روز پیروزی خون بر شمشیر
کمر دشمن ما سخت شکست
دستی آمد که در و پنجره را
رو به تاریکی این شب­ها بست
 
ناگهان روشن شد کشور ما
از دلِ چشمه شقایق جوشید
سر زد از آن طرفِ تاریکی
نرم و آهسته کسی چون خورشید
 
سبز شد ریشه ­ی خشکیده­ ی کاج
پیله پروانه شد و شاد پرید
قفس تنگ کبوتر وا شد
وقت آزادی و پرواز رسید

نسیم نوروزی