امیرکبیر و حمایت از تولیدات داخلی
 
حمایت از کالای ایرانی
یکی از اصول اصلی سیاست های اقتصادی امیرکبیر، توجه جدی به مصرف کالاهای داخلی و حمایت از تولیدکنندگان بود. امیر این کار را برای رشد و ترقی صنایع لازم می دید و قبل از همه، خود مقید به این کار بود. ارکان حکومت را هم امر به مصرف کالای داخلی می کرد تا بدین وسیله الگویی برای مردم باشند. « قبل از امیر، لباس سربازها را از پارچه های انگلیسی تهیه می کردند. امیرکبیر برای رشد و توسعه ی صنایع داخلی دستور داد که لباس نظامیان از شال چوخای پشمین مازندرانی تهیه شود. این اقدام سبب شد شال های مازندارانی توسعه و تکامل بی سابقه ای پیدا کند. قبل از امیر، سردوشی نظامیان را از اتریش می آوردند. یک روز یک سردوشی قشنگ و جالبی توسط خانمی به نام « بانو خورشید» دوخته شده بود، به نظر امیر رسید، آن را پسندید و زن را بسیار تشویق کرد. دستور داد که امتیاز سردوشی را برای مدت پنج سال به او واگذار کنند و برای او کارگاه و ابزار کاری ایجاد شود و شاگردان زیاد در خدمت او بگمارند تا تعداد سردوشی مورد احتیاج ارتش را تهیه کند.»
روزنامه وقایع اتفاقیه درباره دستور امیر برای استفاده نظامیان از منسوجات وطنی می نویسد: «مقرر گردید لباس تابستانی نظامی از اقمشه ی خود ایران دوخته شود. این معنی باعث رفاه رعیت و آبادی مملکت خواهد شد. پس سفارش گردید سالی پنجاه هزار دست لباس سربازی از قماش وطنی آماده سازند.»
در کتاب صدرالتواریخ آمده است: « امیرکبیر، برحسب معاهده ی تجارتی که قبل از او با دول انگلیس و روس بسته شده بود، از آوردن اجناس آنها به ایران منعی نمی کرد. ولی به حرکات و عادات خود، طوری مسلوک می داشت که جنس خارجه را مردود می ساخت و کسی خریدار نمی شد. غالبا البسه ی خود را به پارچه هایی قرار می داد که در ایران می بافتند. به این واسطه مردم به او تأسی و اقتدا کرده، سبک ایرانیت و رواج جنس مملکت خود را از دست نمی دادند.» امیرکبیر با درک این واقعیت درصدد محدودیت واردات بود تا بتواند ذخیره طلای به دست آمده از معدود کالاهای صادراتی را حفظ کند و خرج واردات کالاهای خارجی نکند. و از طرف کالاهای داخلی، امکان رشد و ترقی پیدا کنند. سفیر انگلیس در یکی از گزارش های خود که برای وزارت خارجه انگلیس ارسال کرده نوشته است: «امیرنظام نفوذ خود را به طور نهانی به کار می برد که از میزان ورود کالاهای بیگانه بکاهد تا بتواند بر میزان تولیدات داخلی بیفزاید.» امیرکبیر، معتقد بود این خیانت و ملت و کشور است که چیزهایی که ممکن است در داخل کشور ساخته شود از خارج وارد گردد.

مخالفت با واردات اجناس خارجی
همین توجه به صنعت و ایجاد کارخانجات، باعث شد واردات به کشور کاهش یابد به نحوی که در « زمان محمد شاه کالای وارداتی ایران از انگلیس به سالی یک میلیون لیره رسید. اما بعد، از میزان آن کاسته شد و در زمان صدارت امیرکبیر به نصف آن تقلیل یافت.» قبل از امیرکبیر و در دوره محمدشاه، طرح قردادی بین ایران و فرانسه تنظیم گردید که به موجب آن آزادی تجارت بین دو کشور و امتیاز اتباع دولت کامله الوداد تایید شده بود. اما از آنجا که این قرارداد موجب افزایش واردات از فرانسه می شد و باعث تضعیف صنعت نوپا و در حال ایجاد ایران بود، امیرکبیر این قرارداد را نپذیرفت و امضاء نکرد. هرچند موجب قهر سفیر فرانسه و خروج وی از ایران شد.
 
حمایت از صادرات
سیاست وی در بازرگانی خارجی حمایت همه جانبه از صادرات بود. نکته جالب اینکه امیرکبیر بازرگانان و تجار را در تصمیم گیری های خود مشارکت می داد و به خواسته های آنان نیز رسیدگی می کرد. حمایت امیرکبیر از صنایع داخلی و رشد و ترقی صنایع کشور در این دوره باعث شد که ایران در سال 1267 قمری در نمایشگاه بین المللی لندن که به « نمونه خانه امتعه ی ممالک» مشهور بود شرکت کند. امیر دستور داد که نمونه کالاهای ایرانی را از ولایات مختلف جمع آوری نماید. مهمترین کالاهای که از نقاط مختلف کشور برای شرکت در این نمایشگاه یا نمونه­خانه گردآوری شد  عبارت بودند از: قالی، شال کرمانی، ترکه، ترمه نامه، پوست، قلم کاری، زری، حریر، مخمل، اطلس، ابریشم، گلدوزی، کتان، چیت، قاب آینه، خاتم کاری، قلمدان، اسباب خرازی، عبای وزیری، کلیجه، مروارید، فیروزه، اسلحه و ادوات جنگی.
امیرکبیر دستورهایی برای مأموران سیاسی ایران در کشورهای انگلیس، روس، هند، قفقاز و عثمانی ارسال کرد که به موجب این دستور ات، مأموران ایران در کشورهای دیگر موظف به حمایت از بازرگانی ایرانیان بودند. یکی دیگر از اقدامات امیرکبیر برای افزایش صادرات و کنترل واردات استفاده از ابزار تعرفه و مالیات های ورودی کالاها بود.
 
یکی از ضروریات رشد و پیشرفت اقتصادی یک کشور وجود مواد اولیه ارزان قیمت است. مواد معدنی از مهمترین مواد اولیه کارخانجات صنعتی به شمار می آید که لازمه چرخش چرخ کارخانجات است. امیرکبیر با علم به وجود معادن با ارزش در کشور، از همان ابتدا توجه ویژه ای به راه اندازی معادن و استخراج و بهره برداری از آنها داشت.
تا قبل از امیرکبیر، تعداد معدودی از معادن فلزی کشور صرفا در اختیار چند نفر انگلیسی بود. اما امیرکبیر برای مبارزه با استعمار، دستور آزادی استخراج معادن برای اتباع ایران را صادر کرد و واگذاری معادن به بیگانگان را ممنوع کرد. امیرکبیر شرایط را طوری فراهم کرد که « از اتباع ایران هر کسی از نوکر و رعیت، اشراف و اعیان می توانست به استخراج معدنی که خود پیدا کند، بپردازد و تا پنج سال از مالیات دیوانی معاف بود.».
امیرکبیر توانست در مدت سه سال،  ایران را که  توسط کشورهای استعمارگر روس و انگلیس مورد تجاوز و غارت قرار گرفته بود و از نظر اقتصادی وابسطه به بیگانگان بود را  با به یک کشور مستقل و آزاد تبدیل کند. او  با استفاده از ظرفیت های داخلی کشور به ایران اقتدار دوباره ای بخشید اما دشمنان این کشور سرنجام او را به شهادت رساندند.