت داشت، پیوسته به شکلی منظم موعظه می کرد. از سال ۱۵۴۹ موعظه های او به شکل خلاصه ثبت شده اند. برخی از این موعظه ها در قرن شانزدهم منتشر شدند، اما اکثر آنها به شکل دستنویس در کتابخانه ژنو نگهداری می شدند. در سال ۱۸۰۵ این موعظه ها به قیمتی بسیار ارزان به حراج گذاشته شد. در مجموع، سه چهارم این نسخه ها مفقود شده و نسخه های باقی مانده منتشر شده اند.
 
کالون در مورد بسیاری از کتابهای کتاب مقدس، تفاسیری به نگارش درآورده است و تفاسیر او شامل پنج کتاب موسی و یوشع، مزامیر، تمام انبیاء به جز بابهای (۲۱-۴۸، حزقیال) و تفسیر کل عهد جدید به استثناء رساله دوم و سوم یوحنا، و مکاشفه می شود. تفاسیر کالون عمدتا بر اساس مواعظ یا سخنرانی های او شکل گرفته اند. این تفاسیر جزء معدود کتب تفسیری محسوب می شوند که قبل از قرن گذشته نوشته شده اند، اما همچنان برای درک صحیح متون کتاب مقدس از ارزش زیادی برخوردارند. این نوع تفسیر را می توان در تقابل با دیگر آثار تفسیری قدیمی دانست که امروزه نیز خواندن آنها باعث رشد و تقویت روحانی ما می شود، اما در مورد درک صحیح معنای متن، مطلب چندانی در اختیار ما نمی گذارد. او تنها نویسنده ای است که بدون هیچ شک و شبهه ای می توان وی را همزمان، هم در زمره بهترین مفسرین و هم بهترین عالمان الهی جای داد.

  بیشتر بخوانید :   رنج، وسیله راستیآزمایی ایمان

کالون عمدتا به واسطه کتاب آموزش دین مسیحیت (که به اختصار مبادی نامیده می شود)، شهرت دارد. کالون در طول زندگی خود، این اثر را چهار بار مورد تجدیدنظر اساسی قرار داد. نخستین ویرایش آن، در سال ۱۵۳۶ منتشر شد و حجم یک کتاب جیبی را داشت. این کتاب از شش فصل تشکیل شده بود که چهار فصل نخست آن از الگوی آموزش مختصر اصول دین لوتر پیروی کرده بود. کالون پس از اتمام این اثر آن را به پادشاه فرانسه، فرانسوای اول، تقدیم کرد و دیباچه مفصلی خطاب به وی نوشت. فرانسوای اول شخصی بود که به آزار و تعقیب انجیلی های فرانسه می پرداخت و برچسب آناباپتیست را بر آنان زده بود. کالون این اثر خود را به عنوان دفاعیه ای از ایمان مسیحی، تقدیم پادشاه فرانسه کرد. ویرایش دوم که در سال ۱۵۳۹ منتشر شد، سه برابر ویرایش نخست حجم داشت. ویرایش سوم که در سال ۱۵۴۳ انجام گرفت، حجمش چندان بیشتر از نسخه قبلی نبود، اما در آن تأثیر بوسر و مدت زمانی که در استراسبورگ اقامت کرده بود، دیده می شد. بالاخره، ویرایش نهایی این اثر در سال ۱۵۵۹ منتشر شد که حجم آن پنج برابر ویرایش نخست بود. «هرگز از این اثر، چنان که باید رضایت خاطر نداشتم و تنها تنظیم نهایی اثر باعث رضایت خاطر من شد.» این اثر به زبان لاتین نوشته شده بود و ترجمه آن به زبان فرانسوی نیز، که بخش اعظم آن توسط خود کالون انجام شده بود، انتشار یافت. کتاب مبادی تنها یک رسالة الهیاتی نبود، بلکه همانگونه که عنوان ویرایش آن در سال ۱۵۳۶ بیان می کند، «چکیده ای از زندگی دیندارانه» برای رشد روحانی مردم فرانسه بود. چاپ این اثر به زبان فرانسه در تاریخ تحول زبان فرانسه، رویدادی مهم و تأثیرگذار محسوب می شود؛ زیرا تا آن زمان در این زمینه چنین اثر مهمی به زبان فرانسه نگاشته نشده بود.
 هنگامی که کالون در ژنو اقامت داشت، پیوسته به شکلی منظم موعظه می کرد. از سال ۱۵۴۹ موعظه های او به شکل خلاصه ثبت شده اند. برخی از این موعظه ها در قرن شانزدهم منتشر شدند، اما اکثر آنها به شکل دستنویس در کتابخانه ژنو نگهداری می شدند. در سال ۱۸۰۵ این موعظه ها به قیمتی بسیار ارزان به حراج گذاشته شد. در مجموع، سه چهارم این نسخه ها مفقود شده و نسخه های باقی مانده منتشر شده اند.
هدف کالون از نوشتن مبادی چه بود؟ خود کالون در مقدمه چاپ ۱۵۳۹ این کتاب، هدف نگارش آن را بیان می کند. از آنجایی که وی به ایجاز باور داشت، در این اثر سعی وی این بوده است که از وارد شدن به مباحثات طولانی الهیاتی که در تفاسیر خود بدین کار پرداخته، اجتناب ورزد. بنابراین، موضوعاتی که در کتاب مبادی مطرح شده اند، مکمل تفاسیر بوده و اضافه بر آنها باید مطالعه شوند و این کتاب را می توان اثری دانست که ما را برای مطالعه کتاب مقدس آماده می سازد. بنابراین، در مطالعه آثار کالون باید از این الگو پیروی کرد که وقتی تفاسیر او را مطالعه می کنیم، برای یافتن رهنمودهای الهیاتی باید به مبادی او رجوع کنیم و هنگامی که مبادی او را می خوانیم، برای توضیح بیشتر آیه ای که به آن اشاره می شود، باید به تفاسیر یا موعظه های وی مراجعه کنیم.
 
