موانع پذیرش نماز انسان نزد خداوند
مقدمه:
در این مقاله برآنیم تا با موضوع موانع پذیرش نماز انسان نزد خداوند را بررسی نمائیم.سوالی که جواب آن بسیار آسان است ولی دقت نداریم. معمولا این موانع در زندگی همه ی اهل نماز وجود دارد.
نماز، نور چشم مومن است و نماز گزار باید مراعات بعضی مسائل مربوطه ی آنرا بکند تا نماز، کامل و تام شود؛ نماز را در وقتش خواندن بسیار سفارش شده است؛ از آن طرف، قبل از نماز، از هر کاری که نقش بندی باشد، مانند دیدن تلویزیون یا کارهای اشتغال زا، باید دوری شود؛ چرا که در نماز اینها خطور می کنند و مراقبت را از بین می برند.
نماز کامل، مانع عذاب و کیفر می شود و اسباب تقرب به خداوند متعال را فراهم می آورد. بعد از شناخت خداوند از اعمالی که انسان را به خدا نزدیک می کند، نماز است. با تمام این اوصاف نماز گذار تحت موانعی، نمازش پذیرفته نمی شود که به آنان اشاره می شود:
موانع پذیرش نماز انسان نزد خداوند
۱. عاق شدن:
در روایتی از بنی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «لایقبل الله صلاة خمسة نفر... و العاق»؛[1] خداوند متعال نماز پنج نفر را قبول نمی کند؛ یکی از آنان، کسی است که عاق شده است.
صاحب لغت العین گفته است که: «واژه «عقوق» به معنی بریدن است، در این صورت منظور از عاق والدین، قطع رحم با آنان است.»[2]
با توجه به نظر مرحوم نراقی، عاق والدین، به معنای این است که فرزندی پدر و مادرش را اذیت کند و آنان را با زبان یا رفتارش از خود برنجاند.[3]
ملا مهدی نراقی، عاق والدین را بدترین نوع قطع رحم دانسته و معتقد است هر آنچه که به نکوهش قطع رحم دلالت میکند بر نکوهش عاق والدین نیز دلالت دارد.[4]
یکى از عواملى که عقوق والدین را در پى دارد، نگاه تند و غضبناک به پدر و مادر است. چنانکه امام صادق (علیه السلام) مى فرماید:
«من العقوق أن ینظر الرجل الى ابویه یَحِدّ الیهما النظر»[5]. حتى اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ظلم کرده باشند باز فرزند حق ندارد با نگاه بغض آلود و غضبناک بدانها بنگرد.
یکى از آثار این عمل عدم قبولى نماز است؛ چنانکه در حدیث آمده است: «مَنْ نَظَرَ إِلَى وَالِدَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاَةٌ»[6] کسی که با نظر دشمنی به پدر و مادر ستمکار خود نگاه کند، خدا نمازش را نمیپذیرد.
حتى اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ظلم کرده باشند باز فرزند حق ندارد با نگاه بغض آلود و غضبناک بدانها بنگرد.
۲. غیبتِ مسلمان:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «مَنِ اِغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ یَقْبَلِ اَللَّهُ تَعَالَى صَلاَتَهُ وَ لاَ صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ لَیْلَةً إِلاَّ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ»[7]
در این روایت اساساً قیدی در مورد مومن بودن مغتاب وجود ندارد، بلکه مغتاب، مسلمان هم باشد، غیبتش آثار بدی بدنبال دارد که در این روایت دو اثر بسیار مهم آنرا بیان فرموده که هم نماز و هم روزه اش که در دین از جایگاه مهمی برخوردار بوده و شاید بیشترین عبادت انسان که جزء عبادات روزانه ی وی می شود.
همین نماز و روزه است که در ادامه می فرماید بمدت چهل روز و چهل شب این دو عبادت از وی پذیرفته نمی شود؛ شاید مقصود آن باشد که عبادات معمول مسلمان از وی پذیرفته نمی شود.
عباداتی که وی هر روز آنرا انجام می دهد و نماز بعنوان ستون دین، و روزه سپری در مقابل آتش جهنم بوده، دیگر این آثار را در زندگی معنوی غیبت کننده، نخواهند داشت. مگر آنکه غیبت شونده، غیبت کننده را ببخشد.
