تفسير فرات كوفى

نويسنده: محمدرضا ضميري

ابوالقاسم فرات بن ابراهيم بن فرات كوفى (متوفاى اوايل قرن چهارم).
وى از اعلام عصر غيبت صغرا و استاد محدثان زمان خود بود. او در عصر ثقة الاسلام كلينى و ابن عقده مى زيسته و زادگاه وى كوفه بوده كه در آن عصر مركز دانش و نقل حديث و ثقل دانشمندان به شمار مى رفته است. با نگاهى به زندگى و مشايخ و اسانيد حديثى وى روشن مى گردد كه وى زيدى مذهب بوده است; گرچه رواياتى از امام باقر(عليه السلام)و حضرت صادق(عليه السلام) نقل مى كند; همچنان كه بسيارى از روايات صدوق به فرات مى رسد و لذا احتمال داده شده كه وى شيعه اثني عشرى باشد، اما در آغاز زيدى بوده است. در هر حال، با اينكه اين كتاب عمدتاً در فضايل اهل بيت - عليهم السلام - گردآورى شده، اما نكته اى دالّ بر دوازده امامى بودنش يافت نشده است.[1]
كتاب فرات، تفسيرى است روايى; همانند تفسير عياشى و تفسير على بن ابراهيم قمى كه به روش تفاسير روايى، روايات تفسيرى و تطبيقى را جمع آورى كرده و بيشترين موضوعش درباره اهل بيت - عليهم السلام - است.
مرحوم صدوق - از شيعه - و برخى ديگر از قدما، مانند حاكم حسكانى - از اهل سنت - از فرات كوفى و كتابش روايت كرده اند و او را معتمد خودشان دانسته اند. اين كتاب مدتى پس از تأليف از حضور در مجامع و كتابخانه ها مخفى بود; تا اينكه مرحوم علامه مجلسى به آن دسترسى پيدا مى كند و روايات وى را در كتاب خود بحارالانوار نقل مى كند. روايات تفسيرى در اين كتاب بر اساس ترتيب سوره ها و آيه ها است و روش مفسر در نقل اسامى روات و مشايخ حديثى خود گزيده گويى و اشاره است. در اين تفسير، جز نقل حديث، كلامى از مؤلف در توضيح آن روايات يا نقد وجود ندارد و نكته و يا تعليقه اى افزوده نشده است.
سرآغاز كتاب با مقدمه اى درباره جايگاه اهل بيت - عليهم السلام - در تفسير و فضيلت آن شروع مى گردد. آن گاه مؤلف روايات تفسيرى و تطبيقى و تأويلى را كه عمدتاً در باب اهل بيت - عليهم السلام - است، نقل مى كند. بنابراين عمده گزينش اين روايات، چه در توضيح و تبين آيات و چه در منطبق كردن آيات به اميرمؤمنان و اهل بيت - عليهم السلام - ، با جهت گيرى كلامى است.
اين كتاب، در يک جلد به زبان عربي به وسيله سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، به تحقيق محمد كاظم محمودي، در تهران چاپ و منتشر شده است.

پي نوشت :

[1]. مقدمه تفسير فرات كوفى.

منبع: کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، ص 495- 496