مهربانی
این منم که گاه
با نسیم
می شکوفم از حریر دامنم
رشته ی طلای آفتاب
دور گردنم
گاه سکه سکه می چکم از درخت
این منم که گاه
با نسیم
می شکوفم از حریر دامنم
رشته ی طلای آفتاب
دور گردنم
گاه سکه سکه می چکم
از درخت
مثل برگ های وحشی خزان
گاه قهر می کنم
با زمین و آسمان ،
با خودم
صبح ها ولی
وقت دانه دادن پرنده ها
می شود
لحظه ی تولدم!
انسیه موسویان
با نسیم
می شکوفم از حریر دامنم
رشته ی طلای آفتاب
دور گردنم
گاه سکه سکه می چکم
از درخت
مثل برگ های وحشی خزان
گاه قهر می کنم
با زمین و آسمان ،
با خودم
صبح ها ولی
وقت دانه دادن پرنده ها
می شود
لحظه ی تولدم!
انسیه موسویان
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}