۳. اذیت به همسر:
یکی از موانعی که برای پذیرش نماز در روایات بدان اشاره شده است، اذیت به همسر می باشد. یکی از بارزترین مصادیق ظلم که شاید عقاب شدیدتری هم داشته باشد ظلم به همسر در خانه است.
در روایتی از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که: «من کان له امرأة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها و لا حسنة من عملها حتى تعینه و ترضیه، و إن صامت الدهر، و قامت و أعتقت الرقاب، وأنفقت الأموال فی سبیل الله، وکانت أول من ترد النار.» ثم قال: «وعلى الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب إذا کان لها مؤذیاً ظالماً».[8]
اگر مردی همسری داشته باشد که موجب آزار او گردد خداوند نماز و حسنه آن زن را مورد قبول خود قرار نمی دهد تا اینکه رضایت شوهر را بدست آورد، اگرچه تمام عمر خود را به روزه داری سپری نماید، و شب ها را به زنده نگه داشتن سپری کرده باشد.
و موجب آزادی بندگان شده باشد و دارایی و اموال خود را در راه خدا انفاق کرده باشد و چنین زنی اولین کسی است که داخل جهنم می شود. بر مردی که موجب آزار خانم اش گردد نیز مانند همین گناه و وبال است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد خانمی که گفته شد: اهل نماز و روزه است، اما بداخلاقی می کند و بددهن است و همسایه هایش را آزار می رساند، فرمودند: «لاخیر فیها، هی من اهل النار.» در او هیچ خیری نیست، او اهل جهنم است.
در این روایت، نماز خواندن، اعمال نیک، روزه داری پی در پی، شب زنده داری پی در پی و آزاد کردن بندگان، و حتی انفاق اموال در راه خدا هم سپری در مقابل آتش جهنم نخواهد بود، و او اولین کسی است که در آتش جهنم داخل خواهد شد.
چون او همسرش را مورد اذیت قرار داده است و در قسمت آخر روایت، این را به مرد هم گوشزد می کند و در حقیقت در عواقب اذیت و آزار فرقی میان زن و شوهر نیست.
قاعده کلی در این گونه موارد آن است که به تعبیر امام صادق علیه السلام[9]، هر مقداری که نماز، انسان را از آلودگی و گناه جلوگیری کند، قبول است و به مقداری که نماز اثر داشته باشد، پذیرفته است.
لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد خانمی که گفته شد: اهل نماز و روزه است، اما بداخلاقی می کند و بددهن است و همسایه هایش را آزار می رساند، فرمودند: «لاخیر فیها، هی من اهل النار.» در او هیچ خیری نیست، او اهل جهنم است. [10]
۴. لقمه حرام:
یکی دیگر از موانع پذیرش نماز، لقمه حرام یا شبهه ناک است که نماز چهل روز آدمی را نابود کرده و حتی تا چهل صبح دعای انسان قبول نمی گردد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی فرمودند: «مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً»[11] «هر که لقمه حرامی بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نگردد.»
حکایتی از مرحوم آیت الله سید محمد باقر درچه ای اصفهانی
جلال الدین همایى مى گوید: «یکى از بازرگانان ثروتمند، آن بزرگوار را با چند تن از علما و طلاب دعوت کرده بود. سفره اى گسترده بود. از غذاهاى متنوع با انواع تکلّف و تنوق. آن مرحوم به عادت همیشگى مقدار کمى غذا تناول کرد.
پس از آن که دست و دهانها شسته شد، میزبان قباله اى را مشتمل بر مسأله اى که به فتواى سید، حرام بود، براى امضا حضور آن مرد روحانى آورد.
وى دانست که آن میهمانى مقدمه اى براى امضا این سند بوده و شبهه رشوه داشته است رنگش تغییر کرد و تنش به لرزه افتاد و فرمود: من به تو چه بدى کرده بودم که این زقوم را به حلق من کردى؟
چرا این نوشته را پیش از ناهار نیاوردى تا دست به این غذا آلوده نکنم؟ بس آشفته حال برخاست و دوان دوان به مدرسه آمد و کنار باغچه مدرسه مقابل حجره اش نشست و با انگشت به حلق فرو کرد و همه را استفراغ کرد و پس از آن نفس راحتى کشید.»[12]
5 ـ شرب خمر
نوشیدن شراب و هر ماده اى که زوال عقل را در پى داشته باشد و یا انسان را از حالت تعادل خارج نماید موجب نقص عبادات و عدم قبولى نماز مى شود.
