مرغ ســحر






مرغ ســحر ناله سر كن ،
داغ مرا تازه تر كن ،
زآه شرر بار، اين قفس را
برشكن و زير و زبر كن
بلبل پر بسته ز كنج قفس درآ ،
نغمه ی آزادی نوع بشــر سرا
وز نفسی عرصه ی این خاك توده را، پرشرر كن
ظلم ظالم ، جور صيّاد ، آشيانم داده بر باد ،
ای خدا، ای فلك، ای طبيعت
شامِ تاريكِ ما را سحر كن
نو بهار است، گل به بار است ،
ابر چشمم، ژاله بار است
اين قفس چون دلم ، تنگ و تار است
شعله فكن در قفس ای آه آتشين ،
دست طبيعت گل عمرِ مرا مچين
جانب عاشق نگه ای تازه گل ،از اين ، بيشتركن،بيشتركن، بيشتركن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مختصر، مختصر كن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مخــتصـــر، مخـ تـــ صـــ ر كُــ ن
منبع: ترانه خانه