از ابواب رحمت انفاق در راه خداست از آنچه خداوند به او لطف فرموده؛

چه مال باشد و چه علم و چه قوت و قدرت که به قوت خود اعانت کند ضعیف را. مثلا دست کوری را بگیرد و او را به مقصدش برساند، و اعانت کند مسافر یا غیر مسافر را برای برداشتن متاعش، یا دفع کند شر ظلم ظالم را از مظلوم و امثال آن.

و چه وجاهت و آبرو و اعتبار باشد که خداوند به او لطف کرده است، که سعی کند بر برآوردن حاجت دینی خود، یا دفع کند غیبتی یا تهمتی را از برادر دینی.

تمام اینها و امثال اینها انفاق است از آنچه خدا روزی فرموده است و داخل است در معنی کلام الله مجید در اول سوره بقره که فرمود: ((و مما رزقناهم ینفقون )) - یعنی: از آنچه ما روزی دادیم به آنان انفاق می کنند - و امام عسکری (علیه السلام ) بیان فرموده است.

و چنانکه از کلمات امام صادق (علیه السلام ) در روایت تحف العقول استفاده می شود، اقسام انفاق پنج قسم است و هر قسمی چند وجه می شود:

اول: انفاق بر شخص خودش می باشد.

دوم: انفاق بر کسی که واجب النفقه می باشد.

سوم: انفاق در ادای دیون.

چهارم: انفاق در صِلات و احسانات.

پنجم: سایر انفاقات واجبه لازمه.

اما قسم اول، پس انفاق در لوازم شخصی خود و رفع احتیاجات خود از خوردن و آشامیدن و لباس پوشیدن و زن گرفتن و خدمتکار گرفتن و بخششهای او در اموری که محتاج است مثل آنکه اجیری بگیرد برای اصلاح لوازم خود یا حمل، یا حفظ و نگهداری متاعی و امثال اینها.

اما قسم دوم، پس انفاقات بر فرزندان و پدر و مادر و همسر و مملوکش است. و این انفاق در حال وسعت یا شدت بر او لازم است.

اما قسم سوم، پس زکات واجب و حج واجب و انفاق در جهاد واجب است.

اما قسم چهارم، صله و احسان است به کسانی که مافوق او هستند و به قوم و خویش و مؤ منین و صدقات و احسانات به اهلش.

اما قسم پنجم، پس ادای دین و ادای عاریه و قرض دادن و پذیرایی مهمان که واجب است در طریقه و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.

بدان که: انفاق محکوم می شود به احکام خمسه:

اول: واجب؛ و آن دادن خمس و زکات و انفاق بر کسانی است که واجب النفقه او می باشند و ادای دیون و مواردی که انجام واجبی از واجبات یا ترک حرامی از محرمات متوقف باشد بر انفاق مال به طوری که بدون آن نشود و مانند اینها.

دوم: مستحب؛ مثل صدقات و احسانات و بعضی از درجات صله رحم و توسعه بر عیال و در راه اقامه مستحبات و غیر اینها.

سوم: مباح؛ و آن انفاق در موارد حلال است که فعل و ترک آن مساوی باشد.

چهارم: مکروه؛ و آن انفاق در مواردی است که ترک آن در نظر شارع راجح باشد.

پنجم: حرام؛ و آن انفاق در مصارف حرام و در راه اماته حق و احیای باطل و ترک واجب و فعل حرام و امثال اینها مثل اسراف و تبذیر و در راه ترویج باطل و اهل بدعت و ضلالت و ساختن و خریدن و درست کردن آلات لهو و لعب مثل تار و طنبور و نی و دف و طبل و کمانچه و سرنا و پیانو و امثال اینها.

در کتاب مستدرک ج 2/320 نقل کرده از ثقه جلیل و متکلم فقیه نبیل ابو محمد الفضل بن شاذان نیشابوری - که از بزرگواران اصحاب عسکریین (علیهما السلام ) بوده است و 180 کتاب تصنیف کرده - در کتاب غیبت خود به سند صحیح روایت کرده از سعید بن جبیر از عبدالله بن عباس از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که در خطبه شریفه حجه الوداع در علامتهای آخرالزمان فرمود:

ظاهر می شود شطرنج و نرد و طبل و زنهای مغنیه (غنا خواننده ) و آلات طرب و تار و طنبور و دف و امثال اینها. و مردم میل به اینها می کنند و تحصیل اینها می نمایند. آگاه باشید! هر کس اعانت کند صاحبان اینها را به چیزی از درهم و دینار و لباس و خوراک یا غیر آن، پس گویا با مادر خود هفتاد مرتبه در میان خانه کعبه زنا کرده. و در این هنگام مسلط می شوند بر آنان اشرار. . .

در وسائل در ابواب مکاسب محرمه متجاوز از پنجاه روایت در مذمت و حرمت آلات لهو و لعب و استماع آن نقل کرده است. و در مستدرک متجاوز از چهل روایت در این باب نقل کرده است.


منبع : حوزه نت