شانس
وقتی ما موفقیت یا شکست خودمان را میپذیریم و آن را به تلاش و کوشش خودمان ربط میدهیم، خودمان با فکری که خداوند در اختیار ما گذاشته، مسائل را حل و فصل میکنیم و همه شکستها میتوانند پل پیروزی باشند.
«آیا میتوانم روی شانس حساب باز کنم؟»
پاسخ:
«برای دریافت پاسخ خود به مثالهای زیر توجه کنید:»
مثال اول) محمدحسین وقتی نمره 14 را در امتحان گرفت، میتوانست دو جور نظر بدهد:
الف) اگر بیشتر تلاش میکردم و وقت میگذاشتم، نمره بیشتری نصیبم میشد.
ب) معلم با من لج افتاد و این نمره را داد.
مثال دوم) وقتی سعیده با ملکیا قهر کرد، گفت:
الف) باید فکری به حال خودم بکنم. با این تحمل کمی که من دارم، نمیتوانم دوستان زیادی داشته باشم.
ب) حقش بود. باید مدتها پیش از این حالش را میگرفتم.
مثال سوم) سینا بعد از برد در فینال فوتبال مدرسه، نظرش این بود:
الف) سرانجام مزد یک ماه زحمت تیمی خودمان را گرفتیم.
ب) شانس آوردیم و برنده شدیم.
ما و اظهار نظرهای ما
به نظر شما این مثالها چه ارتباطی میتوانند با پرسش داشته باشند؟ پاسخ این است که وقتی ما موفقیت یا شکست خودمان را میپذیریم و آن را به تلاش و کوشش خودمان ربط میدهیم، آدمهایی باکلاس و موفقیم. منبع کنترل ما داخلی است. خودمان با فکری که خداوند در اختیار ما گذاشته، مسائل را حل و فصل میکنیم. نتیجه این نوع کنترل، تلاش بیشتر و رسیدن به اهداف است. در این شرایط همه شکستها میتوانند پل پیروزی باشند. اما وقتی شکست و پیروزی را به عواملی بیرون از خودمان پیوند میزنیم که در اختیار ما نیستند، مانند شرایط مدرسه، اتفاق، لجبازی دیگران، داور و... آن وقت دستگاه کنترل ما خارجی است. به تعبیر روانشناسان منبع کنترل و اِسناد ما بیرون از خودمان است. نتیجهاش این میشود که مرتب شکست میخوریم، مرتب نق میزنیم و مرتب شکستهای خودمان را توجیه میکنیم.
شانس به معنای اتفاق
شانس، یکی از بهانههای ما برای شکست یا پیروزی است که معناهای متعددی میتواند داشته باشد. آنچه همه ما از شانس به ذهنمان خطور میکند این است که به صورت تصادفی، اتفاقی و همینجوری یک موفقیت یا شکست نصیب ما شده است. این توضیح برای شانس به ما میگوید که هیچ ارتباطی بین تلاش کردن یا نکردن با نتیجهای که میگیریم، وجود ندارد. با این معنایی که برای شانس کردهایم، درگروه دوم قرار میگیریم. یعنی کسانی که در خودشان توانایی خاصی برای برتری نمیبینند یا خودشان را مقصر شکست نمیدانند.
شانس به معنای فرصت
شانس میتواند به معنای «فرصت و موقعیت» هم باشد. یک بازیکن ورزشی، زمینهای برای امتیاز گرفتن یا گل زدن برایش به وجود میآید. اگر از این فرصت به خوبی استفاده کند، برنده میشود و اگر نتواند آن را به درستی مدیریت کند، از نتیجه خبری نیست. برای شما فرصت شرکت در المییادهای علمی به وجود آمده است؛ اگر از این فرصت با تلاش خودتان به خوبی استفاده کنید، ممکن است نتایج خوبی به دست آورید ولی اگر آن را جدی نگیرید، معلو ماست که فرصت خوب را سوزاندهاید. با توجه به این معنا، ما در گروه اول قرار میگیریم؛ کسانی که از فرصتهای خود به خوبی بهره گرفته اند و موفق شدهاند یا فرصتسوزی کردند و موفق نشدند.
شانس یعنی توفیق
سومین معنای شانس، «توفیق» است. یعنی خداوند متعال، با کمک و حمایت معنوی خود، ما را در رسیدن به هدف یاری کند. این بخش هم با تلاش ما گره خورده است. ما هستیم که زمینه دریافت این کمکها را فراهم میکنیم. مثلا با کمکی که به دوستان نیازمند خود در مدرسه داریم، آمادگی ذهنی بیشتری نصیب ما میشود. یا با احترام به پدر و مادر و پرهیز از مشاجره در منزل، خداوند آرامش بیشتری را در دل ما قرار میدهد که مقدمه مطالعه با تمرکز، تصمیمهای خوب و داشتن روحیه برای تلاش است.
به عمل کار بر آید
اگر دقت کرده باشید، در همه گامهای موفقیت که با شانس ارتباط داشت، یک کلمه تکرار شده است: «تلاش». خداوند ابزار کافی برای رسیدن به هدف را به همه ما داده است، زمینه رشد و شکوفایی را هم فراهم کرده و ما را به شکوفایی تشویق کرده است. حال اگر این نعمت ها را با تلاش خود همراه کنیم، دستیابی به نتیجه ممکن است ولی اگر به امید اتفاقهای خیالی روزگار خود را سپری کنیم، خبری نخواهد بود. شما درباره کسی که زمین خود را شخم نزده و بذری نپاشیده ولی با تمام وجود منتظر سبز شدن گندم باشد، چه نظری دارید؟
نویسنده: ابراهیم اخوی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}