2 شهریور 1388 / 3 رمضان 1430 / 24 اوت 2009
2 شهریور 1388 / 3 رمضان 1430 / 24 اوت 2009
2 شهریور 1388 / 3 رمضان 1430 / 24 اوت 2009 |
|
|
|
مروان بن حكم بن ابي العاص، در سال دوم هجري متولد شد. پدرش لعن شدهي پيامبر اسلام بود كه او را از مدينه اخراج كرد. در زمان عثمان به دربار راه يافت و به خليفه بسيار نزديك گرديد. او پس از مرگ معاويهي دوم به خلافت رسيد و دولت اموي در خاندان آل مروان جريان يافت. مروان، آدمي منافق، مزوَّر، مكار و خبيث بود. مدت خلافت وي در حدود 10 ماه به طول انجاميد. مروان همسر يزيد را به زني گرفت و به دست او هم كشته شد، زيرا به يزيد توهين كرده بود. مروان يكي از دشمنان سرسخت اهل بيت عصمت و طهارت(ع) به شمار ميرود كه ظلم فراواني به اين خاندان روا داشت. |
|
ابومحمد عبداللَّه بن احمد معروف به ابن خَشّاب در سال 492 ق در عراق به دنيا آمد واز كودكي به فراگيري علوم رايج زمان خود پرداخت. ابن خَشّاب به تدريج در رشتههاي منطق، حديث، ادب، نحو و لغت مهارت يافت و به تاليف كتب متعدد همت گماشت. شخصيت علمي ابن خشاب از اعتباري كم نظير برخوردار است و به اين سبب او را علامه، حُجَّتِ عَرَب و حجتُ الاسلام خواندهاند. ابنخشاب در قرائت قرآن و فهميدن قرآن مجيد، سرآمد قاريان عصر خود محسوب ميشد و قرآن را با قرائتهاي گوناگون از حفظ داشت. ابن خشاب با مردم فرو دست بسيار فروتنانه رفتار ميكرد اما در برابر فرمانروايان و اشراف، تكبُّر نشان ميداد. افزون بر استادي در زبان عرب، نحو، لغت، تفسير، حديث، نسبشناسي و... در ادب، شعر، منطق، حساب، هندسه و... نيز مهارت داشت. از او تاليفات ارزشمندي بر جاي مانده است كه تواريخ ميلادُ الائِمة و وَفَياتِهِم، مسائلٌ في النَّحو و القصيدَةُ البديعيّة و... از آن جملهاند. ابن خشاب ثروت خود را كه مجموعهاي از كتب نفيس بوده، وقف طالبان علم كرد اما اكثر آنها به تاراج رفت. |
بزرگترين قتل عامهاي مذهبي درتاريخ فرانسه روي داد. اين كشتار خونين ازمراسم ازدواج هانري پادشاه ناواربا مارگريت آغازشد. اين قتل عام به دستور كاترين دو مديسي ملكه فرانسه و تصويب شارل نهم شاه كشور انجام گرفت. درمراسم ازدواج هانري و مارگريت عده اي ازسران مذاهب كاتوليك و پروتستان حضورداشتند و برخورد شديدي ميان آنان درگرفت. كاترين دومديسي ازاين فرصت سوء استفاده كرد و پسرش را به قتل عام پروتستانها تشويق كرد. دراين درگيري و منازعه حدود30000هزارتن به قتل رسيدند و چون اين كشتار درروزعيد سن بارتولومي رخ داد درتاريخ فرانسه به نام كشتارسن بارتولومي ثبت شده است. |
|
شارْلْ آگوستين سَنْت بوو، منتقد، شاعر و رماننويس فرانسوي در 15 فوريه 1804م در يكي از خانوادههاي قديم شمال فرانسه به دنيا آمد و در نوجواني به پاريس رفت. وي تحصيلات پزشكي خود را رها كرد و به راه ادبيات كشيده شد و با آنكه بعدها عقيده ضد مذهبي يافت، زندگي فكري و معنويش به طور عميقي تحت تاثير محيط مذهبي خانواده و مدرسه قرار گرفته بود. سَنْت بوو در 16 سالگي به خواندن آثار نويسندگان رمانتيك علاقه يافت و چيزي نگذشت كه به سبب هوش و استعداد زودرس و به سبب تحصيلات جدي و عميقي كه در زبان و ادبيات فرانسه انجام داده بود، به شناختن تاريخنويسان و متفكران قرن گذشته شوق فراوان نشان داد و در نتيجه به سوي اصول منطقي تحليل و تحقيق روحي و فكري سوق داده شد. وي در 20 سالگي اولين مقالههاي انتقادي خود را انتشار داد. سَنْت بوو در اين دوره، جنبههاي اساسي شخصيت خويش را آشكار كرد، يعني ادراك امور مربوط به تحليل رواني و معنوي و اعتماد به روشهاي علمي و ايمان به تاثير عالم مادي بر زندگي فكري كه بعدها همه آنها را در نقد ادبي به كار برد، چنانكه در اولين ديوانهايش نظير زندگي و تسليها، انعكاس يافت. با وجود اين، سَنْتبوو تا آن حد شاعر نبود كه بتواند همه احساسهاي خود را به صورت شعر