همایش لوزان
نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقالههای سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد.
بررسی عهدنامه همایش لوزان
چکیده:
نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقالههای سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد.
تعداد کلمات: 1562 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقالههای سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد.
تعداد کلمات: 1562 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
نویسنده: تونی لِین
ترجمه: روبرت آسریان
ترجمه: روبرت آسریان
همایش بین المللی تبشیر جهان، که در جولای ۱۹۷۴ در لوزان برگزار شد، مهم ترین تجمعی بوده که تاکنون مسیحیان انجیلی داشته اند. در این همایش، سه هزار شرکت کننده از ۱۵۰ کشور جهان شرکت داشتند. مجله تایم در مورد این همایش نوشت: «احتمالا مسیحیان هیچگاه با چنین تنوعی از ملیت های مختلف گردهم نیامده اند». این همایش را می توان نقطه عطفی در پیشرفت و توسعه الهیات انجیلی در قرن حاضر دانست. اهمیت این همایش را برای انجیلی ها می توان با اهمیتی که شورای دوم واتیکان برای کاتولیک ها داشته، مقایسه کرد.
دیدگاههای این همایش در یک عهدنامه بیان گشت. نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقاله های سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد. این پیشنویس دوم نیز در جریان برگزاری همایش، توسط یک کمیته بررسی، که جان استات ریاست آن را بر عهده داشت، مورد تجدیدنظر قرار گرفت. این نسخه تجدیدنظر شده در اختیار همه شرکت کنندگانی قرار گرفت که از آنان دعوت شده بود اصلاحیه هایی در مورد آن پیشنهاد کنند. با توجه به اصلاحیه هایی که پیشنهاد شد، کمیته بررسی، نسخه نهایی عهدنامه را آماده کرد که شامل پانزده بند و یک مقدمه، و نتیجه گیری بود. این عهدنامه یک اعترافنامه ایمان است که مورد پذیرش طیف وسیعی از مسیحیان انجیلی قرار دارد و به بهترین شکل، نمایانگر اعتقادات انجیلی عصر حاضر بوده، برای انجیلیها بیش از هر سند دیگری مرجعیت دارد. اما این عهدنامه صرفا اعتراف ایمان نیست، بلکه یک عهد و یک التزام جدی شخصی به جهت دعا برای عمل تبشیر است.
بیشتر بخوانید : شورای واتیکان دوم
این همایش از سه جهت اهمیت داشت: نخست آنکه، همانند گردهمایی های شورای جهانی کلیساها که پس از اواخر دهه شصت برگزار شدند، مسیحیان جهان سوم، نقشی مهم در این همایش داشتند. نیمی از شرکت کنندگان، سخنرانان، و اعضای کمیته های برنامه ریزی از مسیحیان جهان سوم بودند. علاوه بر این، برخی از الهام بخش ترین و تأثیرگذارترین مقاله های این همایش از سوی دو عالم الهی اهل آمریکای لاتین، ساموئل اسکوبار و رنه پادیلا ارائه گشتند.
موضوع دوم آنکه، همانند روحیه غالب بر کلیسای کاتولیک در شورای دوم واتیکان، روحیه پیروزمندانه گرایی انجیلی ها، جای خود را به روحیه فروتنی و توبه داد. همایش لوزان خود بیانگر اهمیت و تأثیر رشد یابنده جنبش انجیلی بود، اما در کنار این امر، دیدگاه غالب این بود که باید تصدیق کرد هرآنچه در گذشته بر جنبش انجیلی حاکم بوده، صحیح و بی نقص نبوده است و از دیگران باید درسهایی آموخت.
