در حوادث زمانه، اگر انسان نتواند راه را به درستی و به روشنی تشخیص دهد، لازم است از شخصی که توانایی یاری فکری او را دارد کمک گیرد.

قال علی علیه السلام: اذا انْکرْتَ مِنْ عَقْلِک شَیئاً فَاقْتَدِ بِرأْی عاقلٍ یزیلُ ما انْکرْتَهُ.[1]

اگر نزد خود چیزی را ناپسند می دانی، از نظر خردمندی پیروی نما تا تو را از آنچه بد می دانی جدا کند.

امام ششم شیعه علیه السلام در بیان چگونگی مشورت با غیر می فرماید:

اذا ارَدْتَ امْراً فَلا تُشاوِرْ فِیهِ احَداً حَتّی تُشاوِرَ رَبَّک، قال: قُلْتُ لَهُ: وَ کیفَ اشاوِرُ رَبِّی، قال: تَقُولُ: اسْتَخیرُ اللَّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ، ثُمَّ تُشاوِرُ النَّاسَ فَانَّ اللَّهَ یجْری لَک الخِیرَةَ عَلی لِسانِ مَنْ احَبَّ.[2]

اگر کاری داشتی، با احدی قبل از خداوند مشورت منما، راوی می پرسد: چگونه با خداوند مشورت کنیم؟ حضرت فرمود: صد بار می گویی:« استخیراللَّه» از خداوند طلب خیر می نمایم، سپس با مردم مشورت می کنی، خداوند بر زبان آنکه او بخواهد، خیر را جاری خواهد ساخت.


مشاور

اهمیت مشورت موجب شده اهل بیت صلی اللَّه علیه و آله، حدود و ثغور مشورت را کاملًا بیان نموده و اوصاف مشاور را مطرح فرمایند.

اینک به چند نمونه از اوصاف مشاورین توجه کنید.


1- با تقوا باشد

مشاوری که از خدا نهراسد، امیدی به بیان راه صحیح از وی نیست، لذا اولین شرط مشاور، با تقوا بودن وی است.

قال علی علیه السلام: شاوِرْ فی حَدیثِک الَّذینَ یخافُونَ اللَّهَ.[3]

با کسانی مشورت کن که از خداوند بترسند.

قال الصادق علیه السلام: شاوِرْ فی امْرِک الَّذینَ یخْشَوْنَ اللَّهَ.[4]

با کسانی در امورت مشورت کن که از خداوند بترسند.


2- مجرّب باشد

وصف دوم مشاور، با تجربه بودن وی است. بنابراین هر کس عمر بیشتری را سپری کرده و سردی و گرمی بیشتری را چشیده است، و یا در کار مورد نظر، بیشتر وارد شده است، برای شور ارجحیت دارد.

قال علی علیه السلام: خَیرُ مَنْ شاوَرْتَ ذَوُو النُّهی وَ الْعِلْمِ وَ اولُوا التَّجارُبِ وَ الْحَزْمِ.[5]

بهترین مشاور کسی است که صاحب خرد، علم، تجربه و آگاهی باشد.


3- عاقل باشد

مشاور بایستی عاقل و خردمند باشد.

قال علی علیه السلام: شاوِرْ ذَوِی الْعُقُولَ تَأمَنُ مِنَ الزَّلَلِ وَ النَّدَمِ.[6]

با صاحبان خرد مشورت نما، تا از لغزش و پشیمانی محفوظ مانی.

مشاور عاقل هر چند هم دشمن باشد از دوست نادان بهتر است.

قال علی علیه السلام: اسْتَشِرْ عَدوَّک الْعاقِلَ وَ احْذَرْ رَأْی صَدیقِک الْجاهِلَ.[7]

با دشمن عاقل خود مشورت نما و از رأی دوست نادان خود بپرهیز.

از کلمات گهربار حضرت امیر علیه السلام استفاده می شود که از مشورت نمودن با چهار کس بپرهیز:


1- بخیل؛

لا تَدْخُلَنَّ فی مَشْوَرَتِک بَخیلًا فَیعْدِلَ بِک عَنِ الْقَصْدِ وَ یعِدُک الْفَقْرَ.[8]

بخیل را در مشورت خود داخل مکن که تو را از راه راست باز داشته و به فقر وعده ات می دهد( مانع صدقه و انفاق می شود).