حکمت ما تا آنجایی که حکمتی حقیقی و واقعی به نظر می رسد، شامل دو جزء است که عبارتند از : شناخت خدا و شناخت خودمان. اما این دو جزء با اشکال و روابط مختلف چنان با هم مرتبطند که نمی توان به آسانی مشخص کرد کدام یک بر دیگری مقدم است و باعث پدیدایی دیگری می شود. زیرا هیچ انسانی نمی تواند در مورد خود به تعمق و تفکر بپردازد، مگر اینکه بی درنگ فکر خود را معطوف خدا سازد که در وی زندگی و حرکت دارد... تباهی مصیبت آمیزی که عصیان نخستین انسان، ما را به ورطه آن افکند، ما را مجبور می سازد تا چشمان خود را به بالا بدوزیم... ما باید در هستی شریرانه خود، در مورد نیکویی های خدا به تأمل بنشینیم و در واقع، ما نمی توانیم مشتاق او باشیم، مگر اینکه از وجود خودمان ناخشنود باشیم. از سوی دیگر، بدیهی است که انسان تا زمانی که در مورد صورت خدا به ژرف اندیشی ننشسته باشد و پس از آن به ژرف اندیشی در مورد خویش نپرداخته باشد، نمی تواند به شناختی حقیقی از خود دست یابد. زیرا ما ذاتا چنان مغروریم که همواره خود را اشخاصی عادل، درستکار، حکیم و مقدس می پنداریم، مگر اینکه بر اساس دلایلی صریح، متقاعد شویم اشخاصی ظالم، بدکردار، نادان و ناپاک هستیم. ولی ما تنها در صورتی می توانیم متقاعد شویم که نه فقط به خودمان، بلکه به خداوند نیز بنگریم. زیرا او تنها ملاک معیاری است که بر اساس آن، انسان درباره خودش به چنین شناختی میرسد. از آنجایی که چیزی در درون ماو پیرامونمان وجود ندارد که با آلودگی و گناه ملوث نشده باشد، تا زمانی که ما ذهن خود را در ساحت و چارچوب گناه و فساد طبیعت بشری محدود نگاه می داریم، هرآنچه حتی به میزانی اندک دچار انحطاط باشد، به عنوان پدیده ای در نظرمان می آید که پاک ترین و بی آلایش ترین است و این امر مایه دلخوشی و مسرت ما میگردد. (مبادی ۱ : 1 : ۱ -۲ )
 