دیدگاههای این همایش در یک عهدنامه بیان گشت. نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقاله های سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد. این پیشنویس دوم نیز در جریان برگزاری همایش، توسط یک کمیته بررسی، که جان استات ریاست آن را بر عهده داشت، مورد تجدیدنظر قرار گرفت. این نسخه تجدیدنظر شده در اختیار همه شرکت کنندگانی قرار گرفت که از آنان دعوت شده بود اصلاحیه هایی در مورد آن پیشنهاد کنند. با توجه به اصلاحیه هایی که پیشنهاد شد، کمیته بررسی، نسخه نهایی عهدنامه را آماده کرد که شامل پانزده بند و یک مقدمه، و نتیجه گیری بود.
موضوع سوم آنکه، این روحیه فروتنی و توبه خصوص در ساحت مسئولیت اجتماعی مسیحیان دیده می شد. در حالی که، انجیلی ها در قرن گذشته در زمینه توجه به مسائل و معضلات اجتماعی نقشی پیشرو داشتند، در قرن بیستم در این زمینه نقش چندانی ایفا نکردند و در برخی موارد در مسائل اجتماعی، موضعی کاملا انفعالی اتخاذ نمودند. عدم رضایت از این رویه به یکی از موضوعات مهم در همایش تبدیل شد و دربند پنجم عهدنامه به این امر پرداخته شد. اما مفاد این بند همه را راضی نکرد و گروهی از شرکت کنندگان که در اقلیت قرار داشتند، بیانیه ای منتشر ساختند و در آن خواست خود را برای فرارفتن به ورای محدوده ای که در عهدنامه بیان شده بود، ذکر کردند. اما در عین حال که بر مسئولیت اجتماعی مسیحیان تأکید می شد. همه شرکت کنندگان در مورد ضرورت حیاتی موعظه انجیل در تمام جهان اتفاق نظر داشتند.
عهدنامه لوزان را می توان چکیده ای بس عالی و ارزشمند از ایمان و عهد انجیلی در جهان معاصر دانست. ما اعضای کلیسای عیسی مسیح، متشکل از بیش از صد و پنجاه ملت، از آنچه خدا در عصر ما انجام میدهد، عمیقا تکان خورده، به واسطه خطاها و قصوراتمان توبه میکنیم و خود را در برابر مبارزه طلبی وظیفه ناتمام تبشیر جهان می بینیم. ما ایمان داریم که انجیل، خبر خوش خدا برای تمام جهان است و ما بر آن شده ایم تا با فیض او این حکم مسیح را اطاعت کنیم که از ما می خواهد انجیل را به همه انسانها اعلام نماییم و همه ملتها را شاگرد مسیح سازیم. (عهدنامه لوزان، مقدمه )
ما الهام الهی، حقیقت، و مرجعیت کتب مقدسة عهد عتیق و عهد جدید را به عنوان تنها کلام مکتوب خدا، در کلیتشان تصدیق می کنیم و نیز تصدیق میکنیم این کتب در آنچه اظهار می دارند عاری از هرگونه اشتباهی بوده، تنها قانون مصون از خطا برای ایمان و عمل هستند. ما همچنین قدرت کلام خدا را در رسیدن به مقصود خود در تحقق نجات تصدیق میکنیم. (عهدنامه لوزان، بند دوم )
ما تصدیق میکنیم که خدا هم آفریننده و هم قاضی و داور همه انسانهاست. بنابراین، ما باید در توجه او به برقراری عدالت و مصالحه در جامعه انسانی و نیز رهایی انسان از هر نوع ظلم و ستم شریک گردیم... در اینجا ما، هم از اینکه مسائل اجتماعی را نادیده انگاشته ایم و هم از اینکه گاهی بشارت و توجه به مسائل اجتماعی را در امر کاملا متمایز در نظر گرفته ایم، توبه می کنیم. اگرچه مصالحه با انسان به معنای مصالحه با خدا نیست، اگرچه