غار علی‌صدر آب دارد، هوا هم دارد، فضا هم دارد؛ اما ماهی ندارد. چرا؟

چون نور ندارد، در آن‌جا روشنایی نیست و جایی که روشنایی و نور نباشد ماهی‌ها نمی‌توانند زندگی کنند؛ اصلا نمی‌توانند زنده بمانند. بدون خدا هم همین‌طور است.

وجود ما مثل یک غار است. دل ما هم مثل ماهی است که اگر خدا در وجود و زندگی ما باشد، این دل زنده خواهد بود؛ یعنی دل زنده و شاد خواهد بود وگرنه این دل نمی‌تواند زنده باشد.

منظورم از زنده‌بودن همان زندگی‌کردن است. خیلی‌ها الان بدون خدا و بدون ایمان به خدا زنده هستند؛ ولی زندگی نمی‌کنند؛ درحقیقت زنده‌مانی دارند نه زندگانی.

کِرم در لجن و لجن‌زار زنده است، نفس می‌کشد، غذا می‌خورد، حرکت می‌کند؛ اما زندگی نمی‌کند؛ چون در لجن‌زار که زندگی معنا ندارد.

بدون خدا هم همین‌طور است؛ می‌شود زنده بود، ولی نمی‌شود زندگی کرد.

بدون قرآن هم نمی‌شود زندگی کرد؛ چون قرآن هم نور است.

« وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا.» سوره­ ی نساء، آیه­ ی174.

ما نور فرستادیم؛ یعنی بدون آن نمی‌توانید زندگی کنید.

 
نویسنده: محمدرضا رنجبر