در اینجا اهمیت دارد به مطالبی که قبلا تعلیم داده شده اند، مجددا توجه کنیم: اولا چون خدا توسط شریعت خود، آنچه را باید انجام دهیم، حکم کرده است، قصور در انجام دادن هر یک از این احکام، چنانچه کلام خدا میگوید، ما را در معرض محکومیت دهشتناک هلاکت ابدی قرار میدهد. ثانیا، از آنجایی که به جا آوردن احکام شریعت نه تنها مشکل، بلکه ورای توان و قدرت ماست، اگر ما فقط به خودمان بنگریم و شایستگی های خود را مد نظر قرار دهیم، هیچ امیدی برای ما باقی نمی ماند؛ بلکه در هلاکت ابدی می مانیم. ثالثا، برای نجات و رهایی تنها یک طریق وجود دارد که می تواند ما را از این وضعیت مصیبت بار نجات دهد. این طریق آن است که وقتی مسیح نجات دهنده ما آشکار گشت، پدر آسمانی ما به واسطه نیکویی و رحمت بیکرانش، به وسیله عیسی مسیح به یاری ما می شتابد و این امر در صورتی ممکن می شود که ما این رحمت عظیم را بپذیریم و با امیدی استوار در آن آرام گیریم. (مبادی ۱ : ۲ : ۳ )
 
هنگامی که ما نشانه مرئی را مشاهده می کنیم، باید دریابیم که نشانگر چیست و توسط چه کسی به ما داده شده است. نان برای نشان دادن بدن عیسی مسیح به ما داده شده است و نیز او به ما حکم کرده است که آن را بخوریم و در واقع، این نان توسط خدا، که حقیقت مصون از خطاست، به ما داده شده است. اگر این گفته صحیح باشد که خدا نمی تواند انسان را فریب دهد یا به او دروغ بگوید، پس نانی که او به ما میدهد، آنچه را منظور نظر وی است، تأمین می کند. بنابراین، ما باید در شام خداوند حقیقتأ بدن و خون عیسی مسیح را دریافت داریم؛ زیرا در این آیین، خدا هر دو آنها را به ما می دهد. اگر چنین نباشد، پس هنگامی که ما می گوییم از نان میخوریم و از شراب مینوشیم، نان و شراب نشانه هایی هستند که بیان می کنند بدن او خوراک ما شده و خون او مایعی است که از آن سیراب می شویم. اگر او تنها نان و شراب را به ما می داد و اشاره ای به حقیقت روحانی ورای آن نمیکرد، آیا معنایی نادرست برای این آیین در نظر گرفته نمی شد؟... بنابراین ما، یکصدا اعتراف میکنیم که با شرکت در آیین عشای ربانی، با ایمان و مطابق با فرمان خداوند، حقیقتا در جوهر بدن و خون عیسی مسیح شریک می شویم. برخی در مورد اینکه این امر چگونه به وقوع می پیوندد، استنتاجهای بهتری دارند و این موضوع را با وضوح و روشنی توضیح می دهند. ما برای اینکه از توهمات جسمانی احتراز کنیم (اشاره به دیدگاه لوتری)، باید افکار خود را بر آسمان متمرکز کنیم و نیندیشیم که خداوند عیسی مسیح چنان تنزل شأن یافته که در قالب عناصری فناپذیر محدود شده است؛ یعنی همراه با نان و شراب، در آن و به شکل آن). از سوی دیگر، برای اینکه صحت حکم مقدس خداوند را زیر سؤال نبریم، باید بر این باور باشیم که برخوردار شدن از بدن و خون مسیح و تحقق هدف این آیین راز آمیز، توسط قدرت معجزه گر خدا ممکن می شود و روح خدا عاملی است که ما را در بدن و خون مسیح شریک می سازد. به همین دلیل است که این آیین، آیینی روحانی خوانده می شود. (رساله ای کوتاه در باب شام خداوند ۱۶، ۶۰ )
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

 بیشتر بخوانید
  بازخوانی و باز اندیشی «یک کتاب مسیحی، یک ترجمه اسلامی»
  رنج نتیجه اعمال غیراخلاقی انسان
  دیدگاه واتیکان و پاپ فرانسیس به مسئله هم‌جنس‌بازی