تحلیلی نوین از جهاد دفاعی در قرآن کریم
جهاد، یکی از فروعات فقه اسلامی است و با این که منشا حیات اندیشه ی اسلامی می باشد، پیوسته در طول تاریخ و بخصوص چند دهه اخیر، به دلیل بحث های روشنفکر مآبانه، محل نقد و نظر برخی بوده است و دلیل ایشان نیز، انتساب اندیشه ی جهاد، به عملیات ها و رویکردهای تروریستی می باشد.
تحلیلی نوین از جهاد دفاعی در قرآن کریم
جهاد، یکی از فروعات فقه اسلامی است و با این که منشا حیات اندیشه ی اسلامی می باشد، پیوسته در طول تاریخ و بخصوص چند دهه اخیر، به دلیل بحث های روشنفکر مآبانه، محل نقد و نظر برخی بوده است و دلیل ایشان نیز، انتساب اندیشه ی جهاد، به عملیات ها و رویکردهای تروریستی می باشد، در حالی که خشونت گرایی، تروریسم و افراطی گری با روح مکتب تشیع که مبتنی بر عداالت، اعتدال، رحمت می باشد در تنافی است و تدقیق عمیق در اندیشه ی جهاد در اسلام نشان می دهد که فقه، جهاد را به انواع مختلفی تقسیم کرده است و با بیان شروط مختلف برای هر یک از اقسام جهاد، جهاد را ابزاری برای تحقق صلح و امنیت در جامعه طراحی کرده است[1].
انواع جهاد
جهاد بر دو قسم می باشد، دفاعی و ابتدائی. در تعریف جهاد دفاعی می گویند، جهادی است که جامعه ایمانی بعد از حمله ی سپاه دشمن، به مقابله با ایشان می پردازند و از کیان و افراد جامعه اسلامی دفاع می کنند[2]. در مقابل، جهاد ابتدائی می باشد که در این قسم، سپاه اسلام، بدواً به سپاه و لشکر دشمن حمله ور می شود و به جهت توسعه و تبلیغ دین اسلام، به چنین جهادی مبادرت می ورزند که این قسم از جهاد، با اذن پیامبر(ص) و یا نائب خاص ایشان صورت می گیرد[3].
در اصل جواز و مشروعیت جهاد دفاعی بحثی نیست و هر انسان سلیم و النفس و عاقلی حکم به این می کند که دفاع و مقابله با هجوم دشمن باید با مقابله و مقاومت جامعه مواجه شود؛ لذا آیاتی مانند «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً»[4] و همچنین «وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ »[5] و همینطور آیه شریفه «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّى تَفیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ»[6] بر جهاد دفاعی حمل می شوند.
جهاد ابتدایی
اما نکته ی مهمی که در این بحث وجود دارد، تبیین جهاد ابتدایی می باشد. آیا اصولا در اسلام و در زمان حضرت رسول(ص) چنین جهادی اتفاق افتاده است؟ در پاسخ به این مسئله، برخی فقها صرفا شروطی را برای جواز ابتدایی مطرح کرده اند، مثلا علامه حلی نُه شرط را برای جهاد ابتدایی بیان کرده اند، مانند بلوغ، عقل، آزادی، مرد بدون، عاجز نبودن، و.. و آخرین شرط نیز، دعوت امام یا نائب او می باشد[7]، حال سوال این است که آیا چنین دعوت و در نتیجه چنین قیامی صورت گرفته است یا خیر؟
در پاسخ به این سوال، برخی متفکرین و اندیشمندان مسلمان، دیدگاهی سلبی نسبت به این مسئله را اتخاذ کرده اند و بر این نظر هستند که هرچند در اندیشه و فقه اسلامی شرایط و مولفه هایی برای جواز جهاد ابتدایی بیان شده است ولی تمام جهادهایی که در زمان پیامبر(ص) صورت گرفته است، از نوع جهاد دفاعی بوده است در همین راستا، رشید رضا در باب جهاد های عصر پیامبر(ص) می گوید: «فقتال النبی(صلى الله علیه وسلم) کله کان مدافعة عن الحق وأهله وحمایة لدعوة الحق؛ ولذلک کان تقدیم الدعوة شرطا لجواز القتال؛ وإنما تکون الدعوة بالحجة والبرهان لا بالسیف والسنان، فإذا منعنا من الدعوة بالقوة بأن هدد الداعی أو قتل فعلینا أن نقاتل لحمایة الدعاة ونشر الدعوة لا للإکراه على الدین»[8] که تصریح می کند که تمام جنگ ها و جهادهایی که در زمان پیامبر(ص) و در دوران زعامت ایشان صورت گرفته است، دفاعی بوده است و انگیزه جهاد ابتدایی وجود نداشته است. حتی فتح مکه نیز که در ظاهر جهاد ابتدایی بوده است، در پاسخ به تحرکات و همچنین کارشکنی های مشرکین مکه برای مسلمانان مدینه بوده است؛ بنابراین با پی جویی جهاد هایی که صورت گرفته است، روشن می شود که جهادهای انجام شده، انگیزه های دفاعی داشته اند و صرفا به جهت پاسخ گویی به تحرکات نظامی مشرکین و یا پاسخ متقابل به کارشکنی های ایشان بوده است.
