یک کوچه باغِ خلوت
یک خانه ­ی قدیمی
یک بوته­ ی گُل سرخ
در یک حصار سیمی
 
یک حوض سال­خورده
یک حوض جلبک سبز
فانوسِ رفته از یاد
دل­خسته مُرده بی­ نبض
 
یک قاب عکس کُهنه
بر قلب سردِ دیوار
یک بید سبز امّا
در خاطرات یک سار
 
ای کاش باز می ­شد
درهای بسته و پیر
دیگر نبود خانه
بی­ شور و و شوق و دل­گیر

نوشین نوری