آیین مقدس اسلام، دین کاملی ست که علاوه بر سلامت جسمانی افراد، به فکر سلامت روحانی انسان ها نیز بوده است؛ از این رو دستورات بسیار مهم و زیبایی را در پیش روی انسان ها قرار داده که رعایت آن قوانین ضامن سلامت و بهداشت جسم و روان انسان ها است. در این نوشتارسعی ما برآن است به بهانه روز جهانی بهداشت و سلامت به طور اختصار به گوشه ای از شاخص های بهداشتی آیین مقدس اسلام اشاره کنیم.

جایگاه و اهمیت سلامت و بهداشت در اسلام
بدون اغراق می توان این چنین بیان داشت که تمام قوانین و دستورات آیین مقدس اسلام به گونه ای در ارتباط با بهداشت و سلامت روح و روان انسان هاست. در زندگی مادی، انسان ها نباید به گونه ای رفتار و زندگی کنند که سلامت آنها  در معرض تهدید و خطر قرار گیرد؛ از این رو خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَة؛[1] خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید!» و یا اینکه درمباحث فقهی و دینی اسلام قواعد علمی وجود دارد که با موضوع سلامت و بهداشت ارتباط مستقیم داشته و فقها بر اساس این قواعد استفاده از هر چیزی که موجب ضرر و زیان به انسان می شود را ممنوع و حرام اعلام کرده اند، این قاعده فقهی در مذهب تشیع به نام قاعده نفی ضرر شهرت دارد، بر اساس این قاعده است که فقها استعمال دخانیات و همچنین اقلامی که برای بدن ضرر دارد را ممنوع اعلام کرده اند.

نسخه ای طلایی برای شفای بیماری های روحی
وقتی سخن از بهداشت و سلامت به میان می آید در بیشتر موارد تمام توجه و نگاه افراد معطوف به سلامت جسم بوده و ابعاد مختلف وجودی انسان که  متشکل از روح و روان است مورد غفلت واقع می شود؛ این در حالی است  که جنبه ی روحانی و معنوی انسان به مراتب مهمتر از ابعاد جسمانی است.
وقتی سخن از بهداشت و سلامت به میان می آید در بیشتر موارد تمام توجه و نگاه افراد معطوف به سلامت جسم بوده و ابعاد مختلف وجودی انسان که  متشکل از روح و روان است مورد غفلت واقع می شود؛ این در حالی است  که جنبه ی روحانی و معنوی انسان به مراتب مهمتر از ابعاد جسمانی است.
  باری به هر جهت آیین مقدس اسلام از ابعاد روحانی انسان غافل نبوده و انسان را متوجه نیاز های روحی و روانی کرده است؛ آیین مقدس اسلام بر خلاف برخی مکاتب غیر وحیانی و اومانیستی که نسخه هایی از جنس لذت و شهوت گرایی را برای آرامش انسان سفارش می کنند، یگانه داروی شفا بخش روح انسان ها را بازگشت به سوی خدای متعال معرفی کرده و می فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[2] آنها کسانى هستند که ایمان آورده ‏اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى ‏یابد!» در ارتباط با این نسخه شفا بخش و طلایی برخی از محققان اروپایی به نکات زیبایی اشاره کرده اند برای نمونه: دیوید روزمارین پزشک بیمارستان مک لین و استاد دپارتمان روان‌پزشکی دانشگاه هاروارد بیان می‌کند: «اعتقاد به خدا، تنها باعث بهبود سلامت روان‌شناختی نمی‌شود، بلکه باعث کاهش افسردگی و قصد آسیب زدن به خود نیز می‌شود» و یا در تحقیقاتی دیگر که توسط مرکز اطلاعات زیست فناوری آمریکا، انجام شده است، از نماز ــ که نماد توجه به خداوند متعال است ــ به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در روان‌درمانی یاد می‌کند که پیامدهای مثبتی بر روی سمپتوم‌ها و نشانه‌های آسیب‌های روانی‌ای هم‌چون تنش، اضطراب، افسردگی و جامعه ستیزی دارد.

