اشخاص هنگام طرح دعاوی از دلایلی که به‌موجب قانون مشخص شده است، برای اثبات دعوی یا دفاع از آن استفاده می‌کنند، که این دلایل عبارت‌اند از:
اقرار؛
شهادت شهود؛
اسناد؛
سوگند.


سوگند

درواقع سوگند به این معنی است که شخصی برای اثبات حق خود، وقتی از راه دیگری نمی‌تواند حق یا باطل را ثابت کند، لفظ جلاله‌ی خداوند یا دیگر مقدسات را شاهد درستی سخن خود قرار می‌دهد. طبق ماده‌ی ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی، در مواردی که صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی است، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند (سوگند خوردن) صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که باید سوگند یاد کند، تعیین می‌نماید.


اقسام سوگند

سوگند (قسم) به دو دسته تقسیم می‌شود:

۱. سوگند عهدی
سوگندی است که شخص با ادا کردن آن، تعهد می‌کند که عمل خود را به نحو شایسته و درست انجام بدهد. بنابراین در دعاوی از این سوگند استفاده نمی‌شود و به‌عبارتی هیچ‌گونه ارتباطی با ادله‌ی اثبات دعوی ندارد؛ مانند سوگندی که وکلای دادگستری یا پزشکان یا رئیس جمهوری و… یاد می‌کنند که درصورت سرپیچی، تخلف برای فرد خاطی در پی دارد.

۲. سوگند قضایی (اثباتی)
سوگندی است که شرایط و موارد استفاده آن توسط قانونگذار در قوانین مختلف مشخص شده است که به‌عنوان یکی از دلایل، برای اثبات دعوی، مورداستفاده‌ی دادگاه و طرفین دعاوی است. چون این سوگند نزد قاضی ادا می‌گردد، سوگند قضایی نامیده می‌شود.

سوگند قضایی خود دارای سه نوع است:
سوگند بتی یا قاطع دعوی؛
سوگند تکمیلی؛
سوگند استظهاری.

۱. سوگند بَتی یا قاطع دعوی
به‌موجب قانون مدنی، این سوگند در مواردی استفاده می‌شود که مدعی (کسی که ادعا را مطرح کرده) هیچ دلیل دیگری به‌جز سوگند ندارد. دراین‌صورت متقاضی (خواهان یا خوانده) می‌تواند از دادگاه درخواست کند که خود یا طرف مقابل سوگند ادا کند تا به‌موجب آن حقی برایش اثبات شود و به هدف خود برسد.

صدور قرار سوگند بتی در صورتی است که دعوای خواهان وابسته و متکی به هیچ‌گونه دلیلی نباشد، آن دعوی از اموری باشد که بتوان با سوگند در مورد آن حکم صادر کرد. (برای مثال نمی‌توان در حق‌الله به‌وسیله‌ی سوگند حکم صادر کرد، ولی به‌موجب ماده‌ی ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی در کلیه‌ی دعاوی مالی و سایر حقوق‌الناس امکان سوگند وجود دارد. به‌همین‌دلیل درمورد حدود الهی همچون حدی شرب خمر (نوشیدن شراب) نمی‌توان به‌موجب سوگند، حکم صادر کرد، ولی در مورد یک دزدی که موجب حد نباشد، توسل به چنین دلیلی ممکن است.)

بنابراین درصورتی‌که مدعی هیچ‌گونه دلیلی نداشته باشد و مدعی‌علیه (کسی که دلیل علیه او ابراز شده) ادعا و دعوی وی را انکار کرده و نپذیرد، قرار اتیان سوگند به درخواست مدعی صادر می‌گردد. چراکه با توجه به ماده‌ی ۲۸۳ قانون آیین دادرسی مدنی این سوگند مستلزم درخواست اصحاب دعوی است.

