آخر قصه چی می‌شه؟
کی میره و کی می‌مونه؟
یه برگ خسته تا کجا
اسیر باد و بارونه؟
 
به من بگو کی می‌رسه
میوه کال آرزو؟
واسه یه بارم که شده
حقیقتو بهم بگو
 
چشمای تو بهم می‌گه
تو تا همیشه زنده‌ای
پر بزن از تو قاب عکس!
بگو هنوز پرنده‌ای...
 
اینو ولی خوب می‌دونم
سکوت تو یعنی صدا
بخون دوباره از وطن
چکاوک شهید ما
 
این روزا باز تازه شده
حرف و حدیث سفرت
دنبال عکس تازه‌ان
روزنامه‌ها از پسرت...!
 
عکستو می‌بینم ولی
عکس تو رفتار می‌کنم
ازت خجالت می‌کشم
خودم رو تکرار می‌کنم
 
اسم تو اما تا ابد
یه پنجره به بودنه
یه آسمون ساده با
ستاره‌های روشنه
 
من و تو و یه قاب عکس
بازم سکوت، بازم نگاه
یه شال سبز، یه قمقمه
یه کوله پشتی و کلاه
 
یه ذره خاک و یه پلاک
یه دونه ساعت مچی


حمید هنرجو