سيره تربيتي امام سجاد(ع) در عيد فطر






با مروري كوتاه به سيره تربيتي ائمه اطهار(علیه السلام) در مي‏يابيم كه آن بزرگواران از ماه مبارك رمضان به عنوان يك دانشگاه تربيتي بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسانهاي با استعداد در روز عيد فطر هدايا و جوائز مادّي و معنوي به آنان عطا مي‏كردند و به اين ترتيب اين ماه را به يك آموزشگاه و كلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبديل نموده و به پرورش يافته‏گان اين مكتب در محدوده وسع و اختياراتش نسبت به شايستگي افراد، عطايائي در نظر گرفته و آنان را تشويق مي‏كردند. در اينجا گوشه‏اي از سيره تربيتي و آموزنده امام سجاد(علیه السلام) را به روايت سيدبن طاووس مي‏خوانيم: امام صادق(علیه السلام) فرمود: شيوه حضرت علي بن الحسين (علیه السلام) در ماه رمضان چنان بود كه هرگاه غلامان يا كنيزان آن حضرت خطائي را مرتكب مي‏شدند آنان را تنبيه نمي‏كرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتري ثبت كرده و تخلّفات هر كس را با نام و موضوع مشخص مي‏نمود. در آخر ماه همه غلامان و كنيزان را جمع كرده و در ميان آنان مي‏ايستاد.
آنگاه از روي نوشته تمام كارهاي خلاف آنان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند برايشان گوشزد مي‏كرد و به تك تك آنان مي‏فرمود: فلاني تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفي كردي و من ترا تنبيه نكردم!آيا به ياد مي‏آوري؟ مي‏گفت: بلي اي پسر رسول خدا! و تا آخرين نفر اين مطالب را متذكر مي‏شد و آنان به اشتباهات و خطاهاي خود اعتراف مي‏كردند. آنگاه به آنان مي‏فرمود: «ارفعوا اصواتكم و قولوا يا علي بن الحسين! انّ ربّك قد احصي عليك كلّما عملت كما احصيت علينا كلّما قد عملنا و لديه كتابٌ ينطق عليك بالحقّ لايغادر صغيرةً و لا كبيرةٌ ممّا اتيت الّا احصاها و تجد كلما عملت لديه حاضراً...؛با صداي بلند بگوئيد: اي علي بن الحسين! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانكه تو اعمال ما را نوشته‏اي نزد خداوند نامه اعمالي هست كه با تو به حق سخن مي‏گويد و هيچ عمل ريز و درشتي را فروگزاري نمي‏كند و هرچه انجام داده‏اي به حساب آورده و تمام آنچه را كه انجام داده‏اي نزد او حاضر و آماده خواهي يافت، چنانكه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده ديديم. پس ما را ببخش همچنانكه دوست داري خدا تو را ببخشد. اي علي بن الحسين! به ياد آر آن حقارت و ذلّتي را كه فرداي قيامت در پيشگاه خداي حكيم و عادل خواهي داشت.
آن پروردگار عادل و حكيمي كه ذرّه‏اي و كمتر از ذرّه‏اي به كسي ظلم و ستم روا نمي‏دارد و اعمال بندگان را همچنانكه انجام داده‏اند به آنان عرضه خواهد كرد و حساب و گواهي خدا كافي است ... ببخش و عفو كن تا پادشاه روز قيامت از تو عفو كرده و درگذرد چنانكه خودش در قرآن مي‏فرمايد: «وليعفوا و ليصفحوا الا تحبّون ان يغفر اللّه لكم واللّه غفورٌ رحيمٌ؛ بايد ببخشند و درگذرند. آيا دوست نداريد خداوند شما را بيامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است. امام سجاد(علیه السلام) اين كلمات را براي خويش و غلامان و كنيزانش تلقين مي‏كرد و آنان با هم تكرار مي‏كردند و خود امام(علیه السلام) كه در ميان آنان ايستاده بود و مي‏گريست و با لحني ملتمسانه مي‏گفت: «ربّ انّك امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا كما امرت فاعف عنّا فانّك اولي بذلك منّا و من المأمورين...؛ پروردگارا، تو به ما فرمودي از ستمكاران خويش درگذريم و ما براستي بر خود ستم كرده‏ايم. همان طور كه فرمودي، ما از كساني كه ستم كرده‏اند درگذشتيم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برتري. تو به ما فرمودي سائلي را از درگاه خود محروم نكنيم و هم اكنون ما سائلان و گدايان در آستانه در خانه‏ات زانو زده و احسان و عطاي تو را مي‏طلبيم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در اين كار شايسته‏تر از ما و از مأموران هستي. خدايا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اي صاحب احسان و كرامت. پس از اين برنامه عرفاني حضرت سجاد(علیه السلام) خطاب به غلامان و كنيزان خويش مي‏فرمود: من شما را عفو كردم، آيا شما هم من و بدرفتاريهاي مرا كه فرمانرواي بدي براي شما و بنده فرومايه‏اي براي فرمانرواي بخشاينده عادل و نيكوكار بودم، بخشيديد؟!
همگي يكصدا مي‏گفتند: با اينكه ما از تو جز خوبي نديده‏ايم ترا بخشيديم. آنگاه به آنان مي‏فرمود: بگوئيد خداوندا! از علي بن الحسين درگذر! همان طور كه او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد كن همان طور كه او ما را از بردگي آزاد كرد. آنان دعا مي‏كردند و امام سجاد(علیه السلام) هم آمين مي‏گفت. و در پايان مي فرمود: برويد، من از شما در گذشتم و آزادتان كردم به اميد اينكه خدا نيز از من درگذرد و آزادم كند. در روز عيد فطر چندان به آنها جايزه و هدايا مي‏بخشيد كه از ديگران بي‏نياز مي‏شدند. هر سال در شب آخر ماه مبارك رمضان در هنگام افطار حدود بيست بنده آزاد مي‏كرد و مي‏گفت: «انّ للّه تعالي في كلّ ليلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعين الف عتيقٌ من النّار كلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارك رمضان هفتاد هزار كس را از آتش جهنم آزاد مي‏كند كه همگي مستحق عذاب بوده‏اند آن حضرت هيچ بنده‏اي را بيش از يك سال به بندگي نمي‏گرفت.
هرگاه كسي را در اول سال و يا در وسط آن مالك مي‏شد در شب عيد فطر آزاد مي‏كرد. اين عمل روش هر ساله او بود. بندگان سياه را كه هيچگونه نيازي به آنان نداشت مي‏خريد و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هداياي قابل توجهي را به آنان عطاء مي‏كرد.
با توجّه به اين روايت نسبتاً طولاني در مي‏يابيم كه رهبران الهي و پيشوايان معصوم ما چقدر در ترويج فرهنگ اسلامي و آموختن آن به انسانهاي تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عيد فطر در آزادي جسم آنان مي‏كوشيدند بلكه افكار و انديشه‏هاي آنان را نيز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستي رها مي‏ساختند و به‏دين گونه بود كه تربيت يافتگان مكتب اهل بيت(علیهم السلام) از پستي ذلّت به اوج عزت مي‏رسيدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خدا جوي مبدل مي‏گشتند. كه فهرست مفصلي از اينان را مي‏توان در كتابهاي رجالي، تاريخي و سيره مطالعه نمود. /س