نسخه ای طلایی برای شفای بیماری جسمی
یکی از زیباترین دستوارت قرآنی که ارتباط مستقیمی با سلامت جسم و روان انسان دارد موضوع ممنوعیت اسراف و بد مصرف کردن است، خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِین»؛ [3] بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى‏ دارد.»  اگر به درستی ریشه و علت بسیاری از بیماری ها را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که بسیاری از بیماری ها ارتباط مستقیمی با سبک زندگی انسان بخصوص شیوه غذا خوردن دارد.  در منابع روایی نقل شده است: «لَیْسَ شَیْ‏ءٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ مِنْ بَطْنٍ مَلْآنَ، چیزى نزد خداوند مبغوض‌تر از شکم پر نیست».[4]

در واقع رعایت این قانون طلایی موجب سلامتی جسم انسان است، کما اینکه در روایتی دیگر نقل شده است: «مَنْ قَلَّ طَعامُهُ، صَحَّ بَدَنُهُ، وَ صَفا قَلْبُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ طَعامُهُ سَقُمَ بَدَنُهَ وَ قَسا قَلْبُهُ؛ هر که خوراکش کمتر باشد بدنش سالم و قلبش با صفا خواهد بود، و هر کس خوراکش زیاد باشد امراض جسمی بدنش و کدورت، قلبش را فرا خواهد گرفت.»[5]

در عصر و زمان ما که بیماری هاى گوناگونى مانند بیمارى قند، چربى خون، تصلب شرائین، نارساییهاى کبد و انواع سکته‏ها، فراوان شده، افراط در تغذیه با توجه به عدم تحرک جسمانى کافى، یکى از عوامل اصلى محسوب مى‏شود، و براى از بین بردن اینگونه بیماری ها راهى جز حرکت کافى و میانه‏روى در تغذیه نیست.[6]
مفسر مرحوم" طبرسى" در" مجمع البیان" نقل مى‏کند که هارون الرشید طبیبى مسیحى داشت که مهارت او در طب معروف بود، روزى این طبیب به یکى از دانشمندان اسلامى گفت: من در کتاب آسمانى شما چیزى از طب نمى ‏یابم، در حالى که دانش مفید بر دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان، او در پاسخش چنین گفت: خداوند همه دستورات طبى را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا:" بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید" و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است‏: الْمَعِدَةُ بَیْتُ الْأَدْوَاءِ وَ الْحِمْیَةُ رَأْسُ الدَّوَاءِ وَ عَوِّدْ کُلُّ بَدَنٍ مَا اعْتَادَ لَا صِحَّةَ مَعَ النَّهَمِ لَا مَرَضَ أَضْنَى مِنْ قِلَّةِ الْعَقْل؛[7]معده، خانه دردهاست و پرهیز، سرآمد درمان. هر بدنى را به همان که بدان خو مى‏گیرد، عادت دهید. با پُرخورى، تندرستى‏اى نخواهد بود.»

طبیب مسیحى هنگامى که این سخن را شنید گفت: ما ترک کتابکم و لا نبیکم لجالینوس طبا!:" قرآن شما و پیامبرتان براى جالینوس (طبیب معروف) طبى باقى نگذارده است". کسانى که این دستور را ساده فکر مى‏کنند، خوب است در زندگى خود آن را بیازمایند تا به اهمیت و عمق آن آشنا شوند، و معجزه رعایت این دستور را در سلامت جسم و تن خود ببینند.[8]

 
 

پی نوشت:

[1]. بقره: آیه 195.
[2]. رعد: آیه28.
[3]. اعراف: آیه31.
[4]. وسائل الشیعة، ج‏25، ص24.
[5]. بحار الأنوار، ج‏59، ص268.
[6]. تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 152.
[7].  الدعوات (للراوندی)،سلوة الحزین، ص77.
[8]. ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج‏9، ص88.