عمل در جهت بهبود شرایط اجتماعی به معنای بشارت انجیل نیست، و همچنین رهایی سیاسی نیز به معنای نجات، و رستگاری نیست، ما تصدیق میکنیم بشارت انجیل و اقدامات سیاسی - اجتماعی، هر دو، بخشی از وظیفه ما به عنوان یک مسیحی هستند؛ زیرا هر دو مقوله ضرورتا تجلیات آموزه هایی هستند که ما در مورد خدا و انسان، محبت نسبت به همسایه خود و اطاعت از عیسی مسیح به آنها معتقدیم. پیام نجات، همچنین دلالتهایی چون پیام داوری بر آشکال مختلف از خودبیگانگی، ستم، و تبعیض را نیز دارد و ما نباید از محکوم کردن شرارت و بی عدالتی در هر جایی که وجود داشته باشد، واهمه داشته باشیم. (عهدنامه لوزان، بند پنجم )
بیش از دو میلیارد و هفتصد میلیون نفر که بالغ بر دوسوم جمعیت جهان را تشکیل میدهند، هنوز بشارت انجیل را نشنیده اند. ما از نادیده گرفته شدن تبشیر بسیاری از انسانها شرمساریم. این شرایط، توبیخی آشکار برای ما و کل کلیساست... همه ما از فقر میلیونها انسان و بی عدالتی ای که علت آن است، عمیقا متأثر و پریشان خاطریم. آن گروه از ما که در رفاه زندگی میکنیم وظیفه خود می دانیم که زندگی ساده ای در پیش بگیریم تا از نظر مالی بیشتر بتوانیم به امور خیریه و بشارت انجیل مساعدت (عهدنامه لوزان، بند نهم )
فرهنگ همواره باید توسط کتاب مقدس مورد آزمون قرار گیرد و براساس آن داوری شود. از آنجایی که انسان آفریده خداست، بخش هایی از فرهنگ او بسیار غنی و نیکوست. و از آنجایی که انسان سقوط کرده است، کل فرهنگ انسانی تحت تأثیر گناه بوده، حتی برخی از قلمروهای آن شرارت آلود است. در انجیل، دیدگاه برتری و تفوق یک فرهنگ بر فرهنگ های دیگر مفروض انگاشته نشده است، اما انجیل، همه فرهنگ ها را مطابق ملاک خود، در مورد حقیقت و عدالت ارزیابی می کند و بر وجود اصول مطلق اخلاقی در هر فرهنگی تأکید دارد. فعالیتهای بشارتی اغلب همراه با انجیل، فرهنگی بیگانه را نیز منتقل ساخته اند و کلیساها گاه بیشتر از آنکه کتاب مقدس ملاک غایی آنان بوده باشد، فرهنگ ملاک نهایی اشان بوده است. (عهدنامه لوزان، بند دهم )
بنابراین، در پرتو ایمانمان و در پرتو تصمیمی که اتخاذ کرده ایم، ما با خدا عهدی استوار می بندیم که همراه با یکدیگر برای تبشیر کل جهان دعا کنیم، برنامه ریزی نماییم، و دست به عمل بزنیم. (عهدنامه لوزان، نتیجه گیری )
در رابطه بین همایش لوزان و شورای جهانی کلیساها رابطه ای بسیار جالب است. یکی از دلایل برگزاری همایش لوزان، توجه انجیلی ها به گردهمایی های شورای جهانی کلیساها در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۳ بود. به نظر می رسید که در این گردهمایی ها، آنقدر بر روی جنبه های اجتماعی و سیاسی تأکید شده بود که نیاز انسان به مصالحه با خدا تقریبا به فراموشی سپرده شده بود. در حالی که برگزاری همایش لوزان تا حدی واکنشی نسبت به گرایش هایی بود که در شورای جهانی کلیساها وجود داشت، خود تا حدی از این گرایش ها تأثیر پذیرفت و برای مثال، در این مورد می توان به نقش فزاینده جهان سوم در همایش و اهمیت بیشتری که به مسائل اجتماعی داده شد، اشاره کرد.
