ائمه کفر همان سردمداران و سران کفر هستند که مردم را به راه شیطان و کفر می کشانند، که امروز بارزترین مصداق آن، دولت امریکه می باشد، امریکه امروز به معنای حقیقی کلمه شیطان بزرگ و سردمدار کفر است که مردم و جهان را به تباهی و هلاکت می کشاند. قرآن کریم برای این ها ویژگی ها و خصوصیاتی را ذکر کرده است که اینجا ذکر می­ کنیم.
 

الف: اهل­ جمع و اهل­ استکبار

ائمه کفر اهل جمع و استکبار هستند، آنها می خواهند دنیا را هر طوری که شده دور خودشان جمع کنند و بر همه خلائق استکبار و برتری بورزند،  قرآن کریم می فرماید: «وَ نَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ‌.» (اعراف/48)وقتی اصحاب اعراف در محل اعراف قرار می گیرند با صدای بلند به سران کفر ندا می دهند: «(دیدید که) گردآوری شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبّرهای شما، به حالتان سودی نداد!»

کسانی را که اصحاب اعراف ندا می دهند کافران معمولی نیستند بلکه به دو دلیل جزء پیشوایان و ائمه کفر و ضلالت اند.(1) الف: «مَا أَغْنَى عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ» اهل جمع اند، جمع مال، جمع­ نفرات، جمع­ جاه و جلال و... ب: «وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ‌» اهل­ استکبار اند، یا از حق استکبار دارند و یا بر خلق استکبار دارند.

کسی که تابع است می­ گوید: «رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلاَ. » (احزاب/67) پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند.چنین کسی اهل­ جمع و استکبار نیست اما ائمه و رؤسای ضلالت هستند که اهل تکاثرطلبی ­اند. قرآن کریم در آیات متعددی در بیان حال و قول آنها چنین می­ گوید: «وَ قَالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَداً وَ مَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ‌.» (سبأ/35) و « أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مَالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً.» (کهف/34) و «الَّذِی جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ‌. یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ‌.» (همزه/2-3)  و... (2)

ائمه­ کفر کسانی هستند که در درون، ندای «أنا ربکم الاعلی» (نازعات /24) را سر داده و برای حفظ قدرت و سلطنت دروغی و پوشالی خود به جمع مال و نفرات و هر آنچه که لازمه پایداری قدرت دنیایی آنها است، می­ پردازند.

«... وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ‌.» ( «تستکبرون» به صورت «تستکثرون» نیز خوانده شده است.) (3)

این عبارت دلالت دارد بر این که آنها در دنیا مستمرا از حق استکبار دارند و به این کار خود اصرار می ورزند، و رویه ای همیشگی آنها استکبار ورزیدن است که این همان خصلت ائمه کفر است که امروز امریکای جنایتکار سپاه جمهوری اسلامی را در فهرست تروریسم قرار می دهد این همان استکبار و بزرگ طلبی است. و نکته دیگر این که استکبار آنها یا از پذیرش حق است و یا استکبارشان بر خلق است. یعنی روش زندگی­شان بر این است که محرومین را له و نابود کنند و برای خودشان سلطنت داشته باشند. و البته اگر کسی بر مردم استکبار کند مسلما استکبار از حق را نیز دارد. (4)

این اصحاب اعراف با لحن ملامت­ کننده و شماتت­ بار و کوبنده­ ای به آنها می­ گویند که امروز نه زراندوزی شما برای شما نفع بخش است و نه زورمداری شما. بعد در آیه­ های دیگری می­ فرماید که نه تنها نافع نیست، بلکه زیان­بار هم است، چون همین مال­ها گداخته می­شود و بر پیشانی، پشت­ها و پهلوهای آنها زده می شود. «یَوْمَ یُحْمَى عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذَا مَا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ.» (توبه/35). (5) در آن روز که آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن صورت­ها و پهلوها و پشتهای­شان را داغ می‌کنند؛ (و به آنها می‌گویند:) این همان چیزی است که برای خود اندوختید (و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزی را که برای خود می‌اندوختید.
در سوره مبارکه «حاقه» نیز از قول یک دوزخی که نامه عملش در دست چپ داده شده می گوید: «مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ‌. هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ‌.»(حاقه/28-29) مال و ثروتم هرگز مرا بی‌نیاز نکرد. قدرت من نیز از دست رفت.

که بیانگر حسرت او است. چون تا در دنیا بود می پنداشت کلید سعادتش در زندگی مال و قدرت است. و این دو تمامی ناملایمات احتمالی را از او دفع می کنند و بر هر محبوب و لذتی مسلط می سازند و بر همین خیال خام تمام سعی و توان خود را صرف به دست آوردن مال و قدرت کرد و قهرا از یاد پروردگار خود و از هر سخن حقی اعراض نمود و دعوت کننده را تکذیب می کرد، همین که سر از قبر برداشت و دید که تمامی سبب ها از کار افتاده اند، لذا از در حسرت و درد این دو جمله را می گوید. (6)

و به طور کلی هر چیزی که در این دنیا چیز به حساب آید ولی صبغه خدائی و وجه اللهی نداشته باشد، نه تنها در قیامت، بلکه در همین دنیا نیز در واقع امر وجود ندارد و سرابی بیش نیست. آیه شریفه: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ هَالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ.» (قصص/88) به همین مسئله اشاره دارد. قرآن کریم در آیه های فراوانی مسئله ظهور و بروز، گم شدن، نابودی و قطع اسباب دنیوی در قیامت را متذکر می شود و هر دو تعبیر در این آیه موجود است که: «... لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ‌.» (انعام/94)
پیوندهای شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را که تکیه‌گاه و (شفعاء) خود تصور می‌کردید، از شما دور و گم شده‌اند.

خلاصه این که بیان «مَا أَغْنَى عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ‌.» اصحاب اعراف که با لحن کوبنده و توبیخی به این ائمه کفر می شود، حکایت از قطع اسباب دنیوی از آنها دارد، چون آنها از پذیرش حق استکبار و استنکاف می ورزیدند و آن را حقیر و خوار می پنداشتند و به جمع مال و نفرات خود برای پیش برد و تثبیت اهداف باطل خود مغرور و فریب خورده بودند.

امروزه امریکه هم اهل جمع و اهل استکبار است که می خواهد کل جهان را با تحریم کردن ایران و سپاه جمهوری اسلامی در سلطه خود قرار دهد تا پیغام صلح و عدالت ایران اسلامی به گوش جهان نرسد اما خدای کریم وعده داده است که کفر و استکبار نابود خواهد شد و اسلام و عدالت باقی خواهد ماند، یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ‌ (توبه/32) آنها می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند.

منابع
(1) آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج‏4، ص364.
(2) جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج28، ص653-654.
(3) بیضاوی، انوار التنزیل، ج1، ص545. 
(4) آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج4، ص365.
(5) جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، ج28، ص653.
(6) طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج19، ص668.