ای خدای آفتاب و آبشار
ای خدای خلوت چنار
ای که دست‌های تو
شکوفه را
روی شاخه‌ها سوار می‌کند
یا بنفشه را
در کنار جاده­ ها قطار می­  کند
ببین
شکسته­ ام
مثل مادرم زمین
سرد و خسته ­ام
 
بعد از این سکوت
با صدای قدسی پرندگان سخن بگو
دست­ های خالی
این درخت غصه‌دار را
پر از برگ و بار می­ کنی؟
ای خدا!
بگو
       بگو
              دل مرا  
                          بهار می­ کنی؟


رقیه ندیری