عملکرد همایش لوزان همچنان توسط کمیته لوزان برای تبشیر جهان، ادامه دارد. این کمیته تاکنون گروه هایی برای تحقیق و بررسی تشکیل داده است و موضوعات خاصی که در همایش مطرح شدند، به شکل دقیق تر و جامع تری توسط متخصصان و صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته اند. در سال ۱۹۷۸ در شهر ویلوبانک اجزایر برمودا، مسئله رابطه انجیل و فرهنگ مورد بررسی قرار گرفت. در سال ۱۹۸۰ گروهی دیگر از صاحبنظران در انگلستان گرد هم آمدند تا موضوع در پیش گرفتن زندگی ساده را بررسی کنند. گروهی نیز در شهر گراند راپیدز ایالت میشیگان، مهم ترین و بحث انگیزترین جلسات بررسی را پیرامون موضوع رابطه انجیل و مسئولیت اجتماعی برگزار کردند؛ یعنی موضوعی که در همایش لوزان به شکل کامل به آن پرداخته نشد. صاحبنظرانی که در این جلسه های بررسی شرکت کرده اند، نمایندگان دیدگاه های متفاوتی هستند که در بین مسیحیان انجیلی وجود دارد و در این زمینه، تا حدی به وفاق و اتفاق نظر دست یافته اند که نظریه های آنان در گزارش هیأت بررسی، تحت عنوان «بشارت و مسئولیت اجتماعی» منعکس شده است.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
موضوع دوم آنکه، همانند روحیه غالب بر کلیسای کاتولیک در شورای دوم واتیکان، روحیه پیروزمندانه گرایی انجیلی ها، جای خود را به روحیه فروتنی و توبه داد. همایش لوزان خود بیانگر اهمیت و تأثیر رشد یابنده جنبش انجیلی بود، اما در کنار این امر، دیدگاه غالب این بود که باید تصدیق کرد هرآنچه در گذشته بر جنبش انجیلی حاکم بوده، صحیح و بی نقص نبوده است و از دیگران باید درسهایی آموخت.
دیدگاههای این همایش در یک عهدنامه بیان گشت. نخستین پیشنویس این عهدنامه که چند ماه پیش از برگزاری همایش آماده گشت، بر اساس مقاله های سخنرانان اصلی همایش تنظیم شده بود. سپس این پیشنویس برای یک هیأت مشاوران فرستاده شد که در آنجا پیشنویس دیگری آماده شد. این پیشنویس دوم نیز در جریان برگزاری همایش، توسط یک کمیته بررسی، که جان استات ریاست آن را بر عهده داشت، مورد تجدیدنظر قرار گرفت. این نسخه تجدیدنظر شده در اختیار همه شرکت کنندگانی قرار گرفت که از آنان دعوت شده بود اصلاحیه هایی در مورد آن پیشنهاد کنند. با توجه به اصلاحیه هایی که پیشنهاد شد، کمیته بررسی، نسخه نهایی عهدنامه را آماده کرد که شامل پانزده بند و یک مقدمه، و نتیجه گیری بود.
موضوع سوم آنکه، این روحیه فروتنی و توبه خصوص در ساحت مسئولیت اجتماعی مسیحیان دیده می شد. در حالی که، انجیلی ها در قرن گذشته در زمینه توجه به مسائل و معضلات اجتماعی نقشی پیشرو داشتند، در قرن بیستم در این زمینه نقش چندانی ایفا نکردند و در برخی موارد در مسائل اجتماعی، موضعی کاملا انفعالی اتخاذ نمودند. عدم رضایت از این رویه به یکی از موضوعات مهم در همایش تبدیل شد و دربند پنجم عهدنامه به این امر پرداخته شد. اما مفاد این بند همه را راضی نکرد و گروهی از شرکت کنندگان که در اقلیت قرار داشتند، بیانیه ای منتشر ساختند و در آن خواست خود را برای فرارفتن به ورای محدوده ای که در عهدنامه بیان شده بود، ذکر کردند. اما در عین حال که بر مسئولیت اجتماعی مسیحیان تأکید می شد. همه شرکت کنندگان در مورد ضرورت حیاتی موعظه انجیل در تمام جهان اتفاق نظر داشتند.