خداوند در چند جاى قرآن کریم انسانهاى مست را از نماز خواندن نهى فرموده است. در سوره مبارکه نساء آیه 43 فرموده: یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلاه و انتم سکارى. «اى کسانى که ایمان آورده اید در حالیکه مست هستید به نماز نزدیک نشوید».
یعنى فرد مست نمازش مقبول حق نبوده و داراى اثر نیست چونکه او نمى داند در حال نماز چه مى گوید و با چه کسى در حال راز و نیاز است.
بنابر این انسان شراب خوار، اگر اهل نماز هم باشد نباید مترصد این باشد که آثار نماز در زندگیش ظاهر گردد.
6- خوددارى از بول در حال نماز
از جمله عواملى که موجب عدم کمال نماز است و باعث مىشود که نماز در روح نمازگزار اثر نبخشیده و تأثیر تکاملى نداشته باشد خوددارى از بول و باد معده است. چنانچه در رساله هاى عملیه مراجع تقلید آن را از مکروهات در نماز دانسته اند یعنى بهتر است که در این حالت فرد قیام به نماز نکند.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) وارد شده است که فرموده اند: لا صلاةَ لحاقِن وَلا حاقب. «کسى که در حال خوددارى از بول یا باد معده نماز بخواند نمازش کامل نیست»[13].
البته این شاید بدان جهت باشد که شخص نمازگزار در چنین حالتى فاقد تمرکز حواس بوده و به فکر نمازش نیست. کسى که در حال عمل عبادى توجه بدان نداشته باشد و نداند که مشغول چه کارى مى باشد مسلّم است که آثار و نتایج آن را نیز نخواهد دید.
7- پرخورى باعث کسالت از اقامه نماز است
پرخوردن مضرات بسیارى در پى دارد که یکى از آنها، زیان به عبادت و نماز است. کسى که با شکم پر قیام به نماز نماید از نمازش چندان بهرهاى نمى برد و نمازش به او سودى نمى بخشد .
چون بدون نشاط و شادابى بلکه با کسالت و بى حالى به خداوند توجه کرده است و چنین شخصى از عبادتش چندان طرْفى نبندد و به عمق و حقیقت عبادت نرسد به همین خاطر او را در ملکوت آسمانها راهى نیست.
چنانچه ابن عباس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرد که فرمودند: لایدْخُل ملکوت السماءِ مَنْ مَلاء بَطنُهُ. «کسى که شکمش پر باشد وارد ملکوت آسمان نشود»[14].
حکیمى گفته است که علم و حکمت را در گرسنگى نهاده اند و جهل و معصیت را در سیرى و انسانهاى مۆمن در دین و دنیا سودمندتر از گرسنگى ندیده اند و طالب آخرت را چیزى زیانکارتر از پرخوردن نباشد.
ابوطالب مکى گوید: مَثَل شکم مَثَل طبل است آواز آن به این خوش است که سبک و تنگ و تهى است پس چون شکم خالى باشد تلاوت خوشتر و قیام براى خدا طولانى تر و خواب اندک باشد.
ظاهراً روایت از معصوم است که فرموده اند: اوّل بدعتى که پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گذاشته شد سیرى بود و چون شکم مردمان سیر شد نفس آنها سرکشى کرده و به سوى دنیا متمایل شد[15].
در کم خورى منافعى نهفته است که در پرخورى هیچ یک از آن منافع وجود ندارد. دورى از خداوند، کسالت در عبادت، مردن دل، قساوت قلب، پلیدى باطن و بیمارى جسم همه از آثار زیانبار پرخورى است که بر هر عاقل و عالمى شایسته است از آن بپرهیزد تا این همه ضرر و زیان را متوجه خود نسازد.
از رسولخاتم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت است که: الفکر نصفُ العبادةِ وقلّةُ الطعامِ هِىَ العبادةُ. «تفکر نصف عبادت است و کم خورى عبادت است»[16].