از دیگر مفسران شیعه که این اندیشه را بسط داده اند، محمدجواد بلاغی بوده است که در این مورد می گوید: « فکانت حروبه باجمعها دفاعاً لعدوان المشرکین الظاّلمین عن التوحید و شریعة الاصلاح و المسلمین و مع ذلک فهو یسلک فی دفاعه احسن طریقة یسلکها المدافعون و اقربها الی السلام و الصّلاح یقدم الموعظة و یدعوا الی الصلاح و السّلام و یجنح الی السلم و یجیب الی الهُدنة و یقبل عهدالصلح مع عرفانه انه المظفّر المنصور»[9] ایشان نیز تمام جنگ ها و جهاد ها پیامبر(ص) را از نوع جهاد دفاعی می دانند.
بنابراین، همانگونه که در جای جای اندیشه اسلامی بیان شده است، اسلام دین رحمت و مودت می باشد و شعار اسلام در مواجه با دیگر ادیان را می توان در این آیه مشاهده کرد که «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ »[10] و صرفا در مواردی که ضرورت اجتماعی اقتضا کند، حکم به مقابله به مثل می نماید و حتی در این موارد نیز باید مد نظر داشت که نه تنها تفریط مردود می باشد، بلکه افراط را نیز مورد انکار قرار می دهد و نمی پذیرد که در جهاد، شیوه های جنگی، مقابله با دشمن و همچنین مراوده با اسرا، افراط به خرج داد، بلکه تمام این موارد نیز از قوانین اسلامی تبعیت می کند.
جهاد، یکی از فروعات فقه اسلامی است و با این که منشا حیات اندیشه ی اسلامی می باشد، پیوسته در طول تاریخ و بخصوص چند دهه اخیر، به دلیل بحث های روشنفکر مآبانه، محل نقد و نظر برخی بوده است و دلیل ایشان نیز، انتساب اندیشه ی جهاد، به عملیات ها و رویکردهای تروریستی می باشد، در حالی که خشونت گرایی، تروریسم و افراطی گری با روح مکتب تشیع که مبتنی بر عداالت، اعتدال، رحمت می باشد در تنافی است و تدقیق عمیق در اندیشه ی جهاد در اسلام نشان می دهد که فقه، جهاد را به انواع مختلفی تقسیم کرده است و با بیان شروط مختلف برای هر یک از اقسام جهاد، جهاد را ابزاری برای تحقق صلح و امنیت در جامعه طراحی کرده است[1].
انواع جهاد
جهاد بر دو قسم می باشد، دفاعی و ابتدائی. در تعریف جهاد دفاعی می گویند، جهادی است که جامعه ایمانی بعد از حمله ی سپاه دشمن، به مقابله با ایشان می پردازند و از کیان و افراد جامعه اسلامی دفاع می کنند[2]. در مقابل، جهاد ابتدائی می باشد که در این قسم، سپاه اسلام، بدواً به سپاه و لشکر دشمن حمله ور می شود و به جهت توسعه و تبلیغ دین اسلام، به چنین جهادی مبادرت می ورزند که این قسم از جهاد، با اذن پیامبر(ص) و یا نائب خاص ایشان صورت می گیرد[3].
در اصل جواز و مشروعیت جهاد دفاعی بحثی نیست و هر انسان سلیم و النفس و عاقلی حکم به این می کند که دفاع و مقابله با هجوم دشمن باید با مقابله و مقاومت جامعه مواجه شود؛ لذا آیاتی مانند «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً»[4] و همچنین «وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ »[5] و همینطور آیه شریفه «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّى تَفیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ»[6] بر جهاد دفاعی حمل می شوند.
