درس دارم مامان!
- «درس دارم مامان!»
- «تو رو خدا ولم کن! نمی تونم برم نون بخرم؛ حوصله ندارم!»
- «دارم بازی می کنم، گیر نده وسط بازی!»
- «همش از من کار می کشید!»
- «درس دارم مامان!»
- «تو رو خدا ولم کن! نمی تونم برم نون بخرم؛ حوصله ندارم!»
- «دارم بازی می کنم، گیر نده وسط بازی!»
- «همش از من کار می کشید!»
- «خسته ام؛ خوابم میاد!»
- «وای! جای حسّاس فیلمه! هیچی نگو!»
- «دارم با دوستم صحبت می کنم، خودت انجام بده!»
- «مگه من کوزتم؟ نوکرتون که نیستم!»
- «حالم خوب نیست!»
- و...
این جمله ها برایتان آشنا است؟! می خندید؟! خُب پس آشنا است و گویا مورد استفاده یتان هم هست! درست متوجه شدید، این جمله ها، بهانه هایی است که وقتی مادر یا پدرتان از شما کمکی می خواهد، بیان می کنید. بی تعارف، یعنی شما بیشتر وقت خود را به درس خواندن اختصاص می دهید؟! بازی می کنید؟! خب بازی کنید! اگر درس و مدرسه نباشد که بیست وچهار ساعت مشغول بازی هستید! همش از شما کار می کشند؟! یعنی شما مُدام در حال آشپزی، ظرف شستن و تمیز کردن منزل هستید!؟ چه رازی است که شما دقیقاً اینطور مواقع خوب نیستید؟!
اگر مادرها شاغل نباشند، تقریباً تمام کارهای خانه را انجام می دهند؛ اگر هم شاغل باشند باز هم بیشترِ مسئولیت امور داخلی منزل به عهده آن هاست؛ پدرها هم به دلیل کسب درآمد و تنظیم وضعیتِ مالی خانواده، اغلب مشغول هستند و گاهی هم کمک می کنند؛ شما هم این وسط نقش مصرف کننده ی صرف را دارید گویا! چه ایرادی دارد در انجام بعضی از کارها به والدین خود کمک کنید؟! نمی گوییم همه ی کارها را انجام دهید؛ مثلاً احتمالاً آشپزی کردن هنوز برای شما زود است؛ اما می توانید در جمع آوری ظروف مورد استفاده ی ناهار یا شام کمک کنید؛ می توانید مسئولیت خرید نان را به عهده بگیرید؛ اتاق خودتان را مرتّب کنید یا خواهر یا برادر کوچکترتان را از مهد یا مدرسه به خانه بازگردانید. زندگی خانوادگی مستلزم همکاری است؛ دراین صورت بار سنگین همه ی کارها به دوش یک نفر نخواهد بود و همه ی اعضای خانواده وقت کافی برای انجام کارهای شخصیشان پیدا می کنند. این شرایط به حفظ صمیمیت یا بیشتر شدن آن بین اعضای منزل کمک زیادی می کند.
تصوّر کنید مادر شاغل شما، خسته از محل کار خود به خانه برمی گردد، می داند که باید غذا بپزد، خانه را مرتّب کند، خرید منزل را انجام دهد و... مادرتان همه ی این کارها را بدون هیچ شکایتی انجام می دهد، قبلاً از شما کمک خواسته و وقتی سر و صدای شما را شنیده، کلاً قید کمک گرفتن را زده است! این مادر تا پایان شب به خسته ترین عضو منزل تبدیل خواهد شد و احتمالاً فرصت چندانی برای تفریح یا کارهای شخصی خود پیدا نمی کند و نمی تواند هم صحبت خوبی برای شما یا پدر باشد؛ آن وقت همه گِله می کنند که توجه مادر نسبت به ما کم شده و وقت کمی را به ما اختصاص می دهد. منطقی است که از خود بپرسید: «آیا یک نفر از عهده ی انجام این همه کار با هم برمی آید؟»
حالا در این بین کافی است شما هم غُر بزنید: غذا بی نمک است، من عصر کلاس دارم و باید با ماشین من را برسانی! من مانتو می خواهم، کفش ورزشی ندارم و...! توقّع زیاد و بیجا از یک نفر او را عصبانی و غمگین خواهد کرد. چنین مادری با این مشغله احتمالاً فکر می کند مورد محبت هیچکس نیست و به همین دلیل دلسرد می شود و این وضعیت بر همه ی اهل منزل تأثیر می گذارد.
پدر همه ی وقت خود را برای آسایش خانواده اش صرف می کند؛ احتمالاً غمگین می شود اگر پسر یا دختر نوجوانش در هیچ زمینه ای به حرف او توجه نکند؛ مثلا ممکن است بگوید: «سینا/مریم! یک لیوان آب به من بده» و بچه ها چه می گویند:
- «نسرین تو آشپزخونه است به اون بگو!»
- «بابا من نشستم دیگه، خودت به یخچال نزدیکتری!»
حالا چه اتّفاق بدی می افتاد اگر سینا یا مریم با لبخند می گفتند: «چشم بابا! الان می آورم! بفرمایید!» همین کار ساده با جمله های محبت آمیز موجب دلگرمی پدر می شود و او از داشتن چنین فرزند مهربانی خوشحال خواهد شد.
شک نکنید دعای خیر والدین در زندگیتان مؤثر است. پدر و مادر فقط در قبال کمک به آنها، فرزندشان را دعا نمی کنند. شادی و رضایت والدین از فرزند که همراه دعا می شود، در آینده و زندگی فرد تأثیرگذار است.
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) تعریف می کنند: «روزی هنگام ظهر، مادرم گفت: پدر را برای ناهار صدا کن. به طبقه ی بالا رفتم تا پدر را صدا بزنم، دیدم در حال مطالعه به خواب رفته اند، اگر ایشان را صدا نمی زدم، شاید مادرم ناراحت می شد و اگر بیدارش می کردم، شاید موجب رنجش پدر می شد. خَم شدم، لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چند بوسه زدم تا اینکه به آرامی بیدار شدند و فرمودند: شهاب الدین! تو هستی؟
گفتم: بله آقا!
پدرم وقتی این علاقه و احترام من را دید، دستش را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم! خدا عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد.»
آیتالله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند: «هرچه دارم از برکت آن دعای پدر است!»
نمی گوییم شما هم حتما این کار را انجام دهید؛ اما احترام گذاشتن و کمک کردن به والدین موجب خیر و برکت زندگیتان می شود؛ پس همین الان بلند شوید و تا قبل از آمدن مادرتان، خانه را مرتّب کنید؛ بعد هم قبل از درخواست مادر یا پدرتان از آن ها بپرسید کاری هست که شما بتوانید انجام دهید. مسئولیت انجام کاری را به عهده بگیرید که از پس انجام دادنش برمی آیید. با انجام دادن کارهایی که در توان شما نیست، مادرتان را سورپرایز نکنید؛ چون احتمالاً به خوبی از انجام آن برنمی آیید و مادر را بیشتر به زحمت می اندازید.
خداوند حکیم در قرآن می فرمایند:
«وَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا.»
انسان را به نیکی کردن به پدر و مادر سفارش کردیم. ( سوره ی احقاف، آیه ی15)
نویسنده: سیده زهره جوادی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}