و کلام گهر بار على(علیه السلام) این است که: «از پرخورى دورى کنید که موجب قساوت قلب و باعث کسالت از اقامه نماز و سبب تباهى بدن است»[17]. و مى دانیم که نماز با کسالت نماز منافقان است نه مۆمنان[18].
8- ریا و خودنمایى در نماز
قبلاً به این نکته اشاره شد که شرط کمال و صحت نماز، حضور قلب و اخلاص است و آن کس که شائبه ریا در نمازش باشد، نماز او مقبول حق قرار نمى گیرد.
چون اقامه چنین نمازى براى خدا نخواهد بود و هر عملى که اغراض و اهداف غیر الهى در آن باشد در راستاى همان هدف پذیرفته است.
امّا نزد بارگاه الهى پذیرشى براى آن نیست در حدیث از امام صادق(علیه السلام) رسیده است که فرمودند: «چون روز قیامت فرارسد بندهاى را مى آورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا مىکند به وى مى گویند: تو بدان جهت نمازگزاردى که تو را مدح و ستایش کنند پس به ملائکه دستور مى رسد او را به سوى آتش ببرند»
چون نماز فرمان الهى است و نشانه ستایش عبد به معبود مى باشد اگر براى غیر خالق و معبود اقامه گردد خود نوعى شرک نیز محسوب مى شود چون عملى که باید براى خدا انجام گیرد در غایت و هدف آن غیر خدا هم دخیل بوده است.
و حتى اگر غیر خدا نبود آن عمل انجام نمى گرفت و به همین خاطر نمازگزارى که نمازش را براى نشان دادن خود به مردم و یا ستایش و مدح دیگران اقامه نماید مشرک تلقى شده است.
چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: مَنْ صلّى صلاةً یُرائى بها فَقَدْ اَشْرک. «کسى که براى خود نمایى نماز بخواند مشرک است»([19].
نتیجه:
موانع پذیرش نماز انسان نزد خداوند محدود به این چند مورد نیست.لذا تعداد موانع نا محدود هستند.هدف شیطان به عنوان دشمن اصلی انسان، غافل کردن انسان از یاد خدا و عمل نکردن به دستورات اوست.
شیطان برای رسیدن به هدف خود، گام به گام پیش میآید و ابزارهای مختلفی را به کار میگیرد تا بتواند انسان را فریب دهد. تأثیر ابزار شیطان برای فریب دادن، بر کسانی است که زمینه آن را داشته و سلطنت او را پذیرفته باشند.
لذا هرکدام از موانع که در متن بیان گردید رسوخ شیطان در آن امری لاینفک خواهد بود.
پی نوشت:
[1] مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۳۳۲.
[2] فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۳.
[3] نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۵۳۲.
[4] نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۲۶۲.
[5] مجلسى. مرآة العقول. ج8، ص 393.
[6] اصول کافی ج4 ص50/ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص195
[7] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۹، ص122/ بحار الأنوار : 75/258/53 .
[8] المجلسی: محمد باقر/ بحار الأنوار ج100 ص 246./ وسائل الشیعه، ج 14، ص 116
[9] «إِنَّ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا وَ مَا یُرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ...» نمازی که بنده بجا می آورد، گاهی نصف و گاهی یک سوم و گاهی یک چهارم و گاهی یک پنجم آن بالا برده می شود، پس بالا برده نمی شود مگر آن نمازی که با توجه قلبی انجام گیرد .
[10] بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۴/ مجموعه ورام، ج۱، ص۹۰.
[11] بحار الانوار، مجلسی، ج63، ص314
[12] مقالات ادبى،ج 1، ص 18، جلال الدین همایى.
[13] المحجة البیضاء، ج1 ص254.
[14]احیاء العلوم، ج3 ص171.
[15]احیاء العلوم، ج3 ص171.
[16] احیاء العلوم، ج3 ص171.
[17] غرر الحکم، ص80.
[18] سوره مبارکه نساء، آیه 142. و سوره مبارکه توبه، آیه 54.
[19]بحار الانوار، ج 67، ص 222
منابع:
https://article.tebyan.net/217981
* این مقاله در تاریخ 1401/10/27 بروز رسانی شده است.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}