به بهانه بیانیه مهم گام دوم انقلاب
 
در تاریخ بیست و دوم بهمن ماه 1397 مقام معظم رهبری (دامت ظله) بیانیه ای را با عنوان گام دوم انقلاب منتشر کردند. این بیانیۀ مهم، حاوی نکات بسیار ارزشمندی است که هر یک نیاز به تامل و تعمیق و تحقیق دارد. در این نوشتار به یکی از فقرات مندرج در این بیانیه با عنوان «عزت ملی در سایه قدرت علمی» می پردازیم.
 

اهمیت علم و دانش در اسلام

دین مبین اسلام، اهمیت فوق العاده ای برای علم و علم آموزی قائل است. در اسلام هیچ عالمان و جاهلان یکسان شمرده نشده و این معنا در قرآن کریم تصریح شده است: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ».[1]  البته علم انواع و اقسامی دارد اما آنچه مهم است جایگاه ویژه مطلق علم در آخرین دین آسمانی است. نبی اکرم (ص) در روایتی فرموده اند:  اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّینِ ؛ فإنَّ طَلَبَ العِلمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِم؛[2] دانش را فرا گیرید ، گرچه در چین باشد ؛ زیرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است .
 
 

علم وسیله عزت و قدرت یک کشور

شکی در این نیست که علم مایۀ قدرت یک جامعه خواهد بود . این معنا در روایتی از امیرالمومنین (ع) نقل شده است: العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ[3]؛ دانش، سلطنت و قدرت است، هر که آن را بیابد، با آن یورش برد و هر که آن را از دست بدهد، بر او یورش برند. مقام معظم رهبری در موارد متعددی نسبت اهمیت علم از این زاویه مطالبی را فرموده اند که به برخی از آنها اشاره می شود:
رهبر انقلاب: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیمرهبر انقلاب در تاریخ 14/11/1390 فرمودند: « عزیزان من! این پیشرفت علمی را دست کم نگیرید. این پیشرفتها خیلی مهم است. علم، پایه ی پیشرفت همه جانبه ی یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان» علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، می تواند به همه ی مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همه ی دنیا زور بگویند. البته ما هرگز زور نخواهیم گفت، اما علم برای ما به عنوان یک پیشرفت حتماً لازم است».
 ایشان در جای دیگری با تبیین معنای سلطنت علم می فرمایند: «باید علم پیدا کنید. علم که پیدا کردید، پنجه ی قوی پیدا خواهید کرد. اگر علم نداشته باشید، کسانی که دارای پنجه ی قوی هستند، دست شما را میپیچانند. جوانهاتان را به علم تشویق کنید؛ این کار ممکن است؛ ما در ایران این کار را کردیم. ما قبل از انقلاب در ردیفهای آخرِ آخرِ علمی دنیا قرار داشتیم، که هیچ نگاهی به طرف ما جلب نمیشد. امروز به برکت انقلاب، به برکت اسلام، به برکت شریعت، کسانی که در دنیا ارزیابی میکنند، گفتند و در دنیا منتشر شد که ایران امروز از لحاظ علمی در رتبه ی شانزدهم دنیاست». (مقام معظم رهبری، 21/۰۹/1391)
معظم له در بیانیه مهم گام دوم انقلاب، نیز در اولین توصیه خود به اهمیت علم و پژوهش اشاره کرده می فرمایند: «دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم.»
موارد پیش گفته، همه و همه نشان از جایگاه مهم علم و نقش جدی آن در رشد جامعه اسلامی دارد.
 

علم دینی، ضرورت استمرار انقلاب اسلامی

اما نباید از نکته ای مهم غفلت کرد. تنها علمی برای جامعه اسلامی و آحاد مردم مسلمان، منفعت بخش و مفید است که در راستای ترویج و یا تسهیل عبودیت و رشد بندگی در جامعه باشد. مسلما هیچ یک از اولیاء دین و علمای اسلام و امامِین انقلاب، در عین تاکید بر دانش ورزی و علم آموزی و تولید  با تولید و ترویج علوم انحرافی، و یا دانش هایی که موجب گمراهی بشریت و دوری ایشان از معنویت شود موافق نبوده و نیستند.
 
