خورشید اسلام از روزی که از جزیرة العرب طلوع کرده و آسمان انسانیت را روشنائی بخشید بر احیای حقوق انسانها تأکید کرده و از منظر معنوی فرقی میان زن و مرد قرارنداد و با ندای وحیانی فرمود که: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُون؛[1] هر کس از مرد یا زن عمل صالحی انجام دهد قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای حیات حقیقی می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند پاداش خواهیم داد.

آئین متعالی اسلام از حقوق پایمال شده بانوان، چنان دفاع کرد که یک زن را از ذلت بردگی مردان و حقارت و پستی، که به عنوان کالا به او نگریسته می شد به عالیترین مقام انسانی رسانید.

وجود حضرت زهرا (س) مصداق عینی این حقیقت است که اسلام او را برترین بانوی عالم و سرور زنان بهشتی معرفی می کند در این مورد به چند سخن از رسول خدا(ص) بسنده می کنیم:
1- یکی از همسران رسول خدا (ص) گفته است: روزی پیامبر اکرم (ص) نشسته بود که فاطمه (س) به سوی آن حضرت آمد و سوگند به خدائی که معبودی جز او نیست او مانند رسول خدا (ص) راه می رفت چون حضرت او را دید دوبار فرمود: دخترم خوش آمدی، دخترم خوش آمدی! سپس فرمود:
أَ مَا تَرْضَینَ أَنْ تَأْتِی یوْمَ الْقِیامَةِ سَیدَةَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ؛[2]
آیا راضی؛ نیستی که در روز قیامت سرور بانوان اهل ایمان باشی.»
پیامبر اکرم ص در سخن دیگری فرمود:
«کانَتْ مَرْیمُ سَیدَةَ نِساءِ زَمانِها، امَّا ابْنَتِی فاطِمَةُ فَهِی سَیدَةُ نِساءِ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ».
مریم بانوی زنان عصر خود بود، اما دخترم فاطمه بانوی همه زنان جهان از اوّلین و آخرین است.

2- سعید بن جبیر از ابن عباس نقل می کند که روزی رسول خدا (ص) در مورد اهل بیت خود سخنانی بیان کرد تا اینکه به فاطمه رسید و در ستایش از دخت ارجمند خویش فرمود: دخترم فاطمه، سرور بانوان عالم از اولین تا آخرین است او پاره تن من، روشنائی چشمانم، میوه دلم، روح و جانم است که تمام وجودم را فرا گرفته، فاطمه انسانی فرشته خو است هرگاه در محراب عبادتش در پیشگاه الهی به نماز می ایستد نور او برای ملائکه آسمان می درخشد همچنانکه ستارگان آسمان بر اهل زمین نور افشانی می کنند در آنحال خدای بزرگ به فرشتگانش می فرماید: ای فرشتگان من به بنده ام فاطمه بنگرید که چگونه در پیشگاهم به راز و نیاز ایستاده است خوف و شوق من به تمام وجودش لرزه انداخته و با قلب و دل به عبادت من روی آورده است شما گواه باشید به خاطر او تمام پیروانش را از آتش جهنم امان دادم.[3]

3- زمانی که فاطمه بر آن حضرت وارد می شد آن حضرت به او خوشامد می گفت دست های او را می بوسید و در جای خود او را می نشاند. وقتی هم که پیامبر به خانه فاطمه می رفت او نیز به استقبال پدر می شتافت و خوشامد می گفت و دست های پدر ارجمندش را می بوسید.[4]

4- ابوثعلبه خشنی می گوید: پیامبر اکرم (ص) هرگاه از سفر بر می گشت اول نزد فاطمه (س) می رفت، فاطمه نیز با مشاهده پدر می ایستاد و به استقبالش می شتافت پدر را در آغوش می گرفت و میان دو چشم پدر را می بوسید.[5]
 
ای تاج سر زنان عالم
وی مفخر دودمان آدم
 
از جوهر قدس، تار و پودت
از نور محمدی، وجودت
 
معیار کمال زن، تویی تو
مقیاس جلال زن، تویی تو
 
ای نادره در بحر رحمت
آویزه ی گوشوار عصمت
 
خیاط ازل ز حجله ی غیب
در طارم نور غیب لا ریب
 
چون مشعل وحی را بر افروخت
پیراهن عصمت ترا دوخت
 
ای گنج هزار گونه گوهر
وی خوانده ترا خدای، کوثر
 
نسل تو، نگاهبان دین ست
بر تاج تو، یازده نگین ست
 
شاه شهدا که بر سر دین
بگذاشت نگین و تاج خونین
 
یک پاره ی پاک از تن توست
پرورده ی شیر و دامن توست
 
خونی که به شیر توست معجون
جز رنگ خدا نگیرد آن خون
 
اسلام، که روز او بشد شب
دادی تو گره به زلف زینب
 
ای در فلک پیمبری، ماه
خورشید، کمین کنیز درگاه
                                                                          

پی نوشت ها

[1] سوره نحل، آیه 97.
[2] امالى طوسى، ص 333.
[3] ارشاد القلوب، ج 2، ص 295.
[4] امالى طوسى، ص 400.
[5] المناقب، ج 3، ص 332.

منبع : حوزه نت