یکی از رسالت های مهم والدین و مربیان این است که فرزندان را با شهامت و با شخصیت به بار آورده و به این وسیله روح جرات و ابتکار را در آنان به وجود آورند. اینکار را می توان به وسیله تلقین انجام داد. زیرا ساختار و خمیرمایه اکثر انسان ها طوری است که حتی خط مشی عادی خویش را در اثر تلقین تغییر می دهد. در اثر تلقین از بیماری هایی شفا یافته و جان می گیرد و یا برعکس دچار بیماری و عارضه های روانی و افکار مشوش و مضطرب می شود. انحرافات، انحطاطات، کجروی های زیادی بر اثر تلقین به وجود آمده است و برعکس اصلاحات، سازندگی ها، خویشتن داری هایی نیز از این طریق در نهاد انسان ها ایجاد شده است. جنبه تلقین پذیری در کودک به مراتب قوی تر است. مربیان می تواند برای پرورش خوبی ها از راه تلقین اقدام نماید.

احمد بن حجر عسقلانی می نویسد: عبدالله بن عباس روزی به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه فاطمه رفت. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سه بار از بیرون منزل دخترش را صدا زد ولی کسی جواب نداد. پیامبر به خانه تشریف برده و نشست. عبدالله بن عباس می گوید: من هم پهلوی رسول خدا صلی الله علیه و آله نشستم.

در این موقع حسن بن علی علیه السلام که دوران طفولیت را می گذرانید، وارد شد. او صورتش را شسته و کودکی پاکیزه و تمیز و زیبا دیده می شد، رسول خدا حسن را در آغوش گرفته و بوسید و سپس فرمود:

ان ائنی هذا سید؛

این پسر من آقاست[1].

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله با این روش فرزند پروری را به مسلمانان می آموخت که باید از دوران کودکی آقایی و بزرگی را به کودک تلقین نمود و به آنان فهماند که انسان های با شخصیت و شایسته ای هستند. تلقین صفات خوب و ارزش های والایی در جلوگیری از انحرافات و تخلفات نقش مهمی دارد و آنان را در باروری و شکوفایی خلاقیت ها و بروز استعدادها و اتخاذ مواضع عقلانی و اصولی در پیشامدهای مختلف یاری نموده و به سوی رشد و کمال سوق می دهد.


پی نوشت:
[1] تهذیب التهذیب، ج 2، ص 272.


منبع: حوزه نت