از نگاه امام خمینی (ره) علمی که وابستگی ایجاد کند علم نیست. ایشان در این رابطه می فرمایند: «ما با تخصص مخالف نیستیم، ما با علم مخالف نیستیم، با نوکرى اجانب مخالفیم. ما مى گوییم که تخصصى که ما را به دامن آمریکا بکشد یا انگلستان یا به دامن شوروى بکشد یا چین، این تخصص، تخصص مهلک است، نه تخصص سازنده. ما مى خواهیم متخصصینى در دانشگاه تربیت بشوند که براى ملت خودشان باشند، نه براى کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا غرب.»[4] «اتفاقى نیست که مراکز تربیت و تعلیم کشورها و از آن جمله کشور ایران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصا غربى ها و اخیرا آمریکا و شوروى قرار گرفت و زبان ها و قلم هاى غرب زدگان و شرق زدگان آگاهانه یا ناآگاه و اساتید غرب زده و شرق زده دانشگاه ها در طول مدت تأسیس دانشگاه ها خصوصا دهه هاى اخیر این خدمت بزرگ را براى غرب و شرق انجام دادند... هجوم دانشجویان پس از طى کردن دوره هاى تحصیلى با آموزش هاى غربى و شرقى در دبیرستان ها و دانشگاه هاى ایران به سوى غرب و احیانا شرق که رهاوردى جز فرهنگ غربى و شرقى نداشت، چنان فاجعه اى به بار آورد که همه ابعاد جامعه ما را بى قید و شرط وابسته، بلکه تسلیم به ابرقدرت ها کرد، به طورى که جامعه ما با ظاهرى ایرانى ـ اسلامى محتوایى سرشار از غرب و شرق زدگى داشت.»[5]
از نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی، علمی مطلوب است که در خدمت انسانیت و تربیت انسان در جامعه باشد: «باید یک مملکتى که عهده دار تربیتش دانشگاه است، چه دانشگاه روحانى و چه دانشگاه شما، عهده دار انسان سازى باشد، که وقتى این جوان ها از دانشگاه بیرون آمدند انسان بیرون آمده باشند؛ غربى نباشند؛اسلامى باشند.غربى بودن ملازم باهمان معانى است.»[6]
امام خمینی (ره) بر علم همراه و موافق ایمان و دین تاکید ویژه داشته و تصریح کرده اند: « آن چیزى که ملتها را مى‏سازد فرهنگ صحیح است. آن چیزى که دانشگاه را بارور مى‏کند که براى ملت مفید است، براى کشور مفید است، آن عبارت از آن محتواى دانشگاه است، نه درس است. صنعت ما عداى ایمان فساد مى‏آورد، علم ما عداى ایمان فساد مى‏آورد؛ اذ فَسَدَ الْعالِم فَسَدَ الْعالَم. هر چه علم بیشتر شد، فسادش هم بیشتر است. اهل جهنم از تعفن عالم به ایذا دارند، اذیت مى‏کشند. عالمى که ایمان دارد آن است که خدا تعریفش مى‏کند، پیغمبر تعریفش مى‏کند، اسلام تعریفش مى‏کند.»[7]
تنها علمی مطلوب است که در خدمت رشد و تعالی انسان و گسترش معنویت در جامعه باشد و مطالبی که با ایمان و معنویت مردم سازگار نباشند علم تلقی نمی شوندخلف صالح خمینی کبیر، نیز در نقد باصطلاح برخی علوم موجود غربی می فرمایند: « علمِ امروزِ دنیایى که  عالم محسوب می‌شود، علم خطرناکى براى بشر است. علم را در خدمت جنگ، در خدمت خشونت، در خدمت فحشا و سکس، در خدمت مواد مخدر، در خدمت تجاوز به ملت‌ها، در خدمت استعمار، در خدمت خونریزى و جنگ قرار داده‏اند. چنین علمى را ما نمی‌خواهیم؛ ما این‌جور عالم شدن را نمی‌خواهیم. ما می‌خواهیم علم در خدمت انسانیت باشد، در خدمت عدالت باشد، درخدمت صلح و امنیت باشد. ما اینجور علمى می‌خواهیم. اسلام به ما این علم را توصیه می‌کند.» (12/6/1386) ایشان با اشاره  به ابتناء برخی علوم غربی بر فلسفه های مادی تصریح می کنند: « بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایى هستند که مبنایش مادّیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربى‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکّاکیت و تردید و بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزش‌هاى خودمان را در قالب‌هاى درسى به جوان‌ها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. این از جمله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چیزهایى است که بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مرکز تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرى که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بیرون دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها. به هر حال نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بسیار مهمى است».  (8/6/1388) رهبر عزیز انقلاب اسلامی درباره علم مطلوب می فرمایند: « ما دنبال علمى هستیم که ما را به معنویت، به انسانیت، به خدا، به بهشت نزدیک کند» (12/6/1386)
 

جمع بندی

با توجه به مطالب بیان شده، روشن گردید که علم و عالم در مکتب نورانی اسلام جایگاه ویژه ای دارد. رهبران انقلاب اسلامی یعنی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) همواره نسبت به تشویق و ترغیب جامعه به علم آموزی و توسعه مراکز علمی تاکید ویژه داشته اند. با توجه به توضیحات گذشته روشن شد که تنها علمی مطلوب است که در خدمت رشد و تعالی انسان و گسترش معنویت در جامعه باشد و مطالبی که با ایمان و معنویت مردم سازگار نباشند علم تلقی نمی شوند. با این وصف بر تک تک آحاد جامعه که توان ورود در نهضت تولید علم را دارند فرض است با لیبک به ندای رهبر عزیز جامعه، تکلیف خود را در این زمینه انجام دهند.
نویسنده: حسین سعدآبادی

[1]. سورۀ زمر / آیه 9

[2]. منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸

[3]. شرح‏ نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹

[4]. صحیفه امام، ج 14، ص 359

[5]. همان، ج 15، ص 243ـ244

[6]. همان، ج 8، ص 97

[7]. صحیفه امام، ج‏17، ص: 154