چنانچه دادگاه، خود، بدون درخواست یکی از طرفین قرار اتیان سوگند را صادر کند، حتی اگر سوگندی هم ادا شده باشد، اثری ندارد و درصورت درخواست، مجددا باید سوگند تکرار شود. پس از درخواست شخص و پس از دستور دادگاه مبنی بر سوگند، مدعی‌علیه که منکر دعواست اگر سوگند یاد کند، دعوی مدعی ساقط شده و حقی به‌نفع او ثابت نمی‌شود، ولی اگر منکر از ادای سوگند امتناع کند امکان دارد که:
-سکوت کند که در این مورد، دادگاه به منکر اخطار می‌دهد که یا سوگند یاد کند یا سوگند را به طرف مقابل رد کند. که در صورت مشخص نکردن موضع خود، دادگاه سوگند را به مدعی رد می‌کند که با سوگند مدعی، حقی برای وی ثابت می‌شود. در غیر این صورت دعوی وی رد می‌شود. (البته در مواردی امکان دارد که سکوت منکر به‌علت لکنت زبان یا لال بودن باشد که دراین‌صورت، به‌موجب ماده‌ی ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه با استفاده از مترجم یا متخصص مشکل را برطرف خواهد کرد.)
-سوگند را به خود مدعی رد کند که همانند مورد بالا حسب مورد رفتار خواهد شد.
-از دادگاه درخواست مهلت کند که دادگاه برای یک بار، به او مهلت می‌دهد.
 
بیشتر بخوانید:« نکول از سوگند»
 

با توجه به اینکه سوگند جزو مواردِ متکی به شخص است، فقط کسی که دعوا متوجه اوست و حق‌ له یا علیه اوست، شخصا می‌تواند سوگند را ادا کند؛ تا جایی که به‌موجب تبصره‌ی ۲ ماده‌ی ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی سوگند قابل‌ توکیل نیست و وکیل نمی‌تواند به‌جای شخص دیگری سوگند یاد کند، ولی به‌موجب ماده‌ی ۱۳۳۰ قانون مدنی تقاضای قسم قابل‌ توکیل است و وکیل در دعوی می‌تواند طرف را قسم بدهد؛ لیکن قسم یاد کردن قابل‌ توکیل نیست. از طرفی شخصی که قسم یاد می‌کند، باید اهلیت اقامه‌ی دعوی را داشته باشد؛ یعنی بلوغ، عقل، قصد و اختیار را دارا باشد.

۲. سوگند تکمیلی
با توجه به ماده‌ی ۲۷۷ قانون آیین دادرسی مدنی در دعواهایی که هدف از اقامه‌ی آن به‌دست‌آوردن مال است و یا مربوط به دینی (بدهی) باشد که شخص دارد و ادله‌‌ی ارائه‌شده توسط فرد برای اثبات ادعای وی کافی نباشد، مدعی می‌تواند برای تکمیل دلایل ابرازی درخواست سوگند کند.

سوگند تکمیلی فقط در این دسته از دعاوی که در ماده‌ی فوق ذکر شد کاربرد دارد. زمانی که دلایل فرد نا‌کافی است، جهت تکمیل دلیل خود، ابتدا گواهان (شهود)، شهادت می‌دهند، سپس سوگند مدعی به آن ضمیمه می‌شود؛ چراکه درغیراین‌صورت دعوی وی به‌دلیل کافی نبودن دلایل رد خواهد شد. این سوگند برخلاف سوگند بتی (که هیچ دلیلی وجود نداشت و قابل رد به طرف مقابل بود) قابل رد به مدعی علیه نیست؛ لذا مدعی جهت اثبات حقش یا باید خود سوگند یاد کند یا به‌طور کلی از دعوی چشم‌پوشی کند.

البته سوگند تکمیلی و بتی، در مواردی که قانونگذار دعوی را فقط با یک دلیل خاص پذیرفته (مانند دعاوی مالکیت که حتما باید با سند رسمی باشد) کاربردی ندارد.

۳. سوگند استظهاری
با استنباط قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی مشخص می‌شود که اگر دعوایی بر میت یا حتی ورثه‌ی وی اقامه گردد، خواهان علاوه‌بر دلایلی که اقامه می‌کند (چه آن دلایل برای اثبات دعوی کافی باشد یا خیر) لازم است که حتما سوگند را ضمیمه کند و اگر خواهان، سوگند یاد نکند، دعوی وی ساقط شده و حقی به‌نفع او ثابت نمی‌شود.

سوگند استظهاری مستلزم درخواست طرف مقابل و قابل رد به او هم نیست؛ چراکه حتما باید توسط خود مدعی ادا شود. نکته‌ی مهم دیگر این است که حتی اگر دعوی متکی به یک دلیل خاص باشد، باز هم سوگند استظهاری باید ادا شود. تنها درخصوص دعوای متکی به سند رسمی است که سوگند استظهاری لازم نیست. (البته لازم به ذکر است که این سوگند در رویه‌ی دادگاه‌ها عملا انجام نمی‌شود.)


منبع:
سایت چطور