2- ترسو؛

لا تُشْرِکنَّ فی رَاْیک جَباناً یضْعِفُک عَنِ الْامْرِ وَ یعَظِّمُ عَلَیک ما لَیسَ بِعَظیمٍ.[9]

ترسو را در مشورت خود داخل منما، که تو را در کارت سست می گرداند و کوچک را بزرگ جلوه می دهد.


3- کذّاب؛

لا تستَشِرِ الکذَّابَ فَانَّهُ کالسَّرابِ یقَرِّبُ الَیک الْبَعیدَ وَ یبَعِّدُ عَلَیک الْقَریبَ.[10]

با دروغگو مشورت مکن، که او مانند سراب است، دور را بر تو نزدیک و نزدیک را دور می گرداند.


4- مستبد؛

مشاوری که تنها رأی خود را رأی صواب می داند، قابل مشورت نیست، بنابراین مشاور می بایست نظر خویش را بگوید و طرف را به پذیرش آن مجبور ننماید.

حضرت امیر علیه السلام به ابن عباس که نظریه ای مشورتی را به امام گفته بودند، فرمود:

لَک انْ تُشیرَ عَلی وَ اری، فَانْ عَصَیتُک فَاطِعْنی. [11]

تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن بیندیشم و تصمیم بگیرم ولی اگر برخلاف رأی تو تصمیم گرفتم باید اطاعت کنی.
لزوم ارشاد

واجب است اگر کسی به شما اعتماد نمود و شما را مشاور خود خواند و امری را با شما درمیان گذاشت، اولًا جز حق نگویی و جز به مصلحت او نیندیشی و حق نعمتی بزرگ و موهبتی عظیم که خداوند به تو داده و آن عقل و خرد تو می باشد، اداءکنی.

قال علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام: ارْشادُ الْمُسْتَشیرِ قَضاءٌ لِحَقِّ النِّعْمَةِ.[12]

هدایت آنکه از تو مشورت می خواهد، بجا آوردن حق نعمت است.

ثانیاً، اگر توانایی حل مشکل او را و ارائه طریق صحیح را نداری او را به کس دیگر راهنمایی نمایی، هیچ گاه برای مخفی ماندن عجز خود، موجبات تحیر و احیاناً ضلالت او را فراهم نکنی، که باز همان امام همام فرموده است:

حَقُّ الْمُسْتَشیرِ انْ عَلِمْتَ لَهُ رَایاً اشَرْتَ الَیهِ وَ انْ لَمْ تَعْلَمْ ارْشَدْتَهُ الی مَنْ یعْلَمْ.[13]

حق مشورت کننده آن است که اگر نظری داری به او بگویی، و اگر نداری وی را به کسی که بتواند او را یاری دهد دلالت کنی.

که اگر غیر این دو طریق صورت پذیرد، خیانت در مشورت نموده ای و چه خیانتی بزرگ تر از خیانت مشاور امین.

قال علی علیه السلام: خِیانَةُ الْمُسْتَسْلِمِ وَ الْمُسْتَشیرِ مِنْ افْظَعِ الْامُورِ وَ اعْظَمِ الشُّرُورِ وَ مُوجِبُ عَذابِ السَّعیرِ.[14]

خیانت به کسی که تسلیم شده، یا با تو مشورت کرده از دردناک ترین امور، و بزرگترین زشتی ها و موجب عذاب دوزخ است.

چنین کسی را خداوند در دنیا به سلب عقل و خردش مکافات می کند.

قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: مَنِ اسْتَشارَهُ اخُوهُ الْمُؤمِنُ فَلَمْ یمَحِّضُهُ النَّصیحَةَ سَلَبَهُ اللَّهُ لُبَّهُ.[15]

کسی که برادر مؤمنش با وی مشورت کند و او وی را به درستی نصیحت نکند، خداوند خردش را از او بگیرد.


پی نوشت ها:

[1] غررالحکم‏
[2] مکارم‏الاخلاق، ص 318.
[3] بحارالأنوار، ج 75، ص 98.
[4] همان.
[5] غررالحکم.
[6] همان.
[7] همان.
[8] همان.
[9] همان.
[10] همان.
[11] نهج ‏البلاغه، حکمت 313 به ترتیب فیض ‏الاسلام و 321 به ترتیب صبحى صالح.
[12] بحارالأنوار، ج 78، ص 141.
[13] همان، ج 74، ص 8.
[14] غررالحکم.
[15] بحارالأنوار، ج 75، ص 104.


منبع: حوزه نت