جهاد ابتدایی
اما نکته ی مهمی که در این بحث وجود دارد، تبیین جهاد ابتدایی می باشد. آیا اصولا در اسلام و در زمان حضرت رسول(ص) چنین جهادی اتفاق افتاده است؟ در پاسخ به این مسئله، برخی فقها صرفا شروطی را برای جواز ابتدایی مطرح کرده اند، مثلا علامه حلی نُه شرط را برای جهاد ابتدایی بیان کرده اند، مانند بلوغ، عقل، آزادی، مرد بدون، عاجز نبودن، و.. و آخرین شرط نیز، دعوت امام یا نائب او می باشد[7]، حال سوال این است که آیا چنین دعوت و در نتیجه چنین قیامی صورت گرفته است یا خیر؟
در پاسخ به این سوال، برخی متفکرین و اندیشمندان مسلمان، دیدگاهی سلبی نسبت به این مسئله را اتخاذ کرده اند و بر این نظر هستند که هرچند در اندیشه و فقه اسلامی شرایط و مولفه هایی برای جواز جهاد ابتدایی بیان شده است ولی تمام جهادهایی که در زمان پیامبر(ص) صورت گرفته است، از نوع جهاد دفاعی بوده است در همین راستا، رشید رضا در باب جهاد های عصر پیامبر(ص) می گوید: «فقتال النبی(صلى الله علیه وسلم) کله کان مدافعة عن الحق وأهله وحمایة لدعوة الحق؛ ولذلک کان تقدیم الدعوة شرطا لجواز القتال؛ وإنما تکون الدعوة بالحجة والبرهان لا بالسیف والسنان، فإذا منعنا من الدعوة بالقوة بأن هدد الداعی أو قتل فعلینا أن نقاتل لحمایة الدعاة ونشر الدعوة لا للإکراه على الدین»[8] که تصریح می کند که تمام جنگ ها و جهادهایی که در زمان پیامبر(ص) و در دوران زعامت ایشان صورت گرفته است، دفاعی بوده است و انگیزه جهاد ابتدایی وجود نداشته است. حتی فتح مکه نیز که در ظاهر جهاد ابتدایی بوده است، در پاسخ به تحرکات و همچنین کارشکنی های مشرکین مکه برای مسلمانان مدینه بوده است؛ بنابراین با پی جویی جهاد هایی که صورت گرفته است، روشن می شود که جهادهای انجام شده، انگیزه های دفاعی داشته اند و صرفا به جهت پاسخ گویی به تحرکات نظامی مشرکین و یا پاسخ متقابل به کارشکنی های ایشان بوده است.
از دیگر مفسران شیعه که این اندیشه را بسط داده اند، محمدجواد بلاغی بوده است که در این مورد می گوید: « فکانت حروبه باجمعها دفاعاً لعدوان المشرکین الظاّلمین عن التوحید و شریعة الاصلاح و المسلمین و مع ذلک فهو یسلک فی دفاعه احسن طریقة یسلکها المدافعون و اقربها الی السلام و الصّلاح یقدم الموعظة و یدعوا الی الصلاح و السّلام و یجنح الی السلم و یجیب الی الهُدنة و یقبل عهدالصلح مع عرفانه انه المظفّر المنصور»[9] ایشان نیز تمام جنگ ها و جهاد ها پیامبر(ص) را از نوع جهاد دفاعی می دانند.
بنابراین، همانگونه که در جای جای اندیشه اسلامی بیان شده است، اسلام دین رحمت و مودت می باشد و شعار اسلام در مواجه با دیگر ادیان را می توان در این آیه مشاهده کرد که «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ »[10] و صرفا در مواردی که ضرورت اجتماعی اقتضا کند، حکم به مقابله به مثل می نماید و حتی در این موارد نیز باید مد نظر داشت که نه تنها تفریط مردود می باشد، بلکه افراط را نیز مورد انکار قرار می دهد و نمی پذیرد که در جهاد، شیوه های جنگی، مقابله با دشمن و همچنین مراوده با اسرا، افراط به خرج داد، بلکه تمام این موارد نیز از قوانین اسلامی تبعیت می کند.
نویسنده: محمدصادق ذوقی
منابع:
[1] محمدحسین جمشیدی و کوثر طوسی، جهاد یا تروریسم : پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه، دانشگاه امام صادق(ع) (تهران: دانشگاه امام صادق( ع)، انتشارات، 1397)، ص15 و16.
[2] حسن طاهری خرمآبادی، جهاد در قرآن، ایران. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ستاد امور جنگ (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ستاد امور جنگ، 1368)، ص41.
[3] شیخ رمضان فوادیان، سیری در جهاد، ج 1 (تهران - ایران: مازگرافیک، 1364)، ص106.
[4] (نساء/75)
[5] (بقره/190)
[6] (حجرات/9)
[7] همان، ج1، ص105.
[8] محمد بن علی رضا رشید رضا، تفسیر المنار، ج 12 (بی جا: الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1990)، ج 2، ص173.
[9] محمدجواد البلاغی، الرحلة المدرسیّة والمدرسة السیّارة فی نهج الهدى، ج 1 (کربلا: موسسه اعلمی کربلا، بی تا)، ص212.
[10] (ممتحنه/8)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}