واقعي عرضه كند. او در سالهاي بعد اثري بديع و ممتاز درباره تاريخ انتقادي شعر و تئاتر فرانسه در قرن شانزدهم انتشار داد. بدين طريق مبحث تازهاي در ادبيات كشور فرانسه گشوده شد و سَنْت بوو با اثر بديعش يكي از عصرهاي بسيار مهم شعر فرانسه را به جامعه شناساند. او همچنين با انتشار كتاب گفتارهاي دوشنبه در يازده جلد، خوانندگان را در جريان آخرين كتابهاي منتشر شده و مشهورترين آثار ادبي عصر قرار داد. به وسيله اين اثر بزرگ، تصوير شاعران و نويسندگان قديم و جديد پيش چشم ظاهر ميشود، همچنين اين كتاب، گواهي است، بر انديشهها و هنر تحليلي سَنْت بوو، كه علاوه بر مدارك مربوط به نويسندگان و شاعران، منعكس كننده اوضاع و احوال اجتماعي هر دوره نيز ميباشد. سَنْت بوو استاد غيرقابل انكار نقد است. وي بيش از آثار، به خود نويسندگان و مردان ادب توجه داشته، زندگي افراد را بيشتر مورد تحليل و بررسي قرار داده و ميان اثر و زندگي خصوصي نويسندگان و شاعران و محيط اجتماعي آنان، رابطه نزديك برقرار كرده است. از اينرو، تحليل رواني در نقد ادبي سَنْت بوو مقام اصلي را داشته است، اما نميتوان گفت كه وي در نقد هرگز دچار لغزش نشده و نظر شخصي را دخالت نداده است. بارها ديده شده كه گروهي را ناديده گرفته و درباره نبوغ و قريحه گروه ديگر، راه مبالغه پيموده است. در هر حال، سَنْت بوو فرمانرواي مطلق حكومت ادب زمان خود بود و با خطوط كوتاه و خلاصه، بيانيه خود را درباره آثار ديگران صادر ميكرد. ديگر آثار او عبارتند از: مكاتبات در شش جلد، نقد ادبي و تصوير بزرگان ادب در شش جلد و تصويرهاي زنان مشهور. شارل آگوستين سَنْت بوو سرانجام در 24 اوت 1869م در 65 سالگي درگذشت. |
پرنس اوتوفون ادوارد لئوپولْدْ بيسْماركْ، در اول آوريل 1815م در خانوادهاي قديمي در پروس (آلمان) به دنيا آمد و پس از پايان تحصيلات خود، در 32 سالگي در پارلمان پروس به عنوان يك نماينده ضد سلطنتي شناخته شد. وي در سال 1859 به عنوان سفير كبير پروس به سنپترزبورگ در روسيه و سپس پاريس رفت و پس از آن براي احراز مقام وزارت امور خارجه و رياست كابينه، به پروس فراخوانده شد. پس از مراجعت به پروس و به دست گرفتن قدرت توسط بيسمارك، وي به قصد تشكيل امپراتوري نيرومند آلمان، با اتريش جنگي به راه انداخت و كليه اميرنشينهاي منطقه را با پروس متحد ساخت. بيسمارك در جنگ يك ساله 1870م بين فرانسه و آلمان، با قدرت كلام و نفوذ سخن خويش سربازان آلماني را تشويق كرد و باعث پيروزي نهايى آلمان شد. بعد از اين پيروزي، بيسمارك به عنوان صدر اعظم آلمان انتخاب گرديد و در حدود دو دهه سال در اين مقام از گردانندگان اصلي سياست اروپا بود. او مردي متكبر و مستبد بود و به اكثريت و اقليت پارلماني و آزادي مطبوعات و دستههاي سياسي و حوزههاي مذهبي، عقيده نداشت. بيسمارك حل و فصل قضاياي سياسي و رفع اختلافات و مشكلات را در ميان خون و فولاد جستجو ميكرد كه به همين جهت، او را صدر اعظم پولادين يا آهنين نام نهادهاند. وي در سياست داخلي، علاوه بر تدوين يك سلسله قوانين براي اداره امپراتوري وسيع آلمان كه تمام اروپا را به وحشت انداخته بود، براي از ميان بردن قدرت كاتوليكها، احكامي سخت بر ضد آنها صادر نمود، با اين حال در اين امر موفق نشد و به صلح با پاپ مجبور گرديد. بيسمارك كارهاي زيادي در زمينه آباداني آلمان انجام داد كه ملي كردن راه آهن، تشكيل ارتش نوين، تجديد نظر در قوانين، جلوگيري از تجمع سرمايهها و مبارزه با كمپانيهاي عظيم سرمايهداري از آن جملهاند. بيسمارك در حدود 20 سال در مقام صدر اعظمي آلمان، اين امپراتوري را اداره كرد و تحول عظيم اجتماعي در آلمان ايجاد نمود. اتوفون لئوپولد بيسمارك سرانجام در حالي كه در اواخر عمر از كار بركنار شده بود، در 24 اوت 1898م در 83 سالگي درگذشت. |
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}