صداقت و ازدواج

نويسنده:علي اصغر احمدي



صداقت يکي از بنيادي ترين صفات اخلاقي و در عين حال يکي از اجزاء کليدي در ارتباط اجتماعي انسان است. انسان با تکيه بر صداقت ديگران مي تواند با اطمينان در کنار آنان احساس ايمني کرده و با آرامش، حدود ارتباطي خود را تعيين کند. صداقت در اصل نشانگر صاف و پيش بيني پذيري رفتار ديگران است. به کمک صداقت انسان مي تواند موضع گيري هاي ساده و روشني در مقابل رفتار ديگران داشته باشد. در صورت عدم اطمينان نسبت به صداقت ديگران، انسان به دليل ندانستن واقعيت امر در موضع گيري خود دچار سردر گمي، توقف و گاه حيله گري مي شود با چنين توصيفي صداقت يک اصل ضروري در زندگي زناشويي خواهد بود.
صداقت يک اصل اخلاقي است که مبتني بر خودشناسي، شجاعت، کرامت، هوشمندي و هنرمندي است. مراتب گوناگون صداقت، بر خودشناسي انسان استوار است. عدم ترس از ديگران و ارزش قائل شدن براي خود يا کرامت نفس نيز پشتيباني کننده صداقت انسان است. انسان براي صادق بودن ناگزير از دانستن فن کتمان است. نکته اي که ضرب المثل معروف"جز راست نبايد گفت، هر راست نشايد گفت"، حکايت گر آن است. اين نکته نشان مي دهد که راست گويي را نمي توان بدون داشتن هنرکتمان حفظ کرد. هنر کتمان يک عمل هوش مندانه و درعين حال پرورش دهنده هوش است. به اين ترتيب پاي بند به صداقت، تضمين کننده چند صفت اخلاقي بر جسته و توانمندي هاي اساسي انسان است.
صداقت داراي مراتب گوناگوني است که تمامي آنها ممکن است در رابطه زناشويي اخلال آفرين باشد. پايين ترين مرتبه صداقت، راست گويي است در اين مرتبه انتظار مي رود فرد جز واقعيت را به زبان جاري نسازد. مرتبه دوم صداقت، اجتناب از تحريف هاي شناختي است. انسان تحت تأثير عوامل گوناگون، واقعيت را به شکل سوگيرانه اي منحرف مي سازد. ساده ترين سطح سوگيري هاي شناختي، تحريف واقعيت به نفع خود است. در چنين سطحي از رفتار فرد واقعيت را بدون آن که قصد دروغ گويي داشته باشد در جهت خاصي تحريف مي کند. تحريف هاي شناختي اشکال گوناگوني در روابط زناشويي وخانوادگي را به خود اختصاص مي دهد.
در صداقت در زندگي خانوادگي، تنها به صادق بودن نبايد متمرکز بود بلکه بر زمينه سازي براي صداقت اعضاء خانواده از جمله فرزندان نيز بايد تأکيد کرد. زن و شوهر در اين راستا هم مي بايد صادق باشند و هم تضمين کننده صداقت خود و ساير اعضاء خانواده.
منبع: مجله راه قرآن شماره 22