عهدنامه لوزان را می توان چکیده ای بس عالی و ارزشمند از ایمان و عهد انجیلی در جهان معاصر دانست. ما اعضای کلیسای عیسی مسیح، متشکل از بیش از صد و پنجاه ملت، از آنچه خدا در عصر ما انجام میدهد، عمیقا تکان خورده، به واسطه خطاها و قصوراتمان توبه میکنیم و خود را در برابر مبارزه طلبی وظیفه ناتمام تبشیر جهان می بینیم. ما ایمان داریم که انجیل، خبر خوش خدا برای تمام جهان است و ما بر آن شده ایم تا با فیض او این حکم مسیح را اطاعت کنیم که از ما می خواهد انجیل را به همه انسانها اعلام نماییم و همه ملتها را شاگرد مسیح سازیم. (عهدنامه لوزان، مقدمه )
ما الهام الهی، حقیقت، و مرجعیت کتب مقدسة عهد عتیق و عهد جدید را به عنوان تنها کلام مکتوب خدا، در کلیتشان تصدیق می کنیم و نیز تصدیق میکنیم این کتب در آنچه اظهار می دارند عاری از هرگونه اشتباهی بوده، تنها قانون مصون از خطا برای ایمان و عمل هستند. ما همچنین قدرت کلام خدا را در رسیدن به مقصود خود در تحقق نجات تصدیق میکنیم. (عهدنامه لوزان، بند دوم )
ما تصدیق میکنیم که خدا هم آفریننده و هم قاضی و داور همه انسانهاست. بنابراین، ما باید در توجه او به برقراری عدالت و مصالحه در جامعه انسانی و نیز رهایی انسان از هر نوع ظلم و ستم شریک گردیم... در اینجا ما، هم از اینکه مسائل اجتماعی را نادیده انگاشته ایم و هم از اینکه گاهی بشارت و توجه به مسائل اجتماعی را در امر کاملا متمایز در نظر گرفته ایم، توبه می کنیم. اگرچه مصالحه با انسان به معنای مصالحه با خدا نیست، اگرچه عمل در جهت بهبود شرایط اجتماعی به معنای بشارت انجیل نیست، و همچنین رهایی سیاسی نیز به معنای نجات، و رستگاری نیست، ما تصدیق میکنیم بشارت انجیل و اقدامات سیاسی - اجتماعی، هر دو، بخشی از وظیفه ما به عنوان یک مسیحی هستند؛ زیرا هر دو مقوله ضرورتا تجلیات آموزه هایی هستند که ما در مورد خدا و انسان، محبت نسبت به همسایه خود و اطاعت از عیسی مسیح به آنها معتقدیم. پیام نجات، همچنین دلالتهایی چون پیام داوری بر آشکال مختلف از خودبیگانگی، ستم، و تبعیض را نیز دارد و ما نباید از محکوم کردن شرارت و بی عدالتی در هر جایی که وجود داشته باشد، واهمه داشته باشیم. (عهدنامه لوزان، بند پنجم )
بیش از دو میلیارد و هفتصد میلیون نفر که بالغ بر دوسوم جمعیت جهان را تشکیل میدهند، هنوز بشارت انجیل را نشنیده اند. ما از نادیده گرفته شدن تبشیر بسیاری از انسانها شرمساریم. این شرایط، توبیخی آشکار برای ما و کل کلیساست... همه ما از فقر میلیونها انسان و بی عدالتی ای که علت آن است، عمیقا متأثر و پریشان خاطریم. آن گروه از ما که در رفاه زندگی میکنیم وظیفه خود می دانیم که زندگی ساده ای در پیش بگیریم تا از نظر مالی بیشتر بتوانیم به امور خیریه و بشارت انجیل مساعدت (عهدنامه لوزان، بند نهم )
فرهنگ همواره باید توسط کتاب مقدس مورد آزمون قرار گیرد و براساس آن داوری شود. از آنجایی که انسان آفریده خداست، بخش هایی از فرهنگ او بسیار غنی و نیکوست. و از آنجایی که انسان سقوط کرده است، کل فرهنگ انسانی تحت تأثیر گناه بوده، حتی برخی از قلمروهای آن شرارت آلود است. در انجیل، دیدگاه برتری و تفوق یک فرهنگ بر فرهنگ های دیگر مفروض انگاشته نشده است، اما انجیل، همه فرهنگ ها را مطابق ملاک خود، در مورد حقیقت و عدالت ارزیابی می کند و بر وجود اصول مطلق اخلاقی در هر فرهنگی تأکید دارد. فعالیتهای بشارتی اغلب همراه با انجیل، فرهنگی بیگانه را نیز منتقل ساخته اند و کلیساها گاه بیشتر از آنکه کتاب مقدس ملاک غایی آنان بوده باشد، فرهنگ ملاک نهایی اشان بوده است. (عهدنامه لوزان، بند دهم )
بنابراین، در پرتو ایمانمان و در پرتو تصمیمی که اتخاذ کرده ایم، ما با خدا عهدی استوار می بندیم که همراه با یکدیگر برای تبشیر کل جهان دعا کنیم، برنامه ریزی نماییم، و دست به عمل بزنیم. (عهدنامه لوزان، نتیجه گیری )
در رابطه بین همایش لوزان و شورای جهانی کلیساها رابطه ای بسیار جالب است. یکی از دلایل برگزاری همایش لوزان، توجه انجیلی ها به گردهمایی های شورای جهانی کلیساها در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۳ بود. به نظر می رسید که در این گردهمایی ها، آنقدر بر روی جنبه های اجتماعی و سیاسی تأکید شده بود که نیاز انسان به مصالحه با خدا تقریبا به فراموشی سپرده شده بود. در حالی که برگزاری همایش لوزان تا حدی واکنشی نسبت به گرایش هایی بود که در شورای جهانی کلیساها وجود داشت، خود تا حدی از این گرایش ها تأثیر پذیرفت و برای مثال، در این مورد می توان به نقش فزاینده جهان سوم در همایش و اهمیت بیشتری که به مسائل اجتماعی داده شد، اشاره کرد.
عملکرد همایش لوزان همچنان توسط کمیته لوزان برای تبشیر جهان، ادامه دارد. این کمیته تاکنون گروه هایی برای تحقیق و بررسی تشکیل داده است و موضوعات خاصی که در همایش مطرح شدند، به شکل دقیق تر و جامع تری توسط متخصصان و صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته اند. در سال ۱۹۷۸ در شهر ویلوبانک اجزایر برمودا، مسئله رابطه انجیل و فرهنگ مورد بررسی قرار گرفت. در سال ۱۹۸۰ گروهی دیگر از صاحبنظران در انگلستان گرد هم آمدند تا موضوع در پیش گرفتن زندگی ساده را بررسی کنند. گروهی نیز در شهر گراند راپیدز ایالت میشیگان، مهم ترین و بحث انگیزترین جلسات بررسی را پیرامون موضوع رابطه انجیل و مسئولیت اجتماعی برگزار کردند؛ یعنی موضوعی که در همایش لوزان به شکل کامل به آن پرداخته نشد. صاحبنظرانی که در این جلسه های بررسی شرکت کرده اند، نمایندگان دیدگاه های متفاوتی هستند که در بین مسیحیان انجیلی وجود دارد و در این زمینه، تا حدی به وفاق و اتفاق نظر دست یافته اند که نظریه های آنان در گزارش هیأت بررسی، تحت عنوان «بشارت و مسئولیت اجتماعی» منعکس شده است.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
بیشتر بخوانید :
سورن کییرکگارد و تفسیر او از رابطه انسان با خدا
شورای واتیکان اول
الاهیات